در سال گذشته، رشد 14 درصدی قیمت کتابهای درسی سر و صدایی ایجاد کرد. امسال ادعا کردند که کیفیت کاغذها را بالا برده اند! ولی قیمت کتاب ها را نه!
یکی از مهمترین مشکلات آموزش کودکان آزربایجان جنوبی، تحصیل اجباری آنان به زبان بیگانه " فارسی" است. برخلاف اصل پانزده قانون اساسی حکومت ایران، همه کودکان در ایران، فقط به زبان فارسی حق تحصیل و برخورداری از خدمات آموزشی را دارند، درحالیکه زبان مادری خودشان: تورکی، عربی، بلوچی، تورکمنی، یا کوردی است. چنانچه پیداست یکی از اهداف آموزش، آموختن خوب خواندن و خوب نوشتن به زبان مادری است ولی مهمترین هدف از آموزش، رشد و شکوفایی شخصیت فردی و اجتماعی و همچنین استعدادیابی کودکان در سایه فرهنگ و زبان خویش است. در چنین شرایطی، چقدر مدارس و والدین آزربایجانی می توانند یاری رسان و پرورش دهنده این سرمایه عظیم انسانی باشند؟
فراموش نشود که کودکان تورک به دلیل وجود شرایط تبعیض آمیز، اجباری و تحمیلی فعلی، نباید از آموختن علم، فراری یا دل زده شوند. کودکان ذاتا نگرشی علمی دارند و همیشه درحال کنجکاوی و سوال از بزرگترها "والدین و معلمان" هستند. برای همین هم در یک سیستم آموزشی علمی، مدرسه می تواند عامل توسعه و تشویق کودکان در جهت رشد و شکوفایی ذهنی، عقاید کودکانه و گسترش دید علمی آنان باشد. درحالیکه در سیستم راسیستی ایران، این نهاد آموزشی برعکس اهداف آموزشی عمل می کند. سالهاست که آموزش صحیح، علمی و عادلانه خارج از دسترس کودکان تورک است، ولی باید از حداقل امکانات، حداکثر استفاده را کرد.
مسئله دیگر، فقر و کار کودکان محروم از تحصیل است، که بنا به دلایلی از دسترسی به آموزش محروم هستند. با توجه به انتشار آمار دانش آموزان دختر و پسر به تفکیک استانها توسط شبکه مدارس رشد، تعداد دانش آموزان دختر ثبت نام شده در مدارس از دانش آموزان پسر کمتر است. یعنی، نسبت جنسی پسر به دختر در بین محصلین آزربایجان زیر 19 سال، 112 به 100 است که با نسبت جنسی کل جامعه تفاوت دارد. نتیجه اینکه، کودکان دختر کمتر از امکانات تحصیلی برخوردارند. این موضوع را می توان به تورک تحصیل دختران در مناطق محروم و یا ازدواج زود هنگام کودکان زیر 18 سال، نسبت داد. طبق آمارهای منتشره، در سال های اخیر، ازدواج کودکان به مرز هشدار رسیده است. متاسفانه با توجه به ماده 1041 قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، ازدواج کودکان با اجازه والدین امکان پذیر است. روشن است که بیشتر قربانیان این قانون، دختران هستند.
چنین قانونی، برخلاف اخلاقیات و اهرم بازدارنده رشد اجتماع است. این قانون مورد اعتراض گسترده فعالان و جامعه شناسان است که معتقدند هیچ خانواده و دولتی حق ندارد فرزندان زیر 18 سال را به ازدواج تشویق یا ترغیب نماید. مادرانی که خود کودکند، باید ابتدا خودشان به رشد و آگاهی اجتماعی و فردی برسند. در غیر این صورت، اسیر خرافات خواهند شد. آموزش تنها راه نجات و سعادت بشری از خرافات است.
