آذوح: کتاب ارزشمند "سرچشمه ی ترور (مانیفست آنتی تروریسم)" منتشر شده و در اختیار علاقمندان قرار گرفت.

به گزارش آذوح تهيه كنندگان این اثر "صمد باياتلي (با بهره گيري از نوشته هايش)، چنگيز قوملو (چنگيز حسيني قمي)، آلتاي اورمولو" در 7 فصل به بررسی زوایا و جوانب مختلف مبحث ترور پرداخته و نحوه ی مقابله ی حرکت ملی با این معضل را ریشه یابی کرده اند:

1- ترور چيست؟

-2سرچشمه ترورِ شعوبيه ويا ترور شيعه مجوسي

-3ريشه هاي ترور سلفي افراطي (ترور القاعده و داعش)

-4سرچشمه ترور كمونيستي (ترور پ.ك.ك. و پ.ي.د.)

-5سرچشمه ترور غرب (پراگماتيسم سودجو)

-6ريشه ترور فئتو (گروه گولنچي)

7-نحوه مقابله توركان آذربايجان با ترور

اين كتاب از سوی نویسندگان تقدیم شده به "انسانهاي زحمتكشمان و كساني كه بخاطر دفاع از حق و حقوق ملتمان، زبان مادريشان، آزادي بيان و مطبوعات و احيا درياچه اورميه و محيط زيست و جهت مقابله با ترور زنداني شده اند."

برای دریافت این کتاب ارزشمند (متن ترکی- الفبای لاتین) از لینک زیر استفاده نمایید:

https://app.box.com/s/6osjlbllkwavr86ww0r5cym1w2braovz

برای دریافت این کتاب ارزشمند (متن ترکی- الفبای عربی) از لینک زیر استفاده نمایید:

https://app.box.com/s/0mbfyyicgk59wh3r0xphpduuvrhzl9vp

برای دریافت این کتاب ارزشمند (ترجمه به فارسی) از لینک زیر استفاده نمایید:

https://app.box.com/s/19qge1od59kl630c94gec72iz4a302mf

معرفی کوتاهی بر کتاب «سرچشمه ترور»

سوال‌هایی همیشه ذهنم را مشغول می کرد، عجبا این ترور چیست؟ چرا دنیا این همه در مورد آن صحبت می کند ؟ و چرا بعضی ها از یک طرف ترور را تقبیح می کنند، و از طرف دیگر آن را حمایت می کنند و حتی با آنها متحد می شوند؟ آیا ترور خوب و بد دارد، که بعضی وقتها با آن وارد جنگ شده و بعضا با آن متحد می‌شوند.

سوالهای که در فوق بیان شد بیشتر در سطح منطقه و دنیا مطرح است، از طرف دیگر سوالهایی دیگری نیز، ذهنم را مشغول می کرد، چرا ملت تورک آذربایجان در قرن گذشته علیرغم شکست در چندین جنبش اجتماعی بزرگ، به ترور روی نیاورد؟

-نهضت مشروطه با شرکت اکثریت قطعی تورکان آذربایجان شروع و نهایتا با شکست مواجه شد، آما علیرغم هزیمت امپراتوری تورکان قاجار، علیرغم کشته شدن پیشروان نهضت مشروطه توسط پانفارسها، و علیرغم قدغن شدن زبان و دین تورکان آذربایجان و تحت فشار قرار گرفتن موطنشان، و علیرغم تحقیر و حتی انکار موجودیت آنها (با آذری خواندن آنها به معنی شاخه ای از زبان فارسی)، هیچ وقت به ترور دست نزدند.

-نهضت خیابانی و حرکت ملی آذربایجان به رهبری پیشه‌وری، علیرغم حرکتهای غنی آبادگرانه آنها، مورد هجوم قرار گرفت، دهها هزار نفر بدار آویخته شدند، صدها هزار تبعید و زندانی گشتند آما باز به ترور دست نزدند.

حرکت خلق مسلمان سرکوب شد و فعالان حرکت، همرا با آیت‌الله العظمی شریعتمداری نامردانه به قتل رسیدند اما بازهم تورکان آذربایجان به ترور روی نیاوردند.

