علیرغم اینکه پزشکان عموماً از پر در آمدترین طبقه ی صنفی جامعه شناخته می شوند و در مواردی عایدی آن ها ماهانه به چند صد میلیون بالغ می شود اما به نظر می رسد یک رقابت جنون آمیز و حریصانه برای افزایش هرچه بیشترثروت بین آنان در جریان است !

علاوه بر درآمدهای کلینیکی پزشکان که خود می تواند رقم های کلان ریالی را رقم بزند اغلب پزشکان در مراکز پاراکلینیکی نیز شریک و یا سهام دار هستند و چه بسا بیماران خودرا بصورت غیر ضروری به اینگونه مراکز ارجاع می دهند تا از قبل آن نیز سهمی دریافت کنند .

این درحالی است که طبق آمارهای موجود میزان مرگ و میر ناشی از خطاهای پزشکی در ایران عدد بزرگی رانشان می دهد و تعداد بیمارانی که بعداز تحمل تجویزهای مراحل پرهزینه ی درمانی سلامتی خود را باز نمی یابند قابل تامل است.

با این وصف نوبت های طویل معاینه بعضی پزشکان متخصص به چند ماه بالغ می گردد و در مواردی علیرغم تحمل انتظار طولانی برای ویزیت، مغایرت هایی در نظریه های تشخیص بیماری بین پزشکان مشاهده می شود که بیماررا درادامه ی مراحل درمانی خود ناگزیر به مراجعه به پزشکان متعدد جهت حصول اطمینان از صحت تشخیص می کند.

و متاسفانه موارد الزام بیمار به عمل های غیر ضروری جراحی های پزشکی پر هزینه نیزکه صرفاً برای اهداف سوداگری تجویز می گردد ، از سوی بیماران زیادی تجربه و گزارش شده است.

حال سخن از این نیست که پزشکان برخلاف سوگند بقراط که بر رعایت اخلاق پزشکی که اصل اول آن اولویت درمان بیمار است تاکید دارد ، انجام اقدامات معالجه را اغلب به ارایه ی فیش بانکی موکول می کنند ، بلکه مساله این است که در این سوداگری ها عموماً رقم های خارج از تعرفه از بیماران مستاصل و درمانده بدون اطمینان از حصول درمان دریافت می گردد و این تخلف آشکار از سوی مراکز مسوول نادیده انگاشته می شود!

اگرچه باید حساب پزشکان شرافتمندی که معالجه ی بیماران دردمند را سرلوحه ی فعالیت های خود قرارداده اند جدا کرد و لیکن برای بسیاری از آحاد مردم محرز است که ثروت های نجومی حاصل از تلکه ی بیماران مستاصل به جای اینکه بتواند لذت واقعی زندگی انسانی را برای پزشکانی که برای کسب آن گاهاً اخلاقیات و عواطف انسانی خودرا هم ارزانی میکنند در پی داشته باشد ، صرف برج سازی ها و دلال باری ها و فعالیت های تجاری و افتصادی مضاعفی برای تسلسل مال اندوزی هایی می گردد که خود یک بیماری لا علاج می نماید !

و این ولع و طمع لجام گسیخته و سیری ناپذیر ثروت اندوزی پزشکان باعث شده است که بیماران کثیری به رغم وخامت وضع از مراجعه ی ضروری به پزشک جهت التیام دردهایشان محروم باشند و تحمل درد را مظلومانه برجان بخرند.

هرچند دولت یازدهم ملقب به تدبیرو امید با حذف یارانه ها و آزادسازی نرخ سوخت و انرژی و خدمات عمومی تاحدودی هزینه های فوریت های پزشکی بیمارستان های دولتی را با اجرای طرح بیمه سلامت کاهش داده است اما درمقابل آن افزایش سرسام آور و کمر شکن هزینه های معالجات تخصصی و پارا کلینیکی و تعرفه های معاینات پزشکان متخصص که عمدتاً درمراکزغیر دولتی متمرکز هستند و هم چنین خروج بخش عمده ای از داروهای تجویزی از لیست پوشش دفترچه های بیمه آحاد مردم را در تنگنای جدی قرار داده است.

با اینکه مرارت ها و سختی های سیر مراحل تحصیلی و علمی پزشکان غیرقابل انکاراست اما باید این نکته رامد نظر داشت که حرفه ی پزشکی یک مسوولیت انسانی و اجتماعی و لاجرم تابع دستورات اخلاقی است و نمی توان بر اساس اصول تجاری از آن بهره برداری کرد .

و این سوال هم چنان بی پاسخ است که کدام نهاد و سازمان و ارگانی باید از حقوق بیماران درمانده که منبع استحصال ثروت های جنونی و نجومی پزشکان تجارت بیشه هستند دفاع کند !؟

 report