ملت تورک آزربایجان
فعالین کارگری آزربایجان
اول ماه می که مصادف با ۱۲اردیبهشت، سالروز اعتصابات سراسری کارگران آمریکایی در سال ۱۸۶۸ می باشد، در اکثر کشورهای جهان به «عنوان روز کارگر» گرامی داشته می شود.
در ایران تحت حاکمیت سیستم فاشیستی شاهنشاهی پهلوی و نظام ارتجاعی فاشیستی جمهوری اسلامی بر خلاف جوامع دمکراتیک و مدرن جهان، مطالبات جنبش ها و سندیکاهای مستقل کارگری بعنوان تهدیدی بالفعل ارزیابی و کنشگران جنبش کارگری با اتهامات مختلفی روبرو و سرکوب می شوند.
اما با کمال تاسف همان گونه که جنبش و سندیکاهای کارگری در هدف سرکوب سیستم های حاکمه در ایران بوده اند در ۶۰سال گذشته به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و بین المللی جنبش ها و سندیکاهای کارگری فعال در ایران نیز اکثراً یا در چنبره جریان های چپ گرا بوده و یا به ابزار پروپاگاندای حکومتی تبدیل گریده اند.
برخورد با جنبش کارگری و مطالبات کارگران در ایران بسیار متضاد و همواره با نگرش چپ گرایانه، آنارشیستی و یا حکومتی مورد ارزیابی قرار گرفته است و برحسب پروپاگانداهای سیاسی، یک فعال کارگری یا حتما باید یک کمونیست و یا سوسیالیست باشد یا در مدل نماینده حکومت ظاهر شود و یک« فعال و کنشگر ملی» که بصورت بومی و ملی فعالیت میکند به دلیل اینکه خاستگاه جنبش های کارگری در بطن اندیشه چپ بوده، همیشه مورد هجمه جریان های چپ و یا سرکوب نیروهای حکومتی قرار گرفته است.
در تاریخ مبارزات کارگری ایران، جنبش، سندیکاها و فعالین کارگری ملل تحت ستم ملی و در رأس آن جامعه آزربایجان همواره بستر مناسبی برای جذب نیرو برای احزاب چپ تمرکزگرا بوده و در کنار تبعیض های اقتصادی و فرهنگی، شدیرترین سرکوب ها و اعدام ها علیه فعالین کارگری خارج از مناطق مرکزی ایران صورت گرفته است.
سیستم تبعیض آلود، ارباب و رعیتی و فئودالی مدرن مورد حمایت حاکمیت ها از یک سو و برخوردهای سیاسی جریان های چپ و عدم وجود اندیشه های ملی تئوریزه شده، مانع اساسی و اصلی پیدایش، جنبش های کارگری ملی در آزربایجان بوده است.
تا مدتی قبل از تئوریزه و بسط اندیشه های ملی در آزربایجان، یک فعال کارگری مطالبه گر حقوق و معترض به تبعیض، فقر و فلاکت اقتصادی به ناچار باید در جبهه جریان های چپ گرا قرار می گرفت و یا باید در نمایش سندیکا و انجمن های اسلامی کارگری حکومتی شرکت می کرد.
باید قبول کرد که حرکت ملی آزربایجان ضعف های زیادی در تئوریزه کردن « جنبش کارگری ملی» داشته و مؤلفه و تعریف «جنبش کارگری ملی» حول اندیشه های ملی آن گونه که باید تبیین و تئوریزه نشده و با اینکه نطفه برخی فعالیت های کارگری بسته شده است اما لازم است حرکت ملی از این چالش و کمبود نیز عبور کند.
