"جوابیه ی آذوح:

روز 17 مرداد مقاله ی "یک جنبش و چندین مدعی" به قلم "سید ارسلان صدر" در سایت محترم اویرنجی سسی درج گردیده و نویسنده ی آن نیز به بررسی جنبش دانشجویی آذربایجان پرداخته است. به دلیل برخی مسایل مطرح شده در نوشته، تشکل آذوح مورادی را لازم به توضیح می داند.

1- نویسنده در انتهای نوشته ی خود ذکر کرده است: "این نوشتار جهت رعایت اصول رسانه‌ای و احترام به فرهنگ حاکم نقدپذیری و نقد در حرکت ملی آزربایجان به ایمیل و آی‌دی تلگرامی گروه‌های ذکرشده ارسال می‌گردد."

این مقاله روز 17 مرداد در سایت اویرنجی سسی درج گردیده و 18 مرداد نیز در برخی کانالهای تلگرام مورد بازپخش (لینک به سایت اویرنجی سسی) قرار گرفت. با این حال تا زمان انتشار این جوابیه از سوی تشکل آذوح (19 مرداد)، این مقاله به هیچ یک از ایمیلها و صفحات فیس بوک و اینستاگرام و توئیتر آذوح ارسال نشده است. متاسفانه، نویسنده ی مقاله علیرغم ادعای خود، جانب عدالت را رعایت نکرده و نوشته اش را به آذوح نفرستاده و نهایتا پس از گذشت 48 ساعت از انتشار مقاله در سایت اویرنجی سسی، آذوح جهت نشر آزاد عقاید و تضارب آرا، خود راسا تصمیم به انتشار مقاله گرفته است.

2- نویسنده در بخشی از نوشته ی خود ذکر می نماید: "امروزه با جریان و گروه‌های مختلفی مواجه هستیم که هرکدام ادعای نمایندگی «جنبش دانشجویی آزربایجان» یدک می‌کشند و هرکدام دیگری را به مصادره و دخالت در جنبش متهم می‌نماید. از «آذوح» و «اؤیرنجی‌سسی» گرفته تا «اؤیرنجی حرکاتی» و «وطن‌سسی»...".

علیرغم ادعای نویسنده ی محترم مقاله، تشکل آذوح هیچگاه در ادعای نمایندگی "تمامیت" جنبش دانشجویی آذربایجان نبوده است. ایشان با مطالعه ی مرامنامه، اساسنامه، و نظامنامه ی تشکیلات آذوح (قابل دسترسی در سایت تشکل) می تواند به خوبی بر درستی این امر صحه گذارد و تایید نماید. آذوح اصولا به دلیل ماهیت حزبی خود، "توان" نمایندگی کلیت جنبش دانشجویی آذربایجان را نداشته و هیچگاه نیز بر این ادعا نبوده است. همچنان که از اولین روز آغاز به کار رسمی تشکل و از اولین وبلاگ تا به امروز نیز همواره در رسانه های اینترنتی خود بر این موضوع تاکید کرده است. کاش نویسنده ی مقاله به جای طرح ادعا و اتهام، سندی نیز در این خصوص ارائه می کرد و یا لااقل نشان می داد آذوح در کجا و کی (حداقل در 8 سال اخیر) دیگری را به مصادره و دخالت در جنبش دانشجویی متهم کرده است!

3- نویسنده ی مقاله در بخشی از نوشته آورده است: "مؤسسین و شورای مرکزی «آذوح» اگرچه درگذشته جزء فعال‌ترین اعضای «جنبش دانشجویی آزربایجان» بوده‌اند اما اکنون به دلیل خروج از دانشگاه و ایران صلاحیت ادعا بر جنبش دانشجویی را ندارند"

برخلاف ادعای نویسنده ی محترم مقاله، غیر از یک عضو شورای مرکزی بقیه ی اعضای شورا ساکن در ایران و کشورهای هم مرز با ایران بوده و اکثریت آنان نیز هنوز در مقاطع مختلف مشغول به تحصیلند. اگر آذوح توانسته تا به امروز جایگاه خود در میان فعالین ملی و اندیشمندان آذربایجان را حفظ کند و تصمیمها، تاکتیکها و تحلیلهایش همسو با واقعیات جامعه درآید، این را مدیون همین حضور "فیزیکی" و ملموس در بطن دانشگاه و جامعه است.

4- در بخش دیگری از این مقاله نویسنده ذکر می نماید: "نام‌گذاری به‌عنوان «آزربایجان اؤیرنجی حرکاتی» که نامی دربرگیرنده «کل» جریان منتسب به دانشگاه است اقدامی بسیار ناپسندیده است که القاکننده‌ی دیدگاهی تصاحبی است."