از طرف دیگر، تاثیر مثبت آموزش علمی، بر رشد و توسعه اقتصاد آزربایجان، قابل چشم پوشی نیست. معلمان و اساتید تورک با وجود تمام مشکلات ریز و درشت حاضر در سیستم آموزشی و سیاستگذاری ها و قوانین تبعیض آمیز مثل ماده 1041 قانون مدنی، تبعیض های نژادی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی، مدنی، جغرافیایی و ... از طرف دولت و فقر مالی خانواده ها و عدم حمایت دولت از کودکان محصل، می کوشند به بهترین نحو ممکن فرزندانی لایق تحویل سرزمین مان بدهند.
از سوی دیگر، پدر و مادرانی دلسوز و فداکار در این وضع استبدادی- دیکتاتوری و آشفته بازار سیاسی، تمام هزینه های خوراک، پوشاک، نوشت افزاری و تحصیل کودکان خود را در اولیت قرار داده اند. برای کودکان لباس گرم و یونیفرم مدارس می خرند. کتاب، دفتر و سایر نوشت افزارها و خوراک را تهیه می کنند. کودکانشان را با شهریه های صد هزار تومانی تا یک میلیون تومانی به مدارس دولتی می فرستند! سرویس مدارس جهت ایاب و ذهاب تهیه می کنند و... حال اینکه طبق اصل سی ام قانون اساسی، "دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رايگان براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصيلات عالي و دانشگاهی را تا سرحد خودكفائي به طور رايگان گسترش دهد." این در حالی است که آمارها از تورک تحصیل گسترده کودکان سخن می گویند. کودکان به دلیل مشکلات مالی خانواده شان، مدرسه را تورک می کنند. باید قبول کرد که درآمد اغلب خانوادها پایین است و آموزش برای خانواده ها هزینه بر است. پایین بودن سطح رفاه در جامعه هم مشکلات پیچیده و بغرنجی را بین خانواده های کم درآمد ایجاد می کند. فقر گره کوری است که تنها با دو دست "پدر کارگر خانواده" باز نمی شود. دولت باید پشتیبان خانواده ها باشد و سیستم آموزشی رایگان در اختیار کودکان قرار دهد.
با وجود این که امسال بیشترین بودجه در میان وزارت خانه های دولتی در اختیار به وزارت آموزش و پرورش است و با در نظر گرفتن اصل سی ام قانون اساسی سوال بی جواب این است که: چرا کتاب های تحصیلی دانش آموزان جز وسایل رایگان به حساب نمی آید؟! در سال گذشته، رشد 14 درصدی قیمت کتابهای درسی سر و صدایی ایجاد کرد. امسال ادعا کردند که کیفیت کاغذها را بالا برده اند! ولی قیمت کتاب ها را نه! به نظر می رسد که مسئولان ایران، از ملت یک چیزی هم طلبکار شده اند و باید دست بوس و پابوس آنان هم شوند!
چرا تا بحال کیفیت کاغذهای کتاب های درسی بالا نبودند؟ اگر هزینه این کتاب های به اصطلاح درسی خیلی ناچیز است، چرا این هزینه ها را از خانواده ها دریافت می کنند؟ بهتر نیست این هزینه های به اصطلاح ناچیز از طرف دولت پرداخت شود؟
مشکلات آموزشی، رابطه مستقیم با سطح رفاه خانواده ها دارند. دولت مقصر اصلی وضعیت حاضر و عقب ماندگی در تحصیل کودکان، ازدواج کودکان و کار آنهاست و باید جوابگو باشد. هیچ خانواده ای نمی خواهد جگر گوشه خود را با کار کردن زود هنگام رنج دهد. دولت باید سیاست های آموزشی خود را تغییر داده و به سمت آموزش توسعه ای ببرد و به خواست ها و نیازهای ملل توجه نشان دهد. در غیر این صورت، بحران آینده ایران را تهدید خواهد کرد. دولت باید سیاست های آموزشی خود را تغییر داده و به سمت آموزش علمی و توسعه ای ببرد و به خواست ها و نیازهای همه ملیت ها (تحصیل و آموزش به زبان مادری) توجه نشان دهد، در غیر این صورت نابودی مرزهای جغرافیایی ایران حتمی است.