معرفی کتاب
کتاب «من یک تورکم؛ من یک انسانم؛ حق دارم خودم را فریاد بزنم» مجموعه 32 مقالۀ استاد اوجالان ساوالان، فعال حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران در دو سال 1396- 1397 هـ.ش./ 2017-2018 م. است که حاوی موضوعات مهم، حیاتی و اساسی حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران می باشد و در طی این دو سال در سایت تشکل آذوح منتشر شده اند. این مقالات اینک با افزودن مواردی و اصلاح کاستیها و ویرایش کلی توسط ایشان باز نشر می شوند.
روش و رویکرد اصلی نویسنده در کلیه نوشته هایش افشاگری و روشنگری به منظور آگاه کردن و بیدارسازی انسانهای ملت تورک آزربایجان و کل ایران و انسانهای ملل دیگر ایران دربارۀ ماهیت اصلی فاشیسم راسیست فارس حاکم بر ایران در سدۀ سیاه اخیر است.
برای دریافت این کتاب ارزشمند و بسیار مهم می توانید از لینک زیر استفاده نمایید:
https://app.box.com/s/1ojn4h864tg1dokvx4u0bbo8j080xp18
مقالاتی که این کتاب را تشکیل می دهند عبارتند از:
1- وظیفۀ فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان جنوبی و کل ایران در شرایط حساس کنونی چیست؟ چه باید کرد؟
2- هجوم پان ایرانیستها به غرفۀ آذر تورک در نمایشگاه کتاب تهران و لزوم تغییرات اساسی در استراتژی مبارزه حرکت ملی ملت تورک آزربایجان با فاشیسم راسیست فارس
3- نگاهی به قیام بزرگ و خونین ملت تورک آزربایجان در 15 فروردین 1374 در تهران و اسلامشهر و اهمیت بنیادین آن در رشد حرکت ملی ملت تورک آزربایجان
4- مروری مختصر بر تاریخ نویسی و هویت تراشی صلیبیان ضد تورک غربی برای قوم جعلی سیاسی فارس
5- فرهنگ صداقت و جدیت و پشتکار و روحیه شاد و پرنشاط و فعال و اکتیو تورکی و آزربایجانی
6- ایران در 112 سال اخیر یک کشور نیست، بلکه یک پروژۀ سیاسی استعماری است
7- آخرین سخنان ما مبارزان راه آزادی آزربایجان جنوبی از اشغال فاشیسم راسیست فارس با مدیای فارسی زبان چپی و راستی
8- شمال آزربایجان چگونه از جنوب آن جدا شد؟
9- بازی ماهرانۀ جمهوری اسلامی ایران با ورق پهلوی پرستی در آزربایجان جنوبی
10-دوستی ملت تورک و لر فرصتی تاریخی برای یک اتحاد ملی علیه اتحاد شوم فاشیسم فارس و تروریسم کورد
11- وحشت نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران از اتحاد ضدنژادپرستی فارسی بین ملت تورک با ملت لر و دیگر ملتهای غیرفارس ایران
12- من یک تورکم؛ من یک انسانم؛ حق دارم خودم را فریاد بزنم
13- حاجیان استان تبریز زیارت قبول!- بررسی تحلیلی مکانیسم تولید محتوا در تلگرام توسط پان ایرانیسم شیاد و نژادپرست بر ضد ملت تورک آزربایجان
14- نهایت تمام نیروهای ایران پرست و پارس پرست به ظاهر ضد جمهوری اسلامی رسیدن به «رضا پالانی» است
15- وضعیت ما انسانهای ملل غیرفارس در ایران : زن محجبه و مستوره شعر عارف نامه ایرج میرزا
16- راسیسم فاشیست فارس و شیوه ها و شگردها و ترفندهای احیا و ریکاوری خودش
17- دوران احمدی نژاد یا روحانی؟ بدتر یا بدترین؟
18- اخطار به کلیه فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان درگیر با هم: به تخریبات همدیگر خاتمه دهید. این تخریبات هرگز به نفع ملت تورک ما نیست
19- به بهانۀ مهران بهاری، و نقد و تحلیل بی طرفانۀ افکار و عقاید او- ضرورت اتحاد ملی و انسجام هویتی ملت تورک در ایران علیه دشمن مشترکمان فاشیسم فارس و تروریسم کورد
20- آلرژی و حساسیت به نام مقدس آزربایجان، اشتباه مهم، حیاتی و استراتژیک مهران بهاری و نحلۀ تورک ائلی او
21- لزوم رصد مانقورتهای ضد تورک و ایجاد بانک اطلاعاتی برای آنها برای به ثمر نشستن حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران
22- جمهوری اسلامی ایران یا حاکمیت صلیبی ضد تورک ایران؟ آیا تظاهرات ارامنه در تهران اتفاقی است؟
23- جنایات و تورک کشی بی وقفه و بی پایان کوردهای تروریست در غرب آزربایجان و لزوم تغییر استرتژی ما در برخورد با تروریستهای ضد تورک کورد (1)
24- جنایات و تورک کشی بی وقفه و بی پایان کوردهای تروریست در غرب آزربایجان و لزوم تغییر استرتژی ما در برخورد با تروریستهای ضد تورک کورد (2)
25- جنایات و تورک کشی بی وقفه و بی پایان کوردهای تروریست در غرب آزربایجان و لزوم تغییر استرتژی ما در برخورد با تروریستهای ضد تورک کورد (3)
26- جنایات و تورک کشی بی وقفه و بی پایان کوردهای تروریست در غرب آزربایجان و لزوم تغییر استرتژی ما در برخورد با تروریستهای ضد تورک کورد (4)
27- جنایات و تورک کشی بی وقفه و بی پایان کوردهای تروریست در غرب آزربایجان و لزوم تغییر استرتژی ما در برخورد با تروریستهای ضد تورک کورد (5)
28- ما و ماجرای پایان ناپذیر تروریسم کورد و اتحاد فاشیسم فارس با آن- آخرین و کوبنده ترین جواب ما به کمونیستهای مانقورت کورددوست آزربایجان
29- بررسی تحلیلی دو برخورد متفاوت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران با ترورهای مشابه در آزربایجان غربی و بلوچستان
30- حامد محمدی تورک یا رامین حسین پناهی کورد؟
31- بهوش ملت تورک آزربایجان، جمهوری اسلامی ایران آزربایجان را خالی از ارتش و مهمات کرده است؛ خطر فاشیسم تروریست اشغالگر کورد نزدیک است
32- چند مورد از خیانتها و جنایتها و خباثتها و رذالتهای، رضا پالانی، نوکر حلقه به گوش استعمار صلیبی انگلیس در حق ملت تورک آزربایجان جنوبی و کل ایران
نویسنده در فهرست بندی کتاب، با تهیه و تنظیم یک فهرست طولانی 8 صفحه ای برای کتابش، برای این که خوانندۀ محترم راحت تر بتواند به مطالب انبوه مندرج در کتاب دست یابد، علاوه بر این که 32 مقالۀ فوق را در فهرست کتاب گنجانده، عناوین بخشهای هر مقاله را نیز در فهرست مفصل کتاب لحاظ کرده است تا کار جست و جو و انتخاب و خواندن بخشهای مختلف کتاب برای خواننده راحت تر شود.