زیرا طبقه کارگر تشکیل دهنده بخش مهمی از جامعه تورک آزربایجان بوده و هر فعال و کنشگر کارگری آزربایجانی باید بداند که «سعادت و رفاه ملی» که تشکیلات های حرکت ملی مبلغ آن بوده و در گفتمان و منشور های منتشره بدان اشاره می کنند در بر گیرنده حقوق طبقه کارگر آزربایجان نیز می باشد و طبقه کارگر آزربایجان باید در یک گردش تاریخی از مؤلفه های فرسوده «چپ گرایانه و راست گرایانه سنتی» عبور و جنبشی ملی برای طبقه کارگر آزربایجان برپا و مطالبات و مبارزات خود را از دریچه یک انسان تورک آزربایجانی تحت تبعیض و ستم ملی پیش ببرد.
در سال های گذشته علیرغم تهدید، تخریب، شانتاژ و سرکوب های مختلف نمونه بسیار درخشانی به مانند « گروه ارومو ایشچیلری» که بعد ها به «آزربایجان ایشچیلری» تبدیل شد، در بطن حرکت ملی داشتیم که با انتشار تحلیل، جزوات آموزشی، اخبار و غیره گفتمان سازی نوینی از «جنبش ملی کارگری آزربایجان » ارائه داد.
در فضای خفقان و سرکوب حکومتی و تبعیض های مختلف علیه اعمال شده در آزربایجان، تجربه رسانه ای و میدانی «آزربایجان ایشچیلری» می تواند سرلوحه فعالیت های مطالبه گرانه کارگران آزربایجانی باشد.
در دنیای مدرن و صنعتی، خروج از دور باطل مطالبات کارگری با ادبیات سنتی چپ گرایانه و انزوا در انجمن های اسلامی کارگران تحت کنترل جمهوری اسلامی و ایجاد گفتمان ملی، مسئولیت تاریخی جنبش کارگری آزربایجان می باشد که هر فعال کارگری باید در تبیین و تئوریزه شدن آن در بین کارگران آزربایجان کوشا باشد.
علیرغم کمبودها و ضعف های تئوریک و تشکیلاتی و سیاه نمایی ها و تخریب ها، جنبش ملی کارگری آزربایجان با محوریت و بنیان های فکری ملی می بایست بسوی تشکیلات گرایی و انسجام گام بردارد و یقینا رسیدن به «سعادت و رفاه ملی» و تامین حقوق طبقه کارگر بدون تشکل گرایی و تعیین سرنوشت ملی میسر نخواهد بود.
تعیین سرنوشت ملی با تکیه بر جنبش رهایی بخش ضد استعماری، بدون مشارکت همه طبقات اجتماعی خصوصا طبقه کارگر امکان پذیر نبوده و حقوق هر طبقه اجتماعی از جمله طبقه کارگر صرفاً با ایجاد حاکمیت ملی یک ملت امکان پذیر خواهد بود و تکرار مبارزات کارگری حول اندیشه های سنتی، تکرار تاریخ و تحکیم استعمار و استثمار طبقات اجتماعی آزربایجان از جمله طبقه کارگر خواهد بود.
بعنوان پلتفرم همکاری تشکیلات های سیاسی آزربایجان، در شرایط خفقان، تبعیض آمیز و نژادپرسانه اعمال شده بر علیه آزربایجان که حقوق طبقه کارگر آزربایجانی نیز به مانند سایر طبقات اجتماعی آزربایجان بشدت پایمال می شود، روز جهانی کارگر را به همه زحمتکشان و کارگران آزربایجان تبریک گفته و با تکیه بر اندیشه های ملی و برای ساختن جامعه آزاد و دمکراتیک در فردای آزربایجان که همه طبقات اجتماعی با سعادت و رفاه ملی زندگی کرده و با اقتصاد مبتنی بر منافع ملی که بتواند سفره همه طبقات اجتماعی از جمله طبقه کارگر مهیا کند از مبارزه و مجادله و مقاومت کارگران آزربایجان اعلام حمایت می کنیم.
با امید رهایی همه جوامع از بند استعمار و استثمار
همگام بسوی احقاق حق تعیین سرنوشت و سعادت ملی
پلتفرم همکاری سازمان های سیاسی آزربایجان (آذوح – دیرنیش – گآدپ)
یک مه 2020