یولپرس؛ کسانی که به فرزندانشان بجای زبان مادری یک زبان دیگر یاد می دهند فکر نکنند که آنها اولین ظلم را در حق وطن خود، شخص خود و یا و میراث تاریخی پدر مادر و اجداد خود روا می دارند بلکه مطمئن باشند که بیشترین ظلم را به بچه خود نموده اند ، نمونه ای از مشکلات بصورت زیر می باشد:
۱- از بین رفتن اعتماد بنفس در کودکان، معمولا بچه هایی که زبان مادری خود را یاد نگرفته اند فکر میکنند پدر و مادرشان و مردم اطرافشان، زبان و فرهنگ غنی ندارند و در نتیجه اعتمادش به انها و نهایتا اعتماد بنفس خود را از دست میدهد، آنها بعد از بزرگ شدن نیز همیشه خود را جدا از دیگران دانسته وبویژه از نظر مدیریتی خود را ضعیف می پندارد.
۲-منزوی شدن در محیط اطراف خود و تجربه نکردن دوران زندگی بچه گی در بین هم سن و سالان، اینگونه بچه ها معمولا منزوی و افسرده می شوند و قدرت اظهارنظر را از دست می دهند.
۳-عدم درک درست پدر مادر : آنها به پدربزرگ و مادربزرگ خود احترام نمی گذارند و آنهارا بیگانه می پندارند، آنها فکر می کنند اگر زبان پدر مادرشان ارزشمند بود حتما به بچه هایشان یاد می دادند و نهایتا آنهارا نیز نادان می پندارند.
۴-پرخاشگری:آنها اطرافیان خود را بیگانه می پندارند و از خود نمی دانند و بتدریج این شیوه، جزئی از رفتار آنها شده و پرخاشگر می شوند.
۵-احساس بیگانگی به موطن اصلی پدر ومادر خود : آنها نسبت به وطن پدر مادر خود، بی تفاوت شده و هیچ علاقه ای به خویشاوندان دور و نزدیک خود نشان نمی دهند با از دست دادن عشق و علاقه به اطرافیان خود نیز از زندگی خودش راضی نخواهد بود و همیشه در ته دلش کمبودی را احساس می کند.
نویسنده: دکتر علی شمس برهان