در این بخش، قسمتهایی از آغاز این کتاب ارزنده عیناً نقل می شود:
«تقدیم کتاب
این کتاب را به امیر مردانی، فعال ارزشمند حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران و مبارز خستگی ناپذیر حرکت آزادیخواهانه و استقلال طلبانۀ ملی ملت تورک تقدیم می کنم. امیر مردانی، مردی از جنس مبارزه، مردی که سالیان سال است عمر و جوانی خود را در راه آگاهی، آزادی، استقلال و خوشبختی ملت تورک آزربایجان و کل ایران گذاشته است؛ مردی که مانند تمام مبارزان صادق راه آزادی آزربایجان، با کمترین ادعا، بیشترین رنج و زحمت را کشیده است. مردی که زمانی که خیلی از سایتها و وبلاگهای حرکت ملی، مقالات و کتابهای مرا به بهانه های پوچ مختلف منتشر نمی کردند، همۀ مقالات و کتابهای مرا منتشر کرده و می کند و سبب می گردد «صدا»ی من و امثال من خاموش نشود و به گوش همۀ جهانیان برسد.
با احترام به روح بلند این بزرگمرد مبارز تورک
اوجالان ساوالان
روش شناسی
از نظر تقسیم بندیهای رایج آکادمیک در نظریه و نقد، کل نوشته¬های من در چارچوب نظریه و نقد پسا استعماری (Post colonial theory) به عنوان رویکرد و روش پایه و اصلی و اساسی می¬گنجد؛ چرا که هدف اصلی من از نوشتن کل کتابها و مقالاتم مبارزه با استعمار صلیبی نژادپرست ضد تورک، ضد عرب، ضد اسلام و ضد انسان بوده و هست که همین استعمار صلیبی اساس و پایه و بنیان فاشیسم راسیست ضد تورک و ضد عرب و ضد اسلام و ضد انسان فارس در هر مرام و عقیده و لباس، بوده و هست؛ اما بدون آن که تصریح کنم، در کل نوشته هایم از رویکردها و روش ¬شناسیهای مناسب دیگر مثل ضد نژادپرستی (Anti-racism)، ساخت شكنی (Deconstruction)، پساساختارگرایی (Post-structuralism) و تحلیل گفتمان انتقادی (Critical discourse analysis) استفاده کرده و می¬کنم.
من یک تئوریسین و متفکر تورک هستم چرا که سالهاست با روش (Method)، حرکت از «اثر» (Work) به جانب «متن» (Text)، «متون» به اصطلاح «ایرانی» را نه بعنوان «آثار و شاهکارها» با هالۀ تقدس شوونیسم فارس دورشان، بلکه به عنوان «متونی ایدئولوژیک و نژادپرستانه» که می خواهند با ترفندهای مختلف سوء استفاده از آتئیسیم و زردشتی گری یا تئیسم و تشیع شعوبی باطنی گفتمان فاشیستی راسیستی ایران پارس آریایی، سلطه و قدرت نژادپرستانۀ فاشیستی پان فارسیسم بر ملت تورک و کل ملل غیر فارس ایران را تئوریزه و ایدئولوژیزه کنند، مطالعه و بررسی تحلیلی دقیق کرده ام. البته به عنوان یک تئوریسین باید گوشزد کنم که منظور من از «متن» فقط نوشتار مکتوب نیست بلکه عکس، فیلم، مصاحبۀ نژادپرستانه به نفع عنصر فارس، همۀ اینها متن مورد نظر هستند چه سمعی، چه بصری. از این رو باید این ساختار(Construction/Structur) شیطانی با شگرد مؤثر ساخت شکنی (Deconstruction)، پساساختارگرایی (Post-structuralism)، تحلیل گفتمان انتقادی (Critical discourse analysis) و نظریۀ پسااستعماری (Post colonial theory) مبارزه کرد و ما متفکران و تئوریسینهای حرکت ملی ملت تورک در آزربایجان و کل ایران، با اتخاذ همین روشها و متدهای مؤثر، با استراتژی افشاگری و روشنگری به قصد بیدارسازی، مبارزه کرده و می کنیم. باید این ساختار شیطانی و اهریمنی نژادپرستانه شکسته شود تا ساختار و گفتمان انسان دوستانۀ پلورال «ایران برای تمامی ملل ایران» ساخته شود (Reconstrucion) و مثل روز، دلم روشن است که این گفتمان ما پیروز واقعی این میدان مقدس نبرد خیر با شر است. چون ما بر حق هستیم پیروزی نهایی باماست. درست است که دشمن پول دارد؛ رسانه دارد؛ لابی قدرتمند دارد؛ حامی صلیبی قدرتمند در اروپا و آمریکا و چین و روسیه و کل جهان دارد؛ شگردهای اهریمنی گوناگون و حتی متضاد و متناقض روان شناختی و جامعه شناختی برای احیا و ادامۀ سلطه و هژمونی ناحق خودش بر کل ملل ایران دارد؛ اما مرگش حتمی است.