فضای رقابتی اواسط دهه ی 80 شمسی و کم تجربگی بخشی از نیروهای سیاسی-دانشجویی آذربایجان در آن ایام موجب ایجاد رقابتی "ناسالم" در میان گروههای دانشجویی گردیده و برخی اقدامات "اشتباه" را به وجود آورد. نویسنده ی مقاله در این بخش از نوشته ی خود "به درستی" به یکی از این اشتباهات اشاره کرده است. بایستی قبول کرد که نامگذاری تشکل آذوح "می توانست" بهتر از این صورت گرفته و با کمی دقت و سعه ی صدر، از بروز شائبه و برخی ناهنجاریها جلوگیری کرد. اگرچه، فضای آن ایام حرکت ملی را بایستی اولین دلیل و مقصر اصلی در اتخاذ چنین تصمیم و رویکردی دانست.

آذوح تا به امروز و علی الخصوص پس از انجام برخی تغییرات در ساختار تشکل در اواخر سال 1389، "آگاهانه" تلاش کرده تا این شائبه را برطرف نماید و پس از گذشت 12 سال از فعالیت مستمر تشکل، باور داریم این موضوع حل شده و صداقتمان در این موضوع عیان گردیده است."

 

 *********************************************

***************************************************************

 یک جنبش و چندین مدعی- سید ارسلان صدر

نگاهی بر مدعیان «جنبش دانشجویی آزربایجان»

هرچند «جنبش دانشجویی» را زیرمجموعه «جنبش‌های اجتماعی» گفته‌اند اما اگر کمی موشکافانه به بررسی جنبش دانشجویی بپردازیم، درخواهیم یافت که این حرکت بستری ژرف، برای پرداخت به تمام مصادیق جنبش‌های اجتماعی را داراست. از همین رو است که محیط کوچکی چون دانشگاه، می‌تواند ایدئولوژی‌ها و طیف‌بندی‌های مختلف را در خود جای دهد. اما با توجه به این گستردگی یک رهبری واحد، این جنبش را راهبری نمی‌کند و هدایت آن بر عهده هسته‌های مختلف است که ارتباط این گروه‌های کوچک ولی همسو و تبادل اندیشه بین آن‌ها، جنبش را به هم‌رأیی و اتحاد می‌رساند.

جنبش دانشجویی اگرچه یک جنبش فکری است و در مورد ماهیت جنبش نظر واحدی را دنبال می‌کند اما دارای گونه‌های مختلفی است که به سبب اشتراک منافع یا ایدئولوژیک شکل‌گرفته‌اند که با توجه به مرام فکری خود وارد منازعات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... گشته و طالب اصلاح، تغییر یا انقلاب می‌گردند.

جنبش منتسب به دانشگاه عمدتاً نیروی علنی است که درصدد است با تشکیلات سازی و به دست گرفتن تریبون‌های موجود در دانشگاه به تولید فکر و اندیشه ب‌پردازد و درصد بسیار کمی از فعالیت‌های آن را فعالیت‌های زیرزمینی؛ و نیمه علنی تشکیل می‌دهند. چراکه این جنبش علی‌رغم قدم نهادن درراه اصلاح و انقلاب و پیشبرد آن، وظیفه‌ی کادر سازی برای آینده جنبش و نیروی سیاسی-انقلابی را برای جامعه بر عهده دارد. ازاین‌رو نمی‌تواند در لاک خود فرورفته و مناسبات منفعلانه از خود نشان دهد.

آنچه در مورد جنبش دانشجویی بلامنازع است پویایی آن در جوامع دیکتاتوری و توتالیتر است که تحزب یا به رسمیت شناخته نمی‌شود، یا از طرف حکومت به احزاب فرصت تنفس داده نمی‌شود. از رو است که جریان آوانگارد دانشگاه از بین سرکوب‌ها سر برآورده و جای خالی احزاب را در بعد انتقاد و مطالبه گری پر خواهد نمود. از رو است که اعتقاد ماهیت جنبش دانشجویی بر این اساس هست، جنبش دانشجویی نباید وابسته به احزاب و جریان‌های برون دانشگاهی باشد بلکه ایدئولوژی مشترک خود با جریان‌های بیرون را به شیوه‌ی مستقل پیش ببرد و همچنین با ایفای نقش خود در حوزه‌ی تولید، بیرون دانشگاه را به خود وابسته کرده و مدیریت نماید.

آنچه در مورد احزابی که سعی در نفوذ به «جنبش دانشجویی» را دارند صادق است، بست قدرت مانوری است که در بیرون دانشگاه فرصت آن را ندارند و با دید ابزاری خود درصدد هستند با دست‌گیری جنبش دانشجویی و جذب فعالین آن دستاوردهای آن را مصادره نموده تا هم برای حال حاضر خود قدرت سیاسی به چنگ آورند و هم برای آینده خود کادر سازی نمایند؛ اما آنچه مسلم است در چنین وضعیتی جنبش دانشجویی منهای استقلال خود یک جریان به‌شدت مصرف‌گرا و در معرض سرکوب خواهد بود.