-با تئروریزه شدن کشورهای خاورمیانه توسط کشور امامیه ایران و غربیها، هر گروهی از این و آن اسلحه دریافت کرده و به ترور مشغول شدند، از جمله گروههای ترور کرد از پیشروان تروریسم بودند.

در حالیکه ملت تورک هیچوقت از چنین وضعیت پیش آمده برای ترور استفاده نکردند البتده در اینجا از افراد منفرد تورکهایی که به این یا آن دسته تروریستی غیرتورک پیوستند صحبت نمی رود بلکه از تشکیلات مستقل ملت تورک بحث است، چنانچه تورکانی بودند که بطور عملی ویا تبلیغاتی از حرکت تروریستی گروههای کردی مثل قاسملو، کومله و پژاک به عنوان حرکت کمونیستی حمایت می کردند، چنین افرای نسبت به ملت تورک خائنانی بیش نبوده و هیچوقت نیز نتوانستند گروه تروریست مستقلی ایجاد کنند، چونکه اینگونه افراد از طرف مردم تورک آذربایجان مورد نفرت قرار می گرفتند.

-عجبا چرا ما تورکها مثل دیگران، گروههای تروریستی تشکیل ندادیم و در اینگونه اعمال شرکت نکردیم،  و آیا بدلیل عدم انتخاب ترور اینقدر مورد ظلم شعوبیه واقع می شویم؟و علت عدم انتخاب ترور در مقابل مظالم و بی عدالتی های باور نکردنی شعوبیه فارس، چیست؟ مسلما لازم است این موضوع بطور گسترده ای مورد بحث و بررسی روشنفکران و تحلیل گران ملت ما قرار گیرد.

در حالیکه کشور قدرتمندی مثل دولت تورکیه، و جمهوریهای تورک آذربایجان و آسیای میانه وجود دارد، چرا آنها هیچ وقت دستشان را به ترور آلوده نکردند؟ و هیچ وقت در آذربایجان جنوبی، یک گروه ترور ایجاد نکردند؟ در حالیکه می توانستند به پنج شش نفری سلاح بدهند و آنها را برای مقاصد تروریستی سوق دهند، عجبا چگونه هست که هم تورکانی که دارای حکومت هستند و دولت تشکیل داده‌اند به ترور آلوده نشدند، و هم تورکانی مثل تورکان آذربایجانی جنوبی که دارای دولت نیستند باز به ترور آلوده نشدند؟ عناصر انسان ساز این فرهنگ کدام عناصر هستند؟ وقتی اطراف ما پر از گروههای تروریستی است، بطوریکه با هر حادثه کوچک دست به ترور می زنند، کدام عوامل سبب می شود ما در حرکت مدنی خود استوار بمانیم؟ البتده ادعا نمی‌کنم به این سوالات پاسخ پیدا کرده‌ام آما حس می‌کنم یک قدم هم شده راه را جلو رفته‌ام، و می دانم که من جزئی از یک ملت بزرگ هستم و با کمک هم خواهیم توانست از عهده کارهای بس بزرگ بربیاییم.

در کنار مطالب فوق این کتاب می خواهد ریشه های فکری و ایدئولوژیکی ترور را در افراد و گروههایی که به این آفت آلوده شده اند بررسی و دریابد، و این موضوع را در 7 فصل انجام می دهد،

در فصل اول تلاش دارد تعریف عمومی ترور را ارائه دهد هرچند بین صاحب نظران توافق جامعی در تعریف ترور وجود ندارد ولی کتاب جنبه های مشترک تعاریف موجود را مورد اشاره قرار می دهد.

در فصل دوم ترورِ شعوبیه ویا ترور شیعه مجوسی  با استناد به متون تاریخی و سردمداران این مکتب در دوره معاصر، بویژه معماران تئوریک این مکتب یعنی کلینی و خمینی و علل گرایش پیروان این مکتب به افراطی گری و ترور را مورد کنکاش قرار میدهد، .