ما تئوریسینها، استراتژیستها و متفکران ملت تورک با خلق و آفرینش یک گفتمان به کلی و از اساس جدید و جدا از حوزه استعمار صلیبی ضد تورک، ضد عرب، ضد اسلام و ضد انسان برآنیم که کل این میادین و زمینها و زمینه های استعمار ساخته را به کلی بر هم زده و از اساس و بنیان ویران سازیم. کار مقدس ما ویران سازی (Subversion) اساس گفتمان فاشیستی راسیستی ایران فارس آریایی است. اگر این ویران سازی، که عبارت از بی ارج و اعتبار ساختن این گفتمان شوم نژادپرستانه با برداشتن نقاب از چهرۀ سیاه و متعفن آن با شگرد روشنگری و افشاگری آن صورت نگیرد، باز هم در آینده شاهد سردرآوردن این گفتمان در جلد و شکل و شمایلی دیگر خواهیم بود که «ما» هرگز نخواهیم گذاشت این اتفاق بیفتد. همین که من، به عنوان یک متفکر تورک، این گفتمان و این ساختار فکری نژادپرستانۀ انسان پرست فارس پرست را در هم می شکنم، خود، یک گفتمان جدید را پایه ریزی می کنم و این پایه ریزی باید با به میدان آوردن اصول و مبانی فکری و فلسفی انسان دوستانه و پلورال باشد، وگرنه انسانهای ملل غیر فارس عاقل و بالغ اند و اگر حقه ای در کارمان باشد، زود می فهمند و از ما و گفتمان ما حمایت نمی کنند. اکنون با سرور و شادی تمام می گوییم که پارادایم Paradigm نژادپرستی آریایی پرست فارس پرست ضد تورک و ضد عرب و ضد غیر فارس و ضد انسان پارسی- ایرانی «ایران پارس آریایی» در حال ضعف و نابودی است و پارادیم جدید انسان دوستی پلورال دموکرات چند صدایی و بلکه همه صدایی تورکی «ایران برای کل ملل ایران» در حال قدرت گیری و شکوفایی است و ما متفکران و تئوریسینهای تورک در این راه مقدس قلم می زنیم. چرا که وقتی ما با راسیسم فاشیست فارس می ستیزیم این مستلزم آن است که تئوریها و نظریه های فلسفی و سیاسی و فرهنگی و انسانی خود را بر مبانی و اصول و پایه های انسان دوستانۀ پلورال و دموکراتیک و سکولار و مبتنی بر لائیسیته و بر مبنای حقوق بشر متکی و بنا کنیم. در این راه مقدس انسان دوستانه و انسان مدارانه، تفکرات متفکران غیرفاشیست غیرراسیست ملل غیر فارس دیگر پشتوانۀ ماست.
نکاتی چند دربارۀ روش و رویکرد و اهداف مقدس بیدارگرانه، افشاگرانه و روشنگرانۀ ضداستعماری پراگماتیک من
وظیفۀ اصلی متفکران تئوریسین استراتژیست حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران مثل من، روشنگری، افشاگری، بیدارگری، آگاهی بخشی، «خط» دادن، راه نمودن، راهبری و هشدار دادن به ملت تورک آزربایجان و کل ایران و همۀ حق طلبان و آزادیخواهان ملل غیر فارس دیگر ایران است. چند نفر از فعالان باسواد و آکادمیک و روشنفکر حرکت ملی ملت تورک، مقالات روشنگر و افشاگر و بیدارگر استراتژیک مرا در سایت آذوح و در اینترنت «مقالات عامیانه» و فاقد مبانی نظری و علمی و فلسفی و فاقد زبان آکادمیک با ترمینولژی آکادمیک می خوانند که به نظر ایشان، به راستی دور از شأن علمی آکادمیک من است. از من به عنوان یک فعال باسواد و روشنفکر حرکت ملی ملت تورک که سواد آکادمیک دارم، به اصرار می خواهند که از این نوشته های «عامیانه» ، دست بردارم و بروم یک نسخۀ خطی ادبیات تورکی را تصحیح کنم و به اسم اصلی خودم منتشر کنم! آنها به من می گویند که کاری کن کتابهای علمی تو در کتابخانه های ما باشد! در اصل می خواهند با کتابهای من پژ بدهند که «بله! می بینی چه غولهایی در تاریخ و ادبیات و زبان شناسی آزربایجان داریم»! برخی از آنها به اصرار از من می خواهند که «چرا نشسته ای و چیزی نمی نویسی؟! تو سواد و آگاهی کافی و قلم و ذهن آکادمیک آن را داری که مثل «دکتر حیدر شادی»، استاد بسیار باسواد و متخصص دانشگاه ارفورت آلمان، مقاله ای در نقد فلسفی نظریات سیدجواد طباطبایی بنویسی یا حداقل یک نسخۀ خطی تورکی را تصحیح کنی و به اسم خودت منتشر کنی»! من به همۀ آنها این جواب را می دهم: من به سواد و نبوغ و علم و آگاهی و تیزبینی و تعهدم و عشقم به ملت تورک و سرزمین مادری ام آگاهی و شناخت کامل دارم. من به روشنگر بیدارگر افشاگر تورک بودنم هم کاملاً واقفم و دقیقاً می دانم چه می کنم. من به خوبی می دانم که از هر یک میلیون نفر تنها یک نفر مثل من می تواند توانایی تحلیل منطقی اوضاع و شرایط را