گردهمایی سالانه قلعه بابک واقع در شهرستان کلیبر استان آذربایجان شرقی از سالهای پایانی دهه هفتاد آغاز شد.
در آن سالها فعالان حقوق مدنی ترک در جستجوی پلتفرم و تریبونهایی بودند که بتوانند هم مطالبات خود از حکومت را مطرح کنند و هم پیغام خود را به لایههای مختلف جامعه برسانند. گروهی از فعالان سیاسی در آذربایجان که به وعدههای «دولت اصلاحات» برای باز شدن فضای سیاسی و فرهنگی دلبسته بودند، خیلی زود ناامید شدند و اغلب در همان سالهای نخست ناچار شدند مابین پیوستن به صفوف اصلاحطلبان و فعالیت در چهارچوب حقوق قومی و زبانی، یکی را انتخاب کنند. بهعلاوه حوادث خونین ۱۸ و ۲۰ تیر ۱۳۷۸ در کوی دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز و بخصوص گستردگی بیشتر سرکوب در تبریز و انعکاس محدودتر آن در رسانهها نشان داد که نهادهای امنیتی برای سرکوب تجمعات اعتراضآمیز شهری بهویژه در مناطق خارج از مرکز دست بازتری دارند.
در همین شرایط، به گفته فعالان ترک، با پیشنهاد محمدتقی زهتابی از بازماندگان فرقه دمکرات آذربایجان گروهی از فعالان ترک به مناسبت «سالروز تولد بابک خرمدین» برگزاری مراسمی با عنوان «قورولتای» یا کنگره بابک را در قلعه بابک آغاز کرده بودند. زهتابی تاریخدان و استاد زبان و ادبیات ترکی بود و بهویژه بعد از انتشار کتاب حجیم «تاریخ دیرین ترکهای ایران» به زبان ترکی، در شهرهای مختلف آذربایجان چهره شناختهشدهای بود.
کنگره بابک که در دومین پنجشنبه و جمعه تابستان تشکیل میشد خیلی زود موردتوجه اقشار مختلف مردم شهرهای ترکنشین قرار گرفت. چنانکه در تصاویر و فیلمهای متعدد ضبطشده از مراسمهای قلعه بابک دیده میشود، این گردهمایی در ابتدا بیشتر یک فستیوال فرهنگی بود. زنان و مردان از گروههای سنی مختلف و اغلب بهصورت خانوادگی در دامنه طبیعت سرسبز منطقه قاراداغ آذربایجان چادر میزدند. آشیقها و گروههای موسیقی که از استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و حتی تهران و دیگر مناطق مرکزی میآمدند، برنامه اجرا میکردند. عدهای از هنرمندان و مردم عادی در گروههای کوچک و بزرگ میرقصیدند و برخی اشعار ترکی میخواندند.
در تیرماه سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ گروهی از بازیگران تئاتر از اردبیل داستان «تپه گؤز» یکی از داستانهای حماسی «کتاب دده قورقود» را به شکل تئاتر میدانی در قلعه بابک اجرا کردند. در همین سالها بود که در کنار افزایش چشمگیر تعداد شرکتکنندگان گردهمایی قلعه بابک و با تأکیدی که بر جایگاه تاریخی بابک خرمدین بهعنوان نماد مبارزه با ظلم میشد، رنگ سیاسی و اعتراضی این مراسم هم بیشتر شد. جمعیت بسیاری با سردادن شعارها و حمل پارچه نوشتهها و پلاکاردهایی از دامنه کوه به سمت قلعه حرکت میکردند. بروشورهایی که محتوای آنها مطالبات مدنی و سیاسی ترکها و لیستی از مشکلات اقتصادی منطقه آذربایجان بود، در میان مردم پخش میشد.