در فصل سوم ریشه های ترور سلفی افراطی (ترور القاعده و داعش) با توجه به تاویل  و تفسیرهای گرفته شده از کتب و احادیث اهل سنت مورد بررسی قرار می گیرد، همچنین برداشتها و توصیه های پیشروان این مکاتب مثل محمد ابن عبدالوهاب و ابن باز، و نهایتا چگونگی تشکیل این گروههای افراطی ترور مورد اشاره قرار می گیرد.

در فصل چهارم ترور کمونیستی بررسی می گردد در این فصل عناصر ایدئولوژیکی فلسفی مارکس که موجب ایجاد تفکر ترور می گردد بررسی می شود، سپس افکار ترورگونه سردمداران این مکاتب بویژه لنین و غیره ذکر و نهایتا گروههای تروریستی مثل پ.ک.ک. و پ.ی.د. و پژاک مورد اشاره قرار می گیرد.

در فصل پنجم به بررسی سرچشمه ترور غرب (پراگماتیسم سودجو) پرداخته می شود، در این فصل ابتدا تفکرات بنیانگذاران این مکتب که بسیار مورد توجه حاکمان غرب بویژه ایالات متحده غرب می باشد کنکاش شده و چگونگی تاثیر این مکاتب در افکار حاکمان و معماران سیاسی غرب، و نهایتا علت گرایش آمریکاییها در حمایت از تروریستهایی مثل پ.ک.ک. و پ.ی.د. و استفاده ابزاری از گروره ترور داعش بررسی می گردد.

در فصل ششم ریشه ترور فئتو (گروه گولنچی) و بویژه ایدئولوژی سرکردگان گروههای مذهبی مثل نورچی ها و گولنچی‌ها، مثل سعید نورسی و فتح الله گولن مورد بررسی قرار می گیرد، در این فصل، نقاط  اشتراک این گروهها با شیعه مجوسی بررسی شده و سپس بر کودتای 15 تموز تورکیه که حاصل طرح مشترک گولن و گروههای افراطی  آمریکایی می باشد اشاره می گردد.

در فصل هفتم نحوه مقابله تورکان آذربایجان با ترور مورد اشاره قرار می‌گیرد.

در حرف پایانی کتاب از کسانی که با ایجاد سایتهای مختلف اینترنتی دیدگاههای حرکت ملی آذربایجان را منعکس می کنند تشکر می گردد، از سایتهایی مثل جنبش دانشجویی آذربایجان (آذوح)، آرازنیوز، گونئی نیوز، تریبون، اویان نیوز، یورد نئت و سایتهای دیگر، علیرغم دیدگاههای مختلفشان قدردانی می گردد،

انسانهای زحمتکشی مثل جناب  امیر مردانی گرداننده سایت آذوح، جناب احمد اوبالی، جواد اسماعیل بیلی، صادق عیسی بیلی و  انصافعلی هدایت و دیگر زحمتکشان تلویزیون گوناز تی وی، با مایه گذاری از مال و جان خود ، خدمت بزرگی به ملتمان می کنند جای تقدیر و تشکر دارند.

و نهایتا به این موضوع اشاره می شود که تنها راه پیشرفتمان ایجاد آزادی در مباحثات و باز گذاشتن راههای دیالوگ می باشد، بدین سبب دوستان، با نقد و تفسیر نوشته‌های ارائه شده، موجب گسترده‌تر شدن دیدگاههایمان در مورد مسائل داخلی خودمان، مسائل منطقه و دنیا شده، و حرکتمان را قوی‌تر می کنند، کسانی که در رابطه با کتاب حاضر و یا در مورد شیعه جعفری و با مفهوم عام‌تر در مورد شیعه تورکان آذربایجان، راه نقد و گفتمان را هموار می سازند سبب پربارتر شدن نوشته های بعدی می گردند، بدین سبب ما نیز، منتظر چنین نقدهایی بوده و پیشاپیش از آنها تقدیر و قدردانی می شود.                                                                   

صمد بایاتلی، چنگیز حسینی قمی، آلتای اورمولو، نویسندگان کتاب «سرچشمه ترور»