به صورت عمیق و همه جانبه و کلان نگر داشته باشد. من به خوبی می دانم که امثال سیدجواد طباطبایی مانقورت احقر ارذل با آن خزعبلات فاشیستی راسیستی ایرانشهری اش حتی ارزش یک ساعت وقت گرانبهای عزیزتر از جان امثال مرا ندارند؛ من دقیقاً می دانم که کدام مطلب برای چه زمانی لازم است؛ برای تصحیح نسخ خطی تورکی و افزودن بر گنجینۀ لایزال ادبیات تورکی آنچه زیاد است، وقت است؛ برای من بازی با اصطلاحات علمی و سیاسی و فلسفی و پز دادن آکادمیک با کلماتی که فقط طیف اندکی از میلیونها انسان تورک و غیرتورک می توانند با آن ارتباط برقرار کرده و آن را بفهمند کار سختی نیست، اما واقعاً چه فایده ای دارد؟ من معتقدم که «حقیقت در سادگی است» و برای همین، هرگز اندیشه های نورانی روشنگر بیدارگرم را در لابیرنت اصطلاحات فلسفی و سیاسی و علمی آکادمیک اسیر و خفه نمی کنم، بلکه با ساده ترین و رساترین و تأثرگذارترین جملات بیدارگری، آگاهی بخشی و روشنگری می کنم. عقل من به من می گوید که امروز در شرایط کنونی، ما ملت تورک مسائل و مشکلات خیلی مهمتر از تصحیح کتب خطی تورکی و نوشتن جوابیه به فاشیستهای راسیست فارس- مانقورت داریم و آن بیدارکردن ملت تورک خودمان و نیز تمامی انسانهای حق طلب ملل غیر فارس ایران با ساده ترین و موثرترین گونۀ زبانی برای آزادی همۀ ما 60 میلیون انسان تحت ستم غیر فارس ایران از اشغال و استعمار و غارت فاشیسم راسیست فارس است. ما حق طلب و آزادیخواهیم و راه انسانی مقدسی در پیش گرفته ایم و به اهمیت و عظمت کاری که می کنیم؛ یعنی آزادی و استقلال ملت تورک از چنگ استعمار صلیبی ضد تورک و فاشیسم راسیست ضد تورک و ضدآزربایجان فارس آگاهیم: آری! ملت تورک ما را همۀ ابرقدرتهای صلیبی جهان «دربند» و «نابود» می خواهند و ما خود را «آزاد» و «زنده» می خواهیم؛ تمامی دنیای صلیبی ضد تورک در یک طرف میدان مبارزه است و ما در یک طرف؛ اما نباید با قواعد بازی دشمن خودمان بازی و مبارزه کنیم، بلکه باید «بازی دشمن» را به کلی بر هم بزنیم و «بازی جدیدی» طرحریزی و اجرا کنیم. ما «بازی خودمان» را طرحریزی و اجرا می کنیم. ما به عظمت کار و هدف خود کاملا واقفیم: سرزمین مادریمان در اشغال و استعمار و غارت و استثمار فاشیسم راسیست فارس و ملتمان در حال استعمار و استثمار و نابودی است و هدف مقدس ما آزادی است. کارمقدس ما روشنگران و بیدارگران و افشاگران ملت تورک، «شهادت» است؛ «مقدس» است و به معنی اعم و اخص کلمه «انسانی» است: مبارزه با فاشیسم راسیست ضدبشر فارس که ملت تورک، ملت عرب و تمامی ملل غیر فارس ایران را 120 سال است به اسارت و بردگی جسمی و ذهنی گرفته است و در کار «نابودی» و «نسل کشی» ملت ماست.
ما فعالان حرکت ملی ملت تورک، سالهای سال، با بازی سازی و جریان سازی فاشیسم راسیست فارس میلیونها ساعت از وقت خود را دربارۀ رد فرضیۀ مسخره و سرتاپا دروغ «آذری» مانقورت اعظم فراماسون، احمد کسروی صرف کردیم، درحالی که می شد یک بار برای همیشه با درایت و دقت نظر و با اعلام رسمی و قطعی یکی از سردمداران حرکت ملی، هر کسی و هر حزب و جناحی را که به ملت تورک آزربایجان «آذری» گفت، پانفارس و مانقورت و دشمن ملت تورک بگوییم و گرفتار این جریان سازی و بازی مسخرۀ و موهن صلیبی ضد تورک نشویم. همین الان من اعلام می کنم که هر کس و هر حزبی و هر گروهی از «ملت ایران» (به جای ملتهای ایران)، «قوم آذری و زبان آذری» (به جای ملت تورک و زبان تورکی)، «زبان فارسی به عنوان زبان ملی ملت ایران» (و نه زبان تحمیلی رسمی شده توسط حاکمیت پانفارس پهلوی و جمهوری اسلامی به کل ملل ایران) و امثال اینها حرف بزند، بی هیچ شک و تردیدی فاشیست راسیست ضد تورک و ضد عرب و ضد انسان پانفارس و دشمن مسلم ملت تورک آزربایجان و ملت عرب الاحواز و ملتهای تحت ستم دیگر ایران است. من به عنوان یک متفکر کوچک حرکت ملی ملت تورک به استراتژی ساده بودن و همه فهم بودن نوشته ها و افکار ملی معتقدم، همان طور که یک تورک با مدرک سیکل و دیپلم حرفهای مرا می فهمند؛ اساتید دانشگاه ملتچی نیز این حرفها را با توجه به سطح درک و دریافت خودشان می فهمند و همچنین مبارزان حق طلب ملل غیر فارس تحت ظلم و ستم. همین برای من کافی است.