مسئله هویت یکی از محورهای اصلی شعارهای طرحشده در این مراسمها بود. برگزارکنندگان این گردهمایی علاوه بر تأکید روی مضمون مطالب و شعارهای روی پارچه نوشتهها، به زبان و الفبای مورداستفاده هم توجه داشتند. استفاده از زبان انگلیسی و الفبای لاتین برای نوشتههای ترکی بر روی برخی از پلاکاردها نشان میدهد که این فعالان علاوه بر هدف رساندن مطالبات خود به مسئولین حکومت و جلب حمایت مردمی، به دنبال جلبتوجه رسانههای بینالمللی و بهخصوص مطبوعات کشورهای ترکزبانی چون ترکیه و جمهوری آذربایجان نیز بودند. در یک تصویر مربوط به گردهمایی سال ۱۳۸۲ شرکتکنندگان پارچهای حمل میکنند که روی آن به زبان ترکی با الفبای لاتین نوشته: «ما ترکیم. آذری نیستیم.»
با پررنگتر شدن ماهیت اعتراضی این تجمعات، جلوگیری از برگزاری مراسم در دستور ارگانهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفت. بازداشتها در آستانه برگزاری گردهماییها بیشتر شد و عده زیادی نیز به هنگام حرکت به سمت قلعه بابک دستگیر میشدند. بازداشتشدگان اغلب در دادگاههای انقلاب با اتهام «اخلال در نظم عمومی»، «فعالیت علیه امنیت ملی با شرکت در مراسم غیرقانونی قلعه بابک» و یا «تبلیغ پانترکیسم» روبرو و به حبسهای طولانیمدت محکوم میشدند
سازمان عفو بینالملل اتهام تبلیغ پانترکیسم برای بازداشتشدگان را «مبهم» ارزیابی کرده است. به گزارش این سازمان حقوق بشری، در جریان گردهمایی سال ۱۳۸۴ حداقل ۲۱ تن از بازداشتشدگان به احکام حبس تا مدت یک سال محکوم شدند. در تیرماه ۱۳۸۴ مأموران نظامی و امنیتی مسیرهای منتهی به قلعه بابک را بهطور کامل بستند و برای متفرق کردن مردم آنها را مورد ضرب و شتم قراردادند. در این سال تنها عده اندکی و آنهم در سایه حضور اعلمی نماینده وقت تبریز توانستند خود را به قلعه برسانند. اکبر اعلمی چند روز بعد از شرکت در این گردهمایی سالانه در مصاحبهای با خبرگزاری مهر، از «پليسي و امنيتي كردن اين مراسم» انتقاد کرد.
بعد از ماجرای کاریکاتور روزنامه ایران در سال ۱۳۸۵ و اعتراضات خردادماه آن سال که با سرکوب و دستگیریهای گسترده فرونشست، گردهمایی قلعه بابک هم رونق خود را از دست داد اما اعتراضهای شهری در آذربایجان به مناسبتهای مختلف بهصورت پراکنده و موردی همچنان برگزار میشد. تظاهرات خیابانی با محوریت حقوق زبانی در روز جهانی زبان مادری در ماه اسفند و به هنگام بازگشایی مدارس، همچنین گردهمائیهای اعتراضی مربوط به خشک شدن دریاچه ارومیه از آن جمله است؛ اما در سالهای اخیر بخش اعظم اعتراضات خیابانی در این مناطق در قالب واکنش به توهینهای قومی و نژادی در برنامههای تلویزیونی و دیگر رسانهها بود.
محدود شدن تجمعات خیابانی ترکها به اعتراضهای موردی و واکنشی در سالهای گذشته درنتیجه سرکوب سیستماتیک حکومتی ازیکطرف و دور شدن تدریجی نسل جوانتر از فعالیتهای مؤثر مدنی-سیاسی و روی آوردن ناگزیر آنها به استادیومهای فوتبال از طرف دیگر، موجب شده که بعد از نزدیک به دو دهه، دوباره بحث نیاز به پلتفرمها و تریبونهای کارآمد برای طرح مطالبات حقوقی در محافل مختلف ازجمله مراسم قلعه بابک در آذربایجان داغ شود.