جنبش دانشجویی منهای استقلال خود قدرت نوآوری در اندیشه را نیز از دست خواهد داد چراکه یک نیروی مولد به یک ابزار اجرا تبدیل خواهد شد تا اهداف و تئوری‌های حزب را پیش ببرد. این‌چنین تمرکز همه‌جانبه، بر کار اجرایی آن را از اندیشیدن و تولید بازخواهد داشت که پس از فارغ‌التحصیلی نیز از یک نیروی مولد انقلابی به یک مصرف‌گرای مجری تبدیل خواهد شد که کارکرد خود را برای حزب نیز از دست خواهد داد که درنتیجه‌ی آن آینده حزب نیز به انفعال خواهد گرایید.

جنبش دانشجویی حرکت ملی آزربایجان

حرکت ملی آزربایجان» یک «کل» است که «جزء» هایی در گونه‌های مختلف «جنبش اجتماعی» را تحت تأثیر یا انتساب خود دارد که مثابه یک مرجع ایدئولوژیک آن را از دیگر گونه‌های جنبش اجتماعی متمایز نموده و از جنبش‌های اجتماعی ایران مستقل می‌نماید.

جنبش دانشجویی آزربایجان» ازجمله جنبش‌های منتسب به حرکت ملی آزربایجان و مهم‌ترین اتاق فکر، مرکز تولید اندیشه و تولید نسل آن است که علی‌رغم اشتراک اندیشه، اهداف، استراتژی‌های مشترک در بستری مستقل از احزاب و تشکیلات‌های داخل حرکت ملی آزربایجان تشکیل یافته است و تمام اندیشه‌های حول حرکت ملی آزربایجان را در پهنای خود جای می‌دهد.

جنبش دانشجویی آزربایجان که از قدیمی‌ترین ساختارهای شکل یافته در حرکت ملی آزربایجان است، همواره به‌عنوان تئوریسین و نیروهای سازمانده در تحرکات مختلف بوده است که به تبعیت از اصالت جنبش دانشجویی هیچ‌گاه وابسته به یک رهبری خاص، تشکیلاتی منحصر و... نبوده و همیشه توسط هسته‌ها و هم‌رأیی بین آن‌ها مدیریت‌شده است که همین امر اصلی‌ترین عامل پویایی آن گشته و ایجاد برخی وابستگی و ادعاهای ایجادشده پیرامون آن از اصلی‌تری عوامل انفعال آن می‌باشد.

توجه احزاب، تشکیلات‌ها و گروه‌های منتسب به حرکت ملی نسبت به «جنبش دانشجویی آزربایجان» پدیده‌ی بسیار مثبتی است و تشکیل شاخه‌ای دانشجویی بسی مثبت‌تر، چراکه سبب تمرین فعالیت حزبی از دوران دانشجویی و یادگیری آن را فراهم آورده و روحیه تحزب و سازمان پذیری در حرکت ملی آزربایجان را گسترش می‌دهد؛ اما به شرطی که از جنبش دانشجویی به‌عنوان نیروی مولد اندیشه و تئوریک بهره‌وری شود نه به‌عنوان نیروی پراتیک. همچنین احزاب و گروه‌ها در راستای مدیریت دانشگاه ورود نکرده و تمامیت اداره‌ی آن بر عهده هسته‌های دانشجویی و تضارب آرای آنان باشد و هیچ‌یک از تشکل‌ها ادعای رهبری یا مالکیت بر آن نداشته باشند.

اما راهبرد حکومت توتالیتر ایران که فرصت تنفس را از احزاب و گروه‌های مختلف در اجتماع گرفته است، امروزه تشکلات‌ها و گروه‌های مختلف حرکت ملی آزربایجان را نیز به این بیماری دچار نموده که هرکدام به‌اندازه‌ای در جذب و مصادره‌ی جنبش دانشجویی تلاش نمایند. جریان‌هایی امروز درصدد هستند تا برای جبران میدان‌‌های اشغال‌شده خود در بسترهای مختلف دانشگاه و جنبش دانشجویی آزربایجان را دستخوش تصاحب و مصادره قرار دهند.

امروزه با جریان و گروه‌های مختلفی مواجه هستیم که هرکدام ادعای نمایندگی «جنبش دانشجویی آزربایجان» یدک می‌کشند و هرکدام دیگری را به مصادره و دخالت در جنبش متهم می‌نماید. از «آذوح» و «اؤیرنجی‌سسی» گرفته تا «اؤیرنجی حرکاتی» و «وطن‌سسی» که جدیداً به‌صف مدعیان نمایندگی «جنبش دانشجویی آزربایجان» پیوسته‌اند علی‌رغم انتقادات بسیار هنوز هیچ‌یک در مورد حضور خود در دانشگاه و ادعای نمایندگی خود، پاسخ مشخصی ارائه ننموده‌اند.

آذوح