اکنون در شرایط و موقعیت فوق حساس کنونی در آزربایجان جنوبی و کل ایران، صحبت جان است و جان ملت تورک آزربایجان و کل ایران، جان خواهران وبرادران همخون همزبان من در خطر نسل کشی فاشیسم راسیست فارس- کورد است؛ توضیح این که همان گونه در کتاب به آن خواهیم پرداخت، خود حاکمیت ضد تورک جمهوری اسلامی ایران با خشکاندن دریاچۀ ارومو قصد دارد 20 میلیون انسان تورک را در آزربایجان جنوبی با نمکهای سمی دریاچه نسل کشی کند و هیچ راهی، هیچ راهی، هیچ راهی به جز استقلال آزربایجان جنوبی و آزادی ملت بزرگ 35 میلیونی تورک آزربایجان از اشغال و استعمار و استثمار و نسل کشی فاشیسم راسیست فارس و استعمار ضد تورک صلیبی حامی مسلم آن، پیش پای ملت تورک آزربایجان نگذاشته است. آیا همۀ انسانهای تورک چه آزربایجانی و چه غیر آزربایجانی، در کل همۀ انسانهای ملل ایران شاهد نیستند که رژیم ضد تورک، ضد آزربایجان و ضد انسان جمهوری اسلامی ایران با زدن بیش از صد سد بر رودهای آبریز دریاچۀ اورمو آزربایجان این دریاچۀ نمک را با بیش از 20 میلیارد تن نمک خشکانده است و اگر ملت تورک آزربایجان برای استقلال قیام نکند، پروژۀ صلیبی نسل کشی ضد تورک بیش از 15 الی 20 میلیون انسان تورک آزربایجانی در منطقه ای بسیار وسیع قطعاً و بی هیچ شک و تردیدی به انجام می رسد؟ آیا همین عملکرد این رژیم جنایتکار صلیبی فاشیست راسیست ضد تورک جمهوری اسلامی ما ملت تورک آزربایجان را مجبور به گرفتن آزادی و استقلال سیاسی از ایران اهریمنی ضد تورک که حاکمانش می خواهند ما را با 20 میلیارد تن نمک سمی دریاچۀ خودمان نسل کشی کنند، نمی کنند؟ به راستی از ایران پارس آریایی اهریمنی استقلال نگیریم چه کنیم؟ شما جواب دهید؟ کل پانفارسها و مانقورتهای جانی ضد تورک و ضد بشر جواب دهند؟ کل دنیا جواب دهند؟ بنشینیم و نگاه کنیم تا با بادهای پر از نمک و سم دریاچۀ اورمو نسل کشی شویم؟ راستی یک سوال دارم: اگر رسانه های صلیبی ضد تورک قدرتهای بزرگ و رسانه های فاشیسم راسیست فارس به سرنوشت 4 میلیون قوم سیاسی تروریست پرور تورک کش کورد در ایران بیش از سرنوشت 35 میلیون تورک آزربایجانی اهمیت می دهند و اخبار مربوط به خشکیدن دریاچۀ اورمو را نه تنها بایکوت کرده اند، بلکه در اصل در این نسل کشی ملت تورک صد در صد موافق جمهوری اسلامی ایران هستند، خوب موضع فاشیستهای راسیست فارس که مدام از ایران و ایران پرستی و خفظ تمامیت ارضی ایران اهریمن زده دم می زنند، در این مورد چیست؟ چرا باید بنشینیم و شاهد نسل کشی 20 میلیون انسان بی گناه تورک خودمان توسط نمک دریاچۀ اورمو یا تروریسم بین المللی کورد- فارس باشیم؟ چه دلیلی هست که آزادی و استقلال ملت و کشور تورک خودمان را از ایران اهریمنی نگیریم؟ آری! این تنها راهی است که فاشیسم راسیست ضد تورک فارس چه جمهوری اسلامی ایران و چه اوپوزیسیون سلطنت طلب رضا پالانی پرست آن جلوی ما مبارزان راه آزادی و استقلال آزربایجان جنوبی گذاشته است: ما مبارزان ملت تورک آزربایجان یا باید با بیدارسازی ملت تورک خودمان و قیام گسترده و خونین علیه فاشیسم راسیت فارس آزادی و استقلال خودمان را بگیریم با باید با نمکهای دریاچۀ ارومو و هجوم تروریستهای بین المللی صلیبی کورد- فارس- ارمنی- روس نسل کشی شویم. معنی شعار ارزشمند «یا آزادلیق یا اؤلوم» انسانهای غیور ملت تورک آزربایجان در خیابانها و ورزشگاهها و قلعۀ بابک همین است. آری! من و امثال من به خاطر همین روز و شب می کوشیم و خواب و آرام نداریم و می نویسیم و افشاگری و بیدارگری و روشنگری می کنیم و راه نشان می دهیم و نظریۀ استقلال آزربایجان جنوبی و کل ائلها و یوردهای تورک ایران را تئوریزه می کنیم که هر چه زودتر ملتمان را به شعور ملی برای آزادی و استقلال برسانیم و اشغالگران فاشیست راسیست ضد تورک فارس را از وطنمان آزربایجان بیرون کنیم و هر چه زودتر و هر چه زودتر و هر چه زودتر استقلالمان از از ایران اهریمنی بگیریم تا با 20 میلیارد تن نمک کف دریاچۀ اورمو یا توسط اتحادیه تروریسم بین املل صلیبی کورد- فارس- ارمنی- روس نسل کشی نشویم. این حقیقتی انکارناپذیر دربارۀ نقشه های صلیبی برای نسل کشی انسانهای ملت تورک ماست و این حق مسلم بشری ماست و نه جهان ضد تورک و ضد آزربایجان صلیبی، نه آمریکا، نه روسیه، نه انگلیس، نه چین، نه فرانسه، نه آلمان و نه پانفارسها و مانقورتهای مکار ضد تورک کمتر از انسان و نه شما ایده آلیستهای تورک ائلی نمی توانید با خیال پردازیها و سم پاشی علیه آزربایجان گرایان و این مزخرفات ابلهانه این حق ما را از ما بگیرید. ما ملت تورک خود را به استقلال می رسانیم و زنجیرۀ انسانی با حداقل 2 میلیون نفر تشکیل می دهیم و به سوی تمامی سدهای ساخته شده بر رودهای حوزۀ ابریز دریاچۀ اومو حرکت می کنیم و تمامی سدها را منفجر می کنیم و دریاچۀ خودمان و جان 20 میلیون انسان بی گناه ملت تورک خودمان را نجات می دهیم. آیا جهانیان نمی بینند که رژیم ضد تورک جمهوری اسلامی ایران با رضایت و همکاری کل قدرتهای صلیبی ضد تورک و فاشیستهای راسیست پانفارس به ظاهر اوپوزیسیون خودس می خواهد ملت تورک آزربایجان را به دلیل ظلم ستیزبودن و قهرمان بودن با 20 میلیارد تن نمک دریاچۀ اورموی خودش نسل کشی صلیبی کند؟
بر اساس منطق و استراتژی پایه و اساسی که ما آزادیخواهان و استقلال طلبان ملت تورک آزربایجان که ذکر کردم، برای نوشتن کتابهای ادبیات و زبان شناسی تورکی و به پیش کشیدن بحثهای علمی تئوریک در این باره وقت زیاد است؛ فردای آزادی ملتم، مرا در گوشۀ کتابخانه ها و کنج خلوت و تفکر مقدس و در کار تصحیح نسخ خطی تورکی نیز خواهیددید. فعلا مهمترین استراتژی و رسالت و هدف من در دهۀ اخیر، بیدارگری، افشاگری، روشنگری و آگاهی دادن به ملت تورک خودم است و من به عنوان یک متفکر آگاه تورک به خوبی به خودم، توان خودم، رسالتم و وظیفه ام واقفم. موضوع دیگر این که بعضی از فعالان خیلی عزیز می گویند چرا «با نام حقیقی خودت مقاله نمی نویسی»؟ جواب روشن است. سالها قبل یک مقالۀ کوبنده به اسم حقیقی خودم نوشتم و چون خیلی تأثیرگذار بود، فاشیستهای راسیست حاکم سرنوشتم را به کلی تغییر دادند و در اوج استیصال و بدبختی و دربدری زندگی می کنم. البته دلیل این که با نام حقیقی خودم نمی نویسم، تنها این نیست که از جان خودم می ترسم. نه من از شهادت در این راه مقدس که پیش گرفته ام، هرگز ترسی ندارم. ترس من این است که مرا بگیرند و زندانی کنند و در کل مزاحم من شوند و نتوانم بیدارگری و افشاگری و روشنگری و راهنمایی و هدایت مقدس ملی خودم را «بدون هیچگونه خودسانسوری و بی هیچ ملاحظه کاری سیاسی» به صورت آزاد و آسوده به انجام برسانم.
