داشتم در مورد کشور تورکیه و تاثیرات آن در جهان اسلام فکر می کردم و خواسته یا ناخواسته در ذهنم به مقایسه این کشور با ایران پرداختم. هردو کشور ادعای اسلام و مسلمانی را در ذهن خود دارند و خط و مشی مربوط به خود را دنبال می کنند. در این بحث تصمیم به بررسی چند واقعه را دارم و از روی این وقایع به یک نتیجه گیری خواهم رسید.
با ورق زدن برگ های تاریخ معاصر به فاجعه جیللوق و قتل عام مردم آزربایجان جنوبی به دست ارامنه می رسم. روزهایی که خون مسلمان برای ارمنی حلال اعلام شده بود. آن ها هرچه توانستند خون مسلمانان را ریختند. درست در هنگامی که مردم آزربایجان جنوبی نا امید از زنده ماندن شده بودند، این برادران عثمانی مان بودند که به خاطر اسلام و برای اسلام به کمکمان آمدند و مرهمی شدند برای داغ دل مادرانمان. آنها شب و روز حرکت کرده بودند تا قبل از قشون شوروی به آزربایجان برسند و برادران دینی و زبانی خود را نجات دهند.
درمقابل ایران چه کرد؟؟ کل وقایع و آثار مربوط به قتل عام مسلمانان فاجعه جیللوق را یا نادیده گرفت یا از بین برد و در آخر نوشت و ادعا کرد که مسلمانان عثمانی به قتل عام مردم پرداخته اند نه ارامنه!!!! این اولین نمونه از خدمات ایران تشیع به جهان اسلام بود که به یاد آوردم.
در جنگ قره باغ، تورکیه هرچه از دستش برمی آمد انجام داد تا خاک اسلام به دست دشمنانش نیافتد. بخاطر همین حمایت ها روابط دیپلماتیکش با بسیاری از کشورهای قدرتمند کاهش یافت، اما در مقابل ایران انرژی ارمنستان را تامین کرد که هیچ، سوخت را به ارمنستان با کمترین قیمت ممکن در اختیار آنان قرارداد و در سازمان ملل نیز به برعلیه اسلام رای ممتنع داد!!!
در جریان تحریم های ایران توسط دنیا و در مقابل صدور قطعنامه های رنگارنگ شورای امنیت این تورکیه بود که از ایران حمایت کرد و با حمل مخفیانه ده ها تن طلا مانع ورشکسته شدن و زانو زدن این کشور به ظاهر اسلامی شد.
در مقابل، ایران بر علیه بخش تورک نشین قبرس در سازمان ملل رای ممتنع داد، سپس با روسیه، پ ک ک و بسیاری از گروه های معلوم الحال برعلیه خاکی از خاک های جهان اسلام یعنی تورکیه نشست ها برگزار کرده و سیاست ها ریخت.
اما مهمترین بخش این بحث به چرایی حضور دو کشور ایران و تورکیه در خاک سوریه قرار دارد. زندان های بشار اسد پر شده بود از انسان های آزاده ای که آزادی وطن را نسبت به آزادی خود مهمتر می دانستند. مردم بر علیه بشار اسد خونخوار قیام کردند و داشتند این جانی را از خاک بیرون می راندند که ایران وارد سوریه شد، با مردمانش جنگید و کشت و کشت و کشت تا بشار اسد کافر و دشمن اسلام در قدرت بماند.
برای حضور مداوم در خاک سوریه، ایران نیازمند دلیل بود، سپس داعش آفریده شد و داعشیان شروع کردند به کشتار بی گناهان و ویران ساختن شهرها و اماکن مورد احترام مسلمانان و به خصوص شیعیان. این دلیلی شد برای حضور مداوم ایران در سوریه...
وقتی از ریز جریانات سوریه جدا شده و از دور به اتفاقات سوریه نگاه می کنم. تنها دلیل موجه ایران برای حضور خود در خاک سوریه مبارزه با تروریست های داعش است و تنها دلیل روی پا ماندن بشار اسد نیز همان تروریست ها هستند. یعنی مبارزه با داعش برای ایران و بشار اسد وجهه داده و افکار جهانی را گمراه و از متن به حاشیه برده است.
اگر داعش نبود، مدافعان حرمی نبود که بجای داعش به ارتش آزادی بخش و مردم سوریه حمله کند!! در این جای بحث لازم میدانم یک سوال مطرح کنم که واقعا حضور داعش در سوریه به نفع چه کسانی بوده و به چه کسانی وجهه داده است؟؟
در مورد اتفاقات سوریه، تورکیه چه کرده است؟ نزدیک به سه میلیون آواره سوری پناه داده و امنیت و غذایشان را تامین کرده است و خود مستقیما با داعش وارد جنگ شده است و در این راه متحمل شایعات و افتراهای فراوان شده اما مانند کوه برای پشتیبانی از آرمان های جهان اسلام استوار ایستاده است.
آری تورکیه امروز دشمنان زیادی دارد زیرا اسلام دشمنان زیادی دارد.
تورکیه دشمنان زیادی دارد زیرا محمد، ابوبکر، عثمان و علی دشمنان زیادی دارند.
اسلام امروز با خطرات بزرگی روبه رو است زیرا تورکیه با خطرات بزرگی روبه رو است.
