آقای روحانی با وعده های امیدوارکننده ی بسیاری وارد کارزار انتخاباتی شد. مردم نیز با اعتماد به این قول و قرارها وی را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند.
از مهمترین وعده ها بهبود وضعیت اقتصادی و رفع برخی تبعیضات بر علیه اقوام بود.
روحانی پست مشاور اقوام را ظاهرا در راستای وعده اش به اقوام به جمع مشاوران رئیس جمهور اضافه کرد تا ایشان مسئول رسیدگی و پیگیری وعده ها و مطالبات و مشکلات اقوام باشد.
برای این پست که از نظر حقوقی وجاهت چندانی نداشت و شرح وظایف مشخصی نیز برای آن تعیین نشده بود ، علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات برگزیده شد.
علی یونسی که مشخصا فاقد اختیارات لازم برای رسیدگی به امور ذکر شده است و تنها اظهاراتش به عنوان مشاور رئیس جمهور در برخی رسانه ها (عمدتا رسانه هایی با گرایشات ناسیونالیستی) بازتاب می یابد ، نه تنها اعتقادی به حقوق اقوام ندارد بلکه منکر وجود تبعیضات و مطالبات مردم برای رفع آنها می باشد.
این را می توان به راحتی از عملکرد و اظهارات علی یونسی چه قبل از دولت روحانی و چه در زمان این دولت نتیجه گیری کرد. آقای یونسی در مورد حق تحصیل به زبان مادری بیان کرده بود که چنین خواسته ای در جامعه ی ترک ها وجود ندارد و این صرفا مطالبه ای از طرف برخی نخبگان است در نتیجه طرح این مسئله بلاموضوع می باشد. ایشان در مورد فراکسیون نمایندگان مناطق تورک نشین در مجلس نیز موضعگیری کرده و با بیان این مسئله که در مسابقه ی ملت سازی در منطقه از نظر زمانی ما جلوتر از همه هستیم مخالفت صریح خود را با تشکیل فراکسیون اعلام کرد.
با این وضعیت، سوالاتی در اذهان عمومی به وجود می آید که اگرهدف دولت تدبیر و امید رفع برخی تبعیضات در کشور است چرا فردی را که نه تنها به اینگونه مسائل اعتقادی ندارد، بلکه در این راه سنگ اندازی نیز می کند به عنوان مشاور و مسئول در این مورد برگزیده است؟
علی یونسی از جمله افرادی بود که مانع از عملی شدن وعده ی روحانی مبنی بر ایجاد فرهنگستان زبان ترکی شد و در نهایت فرهنگستان به بنیاد فرهنگ و ادب و هنر تنزل درجه داد که فعالیت همین بنیاد نیز تاکنون به برگزاری تنها یک مراسم برای تولد استاد شهریار آن هم فقط با حضور مسئولین دولتی و بدون حضور اقشار مردم محدود بوده و عملا هیچ گام عملی در راستای اهداف مطرح شده در اساسنامه اش برنداشته است.
از مصوبه ی اول دولت نیز خبرهای امیدوارکننده ای نمی رسد . اخیرا دبیر ستاد احیای دریاچه ی اورمیه خبر از توقف پروژه ی احیا به دلیل عدم تخصیص بودجه ی تصویب شده داده است.
آیا آقای روحانی هدفی جز جمع آوری رای بواسطه ی این وعده ها داشته است؟
آیا اقداماتی مانند افتتاح صوری بنیاد فرهنگ و ادب چیزی جز فریب مردم با هدف جلب دوباره آرای آنان است با این استدلال توجیهی که " قدمهایی برداشته ایم و این بار همان وعده های داده شده در انتخابات 92 را بطور تمام و کمال اجرایی خواهیم کرد!".
در حالی که در 4 سال دوم دیگر جایی برای مطالبه گری و فشار برای عمل به وعده ها نخواهد بود.