آری! اگر ایران مملکتی آزاد و دموکراتیک، مثل کشورهای غربی بود، من به هیچ وجه مقالات و کتابهای خودم را با نام مستعار و به صورت اینترنتی منتشر نمی کردم؛ ولی همه می دانیم که ایران در سدۀ اخیر در چنگ اشغال و استعمار و تاراج و خفقان و حذف و سانسور و سرکوب فاشیسیم راسیست فارس بوده و هست؛ مقالات و کتابهای من هرگز توسط دستگاه مخوف سانسور و ممیزی حاکمیت پان ایرانیست و پانفارس جمهوری اسلامی ایران مجوز چاپ کاغذی نمی تواند بگیرد که هیچ، انتشار چنین افکاری بی شک سبب سر به نیست شدن خودم هم می شود. همان طور که دهها مبارز، شاعر، نویسنده، معلم، متفکر و فعال ارزشمند ملت تورک آزربایجان در سه دهۀ اخیر توسط حاکمیت جمهوری اسلامی ایران سر به نیست شده اند. فعالان ارزشمند و متفکر و شجاع و شاعر و نویسندۀ حرکت ملی ملت تورک آزربایجان، پروفسور شهید محمدتقی زهتابی کیریشچی، میرکاظم موسوی (از کرج)، نادر موسی زاده (از خوی)، مهدی طالبی (آلپای زنگانلی)، بابک نوری (از کلیبر)، سهند افشاری (از اردبیل)، جلیل عابدی (از خیاو)، عسگر قاسمی (از سولدوز)، محمدعلی جنت نیا (از سولدوز)، همت اسم زاده (از سولدوز)، حسین فتحی پور (از سولدوز)، توحید آذریون (از سولدوز)، عیوض صیادی (از اورمو)، فرزاد اسدپور (از اورمو)، مجید خدایی (از تبریز)، رسول محرمی پارام (از تبریز)، رضا میرآقاپور دروریشی (از تبریز)، بهزاد صبوحی نژاد (از تبریز)، ستار سلیمی (از تبریز)، وحید داور پناه (از تبریز، کورشده توسط حاکمیت)، سینا طارق (از تبریز)، اکبر نوروزی (از تبریز)، سیاره رشتبری (از تبریز)، فرهاد محسنی نگارستان (از تبریز)، افشین عرفان خسروشاهی (از تبریز)، قادر صدیقی (از تبریز)، مهندس غلامرضا امانی به همراه دو برادرش (از تبریز)، چنگیز بخت آور (از تبریز)، میترا رضایی (از خوی)، مجید امیری (از تبریز)، حمیدرضا عبدی (از تبریز)، غلامحسین ناصری (از اردبیل)، علاءالدین ملماسی (از تبریز)، ابراهیم جعفرزاده به همراه همسرشان مینا کهربایی و دختر دو ساله شان آیلا (از خوی)، ناصر خانزاده (از تبریز)، دکتر روح الله دیندار (دانشجوی ملتچی تورک دکتری پزشکی دانشگاه همدان که در 11 مهر سال 1381 هـ.ش. توسط مأموران وزارت اطلاعات رژیم به دار کشیده شد و نامش را خودکشی گذاشتند) و دیگر شهدای راه آزادی ملت تورک آزربایجان جنوبی از اشغال و استعمار فاشیسم راسیست فارس در قالب جمهوری اسلامی ایران شدند. شرح مفصل 34 تن از این شهدای ارزشمند حرکت ملی ملت تورک آزربایجان جنوبی توسط جناب امیر مردانی، فعال ارزشمند و مبارز صادق حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران در یوتیوپ منتشر شده است و این یکی از صدها کار ارزشمند این فعال صادق و مبارز ارزشمند راه آزادی ملت تورک آزربایجان و کل ایران است:
گزارش قتل و مرگ مشکوک 34 فعال آذربایجانی - امیر مردانی
https://www.youtube.com/watch?v=4y3Xc4Vcxdw
از این رو هیچ چاره ای برای متفکری مثل من نمانده است که افکارم و نوشته هایم را با نام مستعار و به صورت اینترنتی منتشر کنم. آنچه برای یک متفکر بسیار ارزشمند و حیاتی است، گوشۀ خلوت و سکوت مقدس برای فکرورزی است. هرچند با استفاده از این اسم مستعار پر افتخار و با مسمای «اوجالان ساوالان» گمنام می مانم و شأن و وجهۀ علمی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری ام آن چنان که شایسته است، به ملت تورک آزربایجان و کل ایران شناخته نمی شود، اما ارزش دارد؛ ارزش دارد که انسان به خاطر وطن و ملت عزیزتر از جانش سالهای سال علی رغم مبارزه و تفکر و تولید فکر و نشان دادن راه و نوشتن سالیان دراز و صرف جوانی خودش در این راه مقدس گمنام بماند.
