آذوح: اکبر آزاد فعال ملی و مدنی تورک آزربایجانی ساکن تهران و اهل مشگین شهر “خیاو” نامه سرگشاده ای به آقای صادق لاریجانی در رابطه با دستگیر شدگان جشن روز زبان مادری در دوم اسفندماه سال ۱۳۹۲ در اسلامشهر نوشته و منتشر کرده است.
لازم به یادآوری است، در سال ۱۳۹۲ در دوم اسفند و در جشنی که در وجی آباد اسلامشهر- اکبرآباد در حومه تهران به مناسبت روز جهانی زبان مادری برگزار شده بود، جمعی از شرکت کنندگان در جشن و عوامل برگزاری و میزبانان جشن دستگیر شدند. ابتدا تعدادی از این دستگیر شدگان که شامل زن و کودک و نوجوان بودند پس از قریب به ۲۴ ساعت بعداز بازداشت آزاد شدند؛ چند نفر هم بعد از حدود ۳۰ – ۳۵ ساعت آزاد شدند. چند نفر هم پس از حدود ۴۳ ساعت بلا تکلیفی به زندان اوین منتقل شدند. همچنین چند نفر هم در روزهای بعد، شناسایی و در محل کار و یا منزلشان دستگیر و به زندان اوین انتقال داده شدند.
متن کامل نامه اعتراضی به رئیس قوه قضائیه بدین شرح است:
“حضور جناب آقای آیت الله لاریجانی، قاضی القضات محترم جمهوری اسلامی ایران
احتراماً، در رابطه با دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۲۹۹۱۰۰۱۴۵۰ مربوط به پرونده شماره ۹۲۰۹۹۸۲۹۸۶۷۰۱۶۹۶ مورخ ۱/۱۲/۱۳۹۵ که به صورت غیرقانونی با گذشت بیش از بیست روز از تاریخ صدور حکم، از ارائه رونوشت آن خودداری می شد و پس از سه بار مراجعه حضوری به دادگاه، موفق به دریافت رونوشت حکم، در تاریخ ۲۴/۱۲/۱۳۹۵ شدم. حکمی که در آن من و چند نفر از هم پرونده هایم بطور کاملاً غیرعادلانه به تحمل ده سال حبس تعزیری و دو سال تبعید به مناطق دور افتاده و غیر ترک نشین محکوم شده ایم؛ به استحضار میرساند:
جناب آقای قاضی پور که در دفاع از من و سایر هم پرونده هایم نامه ای خطاب به جنابعالی نوشته و در بعضی از قسمت های نامه خود به حق به گزارشات تندروانه و غیرمستند مأموران امنیتی و صدور حکم ناعادلانه براساس دادنامه مذکور که فاقد ادله های اثباتی قانونی و حقوقی میباشد، اشاره کرده اند؛ که جای امتنان دارد. با این حال در بعضی موارد نیز عبارات و ادبیاتی در نامه ایشان به کار رفته است که با شأن عدالت خواهانه یک آذربایجانی منافات دارد و ضروری میداند توضیحاتی را به استحضار حضرتعالی و قاطبه ملت تورک آذربایجان برساند.
جناب آقای آیت اله لاریجانی من یک مسلمان شیعه هستم و طبیعتاً برای حفظ اعتقاد و باورهای خود تلاش لازم را به عمل آورده ام و بعداز اینهم خواهم آورد. البته در عینِ حال هرگز سعی نمیکنم که باورها و عقیده های خود را بر دیگران تحمیل کنم. لذا به باور و اعتقاد مردمان مختلف احترام قائل هستم؛ همانگونه که انتظار دارم دیگران به باورها و اعتقادات من احترام بگذارند.
همانگونه که آقای قاضی پور نوشته اند من نیز معتقدهستم در گزارشات یک جانبه نیروهای امنیتی اعتدال رعایت نشده است و به طور غیرمستند و مغرضانه تنظیم گردیده است و قاضی محترم پرونده با اطاعت محض و بدون تحقیق از این گزارشها، مبادرت به صدور حکم کرده است و اکنون به عنوان یک شهروند برای من این سؤال مطرح است که:
آیا گزارشهای عوامل و مأموران وزارت اطلاعات، قانون محسوب میشود که قاضی محترم پرونده با استناد به آن و با اطاعتِ محض از آن گزارشها به خود اجازه داده است من و دیگران را بَراساس اتهامات واهی و بی پایه محکوم کند؟!
من صراحتاً اعلام میدارم که هرگز بر علیه شخص، گروه، سازمان و یا دولت اقدام نکرده ام، بلکه تمام فعالیت های مدنی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و قانونی ام صرفاً در جهت احقاق حقوق حقه و طبیعی بوده و میباشد و قوانین مدون موجود برآن تأکیددارند. حال اگر این تلاشهای حق طلبانه موجب شده است که کسانی و یا گروه هایی احساسِ خطر کنند، این به من باز نمیگردد؛ بلکه این احساس خطر ناشی از ماهیّت وجودی و خطِ مشیِ کسانی است که احساس خطر میکنند.
من به عنوان یک انسان آزاد اندیش و حرّیت طلب در چارچوب قوانین موجود در پی احقاق حقوق حقه و معوّقه خود از راههای مسالمت آمیز هستم که این منبعث از روح فرهنگ مردمان ترک آذربایجان می باشد و من خود را پرورده و محصول این فرهنگ میدانم.
با آنکه در طول سالیان گذشته کمترین توجه به خواسته های امثال من نشده است، با این حال من در تداوم مطالب فوق الذکر همیشه خود را ملزم به تمکین در برابر قانون دانسته ام و در عین حال به اصلاحات مداوم نیز معتقد هستم و همچنین معتقدم رویه اطاعت محض و کورکورانه از شخص، گروه و یا ارگانی هرگز نمیتواند ثمره ای برای عدالت، آزادی و احقاق حقوق حقه و طبیعی مردم به بار بیاورد.
همچنین ضمن آنکه یقین دارم حضرتعالی اشراف کامل دارید که اطاعت کورکورانه و محض از این و آن علاوه بر آنکه با نص صریح کلام الهی آنجا که در بـخشی آیه ۲۵۶ سوره بقره که میفرماید: « … لا اِکراهَ فی الدین قَد تَبیَّنَ الرُشًدُ مِنَ الغَیّ…» و یا آنجا که در بخشی از آیه ۸ سوره ی زُمَر می¬فرماید : « … الّذین یَستَمِعُونَ القُولَ فَیَتَّبعونَ اَحسَنه و…» منافات دارد؛ این گونه رفتارها با روح هرگونه مبارزه حق¬طلبانه نیز منافات دارد. گواه و مؤید مطلب فوق، حوادث سال ۱۳۸۸ میباشد که به نظر این جانب، دلیل عدم شرکت مردم آذربایجان در آن حوادث، وجود کشمکش های جناحی؛ که در آن هیچ نفع مادی و معنوی برای خود متصوّر نبودند، میباشد. لذا بهتر آن دیدند که از ورود به جناح بازیها و حوادث ناشی از آن در سال ۱۳۸۸ پرهیز کنند و بی جهت متحمل هزینه های بی حاصل و بی ثمر نگردند.
به نظر اینجانب نظام جمهوری اسلامی ثمره خون شهیدان و نیز ثمره تلاشهای بی وقفه این مردم میباشد و علی الاصول مسئولان این نظام باید خادم این ملت باشند و خود را موظّف به احیایِ حقوق برحق جمعی و نیز فردی مردمان این سرزمین بدانند. اما متأسفانه در طول ۳۸ سال گذشته، اغلب این مسئولان، بسیاری از حقوق بر حق مردم را، بخصوص مردم آذربایجان را نادیده گرفته اند و هرگز برای اجرایی شدن بعضی از مفاد قانون اساسی از جمله اجرایی شدن اصول معطل مانده ی ۹ ، ۱۵ ، ۱۹ و … تلاشی نکرده اند. همه ما میدانیم مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران منوط به اجرای قانون اساسی، از جمله موارد فوق می باشد.
من و امثال من خواهان اجرایی شدن این اصول معطل مانده قانون اساسی هستیم. در حالی که نیروهای امنیتی از اینگونه خواسته ها احساس خطرکرده؛ من و امثال مرا دستگیر، زندانی و با کمک قاضی هایی نظیر قاضی این پرونده از حقوق مسلم شهروندیمان محروم میکنند.
در اینجا باید عرض کنم تبرئه شدن عوامل اصلی و برگزار کننده ی جشن روز جهانی زبان مادری و نیز تبرئه شدن صاحب محل برگزاری جشن، مؤید این است که هیچگونه جرمی اتفاق نیافتاده است و گزارش ارائه شده به قاضیِ پرونده، همانطور که در متن دادنامه مشهود است، تندروانه، مغرضانه و بدون وجود ادله اثباتی حقوقی میباشد. و میتوان گفت آنرا به قاضی محترم تحمیل کرده اند.
یکی دیگر از ادبیات و موارد خاص مندرج در نامه ی آقای قاضی پور، تقاضای عفو برای محکومان پرونده میباشد، در حالی که من جرمی مرتکب نشده ام که خواهان عفو هم باشم؛ بلکه خواهان رسیدگی مجدد و تبرئه خود و سایر محکومان پرونده میباشم و نیز خواهان تعیین و تنبیه عوامل خاطی در این پرونده هستم. همچنین باید متذکر شوم که بخش عمده و اساسی اتهامات مندرج در دادنامه ی ده صفحه ای مذکور در فوق، هرگز به من تفهیم نشده است و اساساً قاضی محترم با رؤیت گزارش تندروانه و غیرمستند نیروهای امنیتی مبادرت به صدور حکم نموده است و…
در پایان با الهام و استعانت از کلامی الهی، سخن خود را به پایان میرسانم. خداوند در بخشی از آیه ۲۵۰ سوره بقره می¬فرماید : … ربّنا اَفرغ عَلینا صبراً و ثَبّت اقدامَنا وَانصُرنا عَلی القَومِ الظالمین ….
والسّلام – به امید احقاق حق و با احترام – اکبرآزاد علی بابالو”