من اوجالان ساوالان، فتحعلی آخوندزادۀ قرن بیست و یکم میلادی با طرز فکری کاملاً متضاد او هستم
آری! من اوجالان ساوالان میرزا فتحعلی آخوندزاده قرن بیست و یک میلادی هستم. دو قرن پیش میرزا فتحعلی آخوندزاده مانقورت با نوشته های شیرین تر از عسل دربارۀ استبداد، تجدّد، قانون خواهی، آزادی و غیره زهر مبارزه با حاکمیت تورک قاجار را به حلق ملت تورک و غیرتورک ممالک محروسه ریخت و کاری کرد که ملت تورک آزربایجان به رهبری ستارخان تیشه به ریشۀ درخت تورک بزنند، اکنون من بعد از دویست سال به عنوان یک تورک، که روح مقدس بوزقورد در کالبدش دمیده شده است، روحی که از قتل عام تفنگچیهای ستارخان به دست یپرم ارمنی همان قدر آزرده است که از نسل کشی نخبگان و نوزادان ملت تورک به دست دژخیمان ارتش شاهنشاهی پهلوی در جریان سقوط حکومت ملی آذربایجان در سال سیاه 1325، تیشه به ریشۀ ایران پارس آریایی که برساخته صلیبیان و پروردۀ آخوندزاده است، می زنم تا طرحی نو، آزربایجانی و ایرانی نو را پایه بریزم . آری! این یک بازی است؛ یک بازی مقدس! قلم مقدس، زمانی در دست مانقورت بود، اکنون دست بوزقورد است.
آری! هنوز ندای مقدس آزادی حقیقی از قلم و فکر و زبان ما متفکران حقیقی انسان دوست ملت تورک بیرون می آید. بهوش بشریت این حرفها شوخی نیست. اینها ندای مقدس انسانیت است. ما بازی سیاه و شوم استعمار صلیبی ضد تورک را به هم زده و به هم خواهیم زد. آری از عجایب روزگار است: 170 پیش میرزا فتحعلی آخوندزاده مانقورت تورک از سال 1850 تا 1878م./ 1266- 1295هـ.ق. 28 سال با نوشتن کتابها و مقالاتش «به زبان تورکی آزربایجانی»، گفتمان صلیبی پان ایرانیسم و پانفارسیسم ضد تورک و ضدآزربایجان «ایران پارس آریایی» را تئوریزه کرد و یک بازی سیاسی استعماری ضد تورک و ضد عرب و ضد انسان را به نفع قوم جعلی سیاسی فارس طراحی کرد و الان من ملتچی تورک با نوشتن کتابها و مقالاتم «با زبان فارسی»، این بازی استعماری را بر هم می زنم و به عنوان یک متفکر روشنفکر روشنگر بیدارگر اصیل، بازی جدید و انسان دوستانۀ دموکراتیک «ایران برای همۀ ملتهای ایران» را به دقت تئوریزه می کنم. آری! وظیفۀ روشنفکر وارد شدن به بازی استعمار ساخته نیست، بلکه «به هم زدن بازی استعماری» و «طرحریزی یک بازی بشردوستانۀ ضداستعماری جدید» است. با این معیار در 200 سال گذشته در ایران مطلقاً هیچ روشنفکری نداریم و همۀ کسانی که ادعای روشنفکری دارند، مأموران استعمار صلیبی ضد تورک و ضد عرب غرب بوده اند که در زمین بازی «ضدیت طیف مذهبی پانفارسیسم با طیف «به ظاهر» ضدمذهبی پانفارسیسم» بازی کرده اند و متفکران ملتهای غیر فارس را فریب داده و وارد این زمین بازی استعمارساخته کرده اند و هنوز هم می کوشند وارد کنند در حالی که ما ظهور کرده ایم و ما «بازی به هم زنان قاهر و کارکشته ای با تجربۀ 200 ساله» هستیم.
در کتاب دیگر خودم «خیانتهای رضاشاه پهلوی به ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران» هم نوشته ام: آری! هنوز ندای مقدس آزادی حقیقی از قلم و فکر و زبان ما متفکران حقیقی انسان دوست ملت تورک بیرون می آید. بهوش بشریت این حرفها شوخی نیست. اینها ندای مقدس انسانیت است. ما بازی سیاه و شوم استعمار صلیبی ضد تورک را به هم خواهیم زد. آری از عجایب روزگار است: 170 پیش میرزا فتحعلی آخوندزاده مانقورت تورک از سال 1850 تا 1878م./ 1266- 1295هـ.ق. 28 سال با نوشتن کتابها و مقالاتش «به زبان تورکی آزربایجانی»، پان ایرانیسم و پانفارسیسم ضد تورک و ضدآزربایجان و «ایران پارس آریایی» را تئوریزه کرد و یک بازی سیاسی استعماری ضد تورک و ضد عرب و ضد انسان را به نفع قوم جعلی سیاسی فارس طراحی کرد و الان من ملتچی تورک با نوشتن کتابها و مقالاتم «با زبان فارسی»، این بازی استعماری را رسوا می کنم و به عنوان یک متفکر روشنفکر روشنگر بیدارگر اصیل، بازی جدید و انسان دوستانۀ «ایران برای همۀ ملتهای ایران» را به دقت تئوریزه می کنم! آری! وظیفۀ روشنفکر وارد شدن به بازی استعمار ساخته نیست، بلکه «به هم زدن بازی استعماری» و «طرحریزی یک بازی بشردوستانۀ ضداستعماری جدید» است. با این معیار در 200 سال گذشته در ایران مطلقاً هیچ روشنفکری نداریم و همۀ کسانی که ادعای روشنفکری دارند، مأموران استعمار صلیبی ضد تورک و ضد عرب غرب بوده اند که در زمین بازی «ضدیت طیف مذهبی پانفارسیسم با طیف ضدمذهبی پانفارسیسم» بازی کرده اند و متفکران ملتهای غیر فارس را فریب داده و وارد این زمین بازی استعمارساخته کرده اند و هنوز هم می کوشند وارد کنند در حالی که ما ظهور کرده ایم و ما «بازی به هم زنان قاهر و کارکشته ای با تجربۀ 200 ساله» هستیم.
آری! ما و تنها ما متفکران تئوریسین و استراتژیست روشنگر و روشنفکر تورک اولین روشنفکران حقیقی در کل ایران هستیم. بازی ما بازی جدی و جدیدی است: «بازی به هم زدن بازی»! «بازی آزادی از بازی»! آری! من خودم و ارزش کار خودم و ارزش افکار بلند انسانی خودم را خوب خوب خوب می دانم و عمیقاً درک می کنم: من شایسته هستم که نامم در ردیف متفکران بزرگ دنیا که بازی استعمار را در هم شکسته و به زده اند، مثل فرانتس فانون، ادوارد سعید، میشل فوکو، رولان بارت، ژاک دریدا و لویی آلتوسر بیاید. من تمام جان و روان و وجدان و قلم و اندیشه و فکر و مغز و دل و قلب و روح خود را برای بیدارسازی انسانهای تمام ملل ایران حتی ملت تاجیک (قوم فارس) گذاشته ام. این انسانهای باید بدانند با سقوط جمهوری اسلامی ایران و رسیدن ملل غیر فارس به آزادی و استقلال، ملت تاجیک ایران هم، که 200 سال است توسط استعمار صلیبی غرب به نام جعلی و سیاسی «قوم فارس» نامیده می شود، به آزادی و خوشبختی می رسد؛ چرا که همان گونه که بارها و بارها و بارها گفته و نوشته ایم، حاکمیت فاشیسم راسیست فارس بر کل ایران، حاکمیت اقلیت فارس بر اکثریت غیر فارس است و این حاکمیت برای ادامه حیاتش به دگم فاشیستی- راسیستی ضد بشری نیاز دارد و این دگم فاشیستی- راسیستی درست است که در ظاهر به نفع ملت تاجیک ایران عمل می کند، ولی در واقع «آزادی» انسانهای تاجیک ایران را البته نه به اندازۀ آزادی تمامی انسانهای غیرتاجیک، حداقل به اندازۀ یک انسان اسیر می گیرد. انسانهای محترم تاجیک ایران اگر این حرف را از من تورک قبول ندارند، از مارکوس تولیوس سیسرون، بزرگترین خطیب و نخستین متفکر بزرگ و انسان دوست روم باستان بپذیرند:«هرگاه ملتی آزادی ملت دیگر را از میان بردارد، آزادی خودش را نیز نابود کرده است؛ به طوری که گویی انتقام اسرارآمیزی در این مورد تحقق می یابد» (ر.ک. بدبختی روشنفکران: سیسرون در راه آزادی جان سپرد، اشتفان تسوایک، ترجمۀ رحیم صفاری، تهران: بنگاه صفی علیشاه، 1328، ص42).
بازگشت به اصل، اساس فلسفۀ حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران و کل جهان
جالب است: هم پان ایرانیستها و مانقورتها فلسفه و جهان بینی بر اساس «بازگشت به اصل» و بازگشت به تاریخ پرافتخار و کهن ترسیم کردند و هم ما نخبگان تئوریسین ملتچی تورک همین فلسفه و جهان بینی را ترسیم کرده و می کنیم. فرق ما نخبگان تورک با نخبگان پانفارس و مانقورت این است که گذشته و اصلی که آنها تبلیغ کردند و تحت عنوان «ایران پارس آریایی» فربه می کنند، گذشته و تاریخ و اصلی سر تا پا و پا تا سر دروغ و وهم است؛ اما گذشته و اصلی که ما نخبگان تورک به آن می خوانیم، حقیقی و نزدیک و واقعی است: بازگشت به اصل و تاریخ پرافتخار «تورک». تاریخی که دولتها و حکومتهایی مثل غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، اتابکان، آغ قویونولو، قارا قویونلو، صفویان، افشاریان، قاجاریان در آن مثل خورشید می درخشند. بازگشت به اصل ما تورکها بازگشتی مقدس و انسانی است. ما با هیچ ملتی سر جنگ نداریم، ما ملتی پلورالیست و آزادیخواه و متجدّد و قانون گرا و حقوق طلب و حق طلب و استبدادستیز و دموکراسی خواه هستیم. در اولین فرصتی که از ظلم و جور و استبداد و استعمار به کف آورده ایم حاکمیت قانون و عدالت و آزادی را سبب شده ایم. تاریخ پر افتخار ما شاهد چنین مدعایی است: محمدامین رسولزاده و جمهوری آذربایجان، اولین جمهوری مشرق زمین در آن سوی آراز و سیدجعفر پیشه وری و حکومت ملی آذربایجان در این سوی آراز. آری! عدالت و قانون و حق و انسانیت و دموکراسی حقیقی، در آن سو و این سوی آراز نه تنها در ایران بلکه در کل عالم شرق، نخستین بار به زبان تورکی سخن گفته است. اما افسوس و صد افسوس که صلیبیان، پان ایرانیستها و مانقورتها نگذاشتند این زبان بیش از یکی دو سال سخن بگوید، همه با هم متحد شده و نخبگان تورک ما را قتل عام کرده اند و ملت ما را برای همین آزادیخواهی و حقوق بشر طلبی اش با دستهای پلید خودشان یا با دستهای مانقورتها و پانفارسها نسل کشی کرده اند».
شایستۀ ذکر است که پیش از این شش کتاب ارزشمند دیگر استاد اوجالان ساوالان توسط آذوح منتشر شده است:
ایران یا اَرَن؟ بررسی تحلیلی تاریخ استعمار ملت آزربایجان
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=697
نژادپرستی ایرانی، پانفارسیسم و تورک ستیزی در کتابھای درسی جمھوری اسلامی
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2298
بیزیم دؤیوشوموز- آتشی بر جان اتحاد نژادپرستی ضدتورک ایران و جهان
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2299
تبرهای مقدس بیداری بر ریشه های شوم نژادپرستی ضد تورک ایرانی
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2115
مانقورت نامه
http://azoh.info/index.php?option=com_content&view=article&id=31607:---q-q----&catid=2:10&Itemid=18
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2252
خیانتهای رضا شاه پهلوی به ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران
https://app.box.com/s/ifvsp11i6m0qcilmzoz8elucqr41yk60
آذوح ضمن این که لینک دانلود فایل Pdf این کتاب ارزنده را در اختیار خوانندگان محترم قرار می دهد، خواندن این کتاب آگاهی بخش را به عموم حق طلبان ملت تورک آزربایجان جنوبی و کل ایران و نیز حق طلبان ملل ایران، مخصوصاً دانشجویان گرامی توصیه می کند.
برای دریافت این کتاب ارزشمند و بسیار مهم می توانید از لینک زیر استفاده نمایید:
https://app.box.com/s/1ojn4h864tg1dokvx4u0bbo8j080xp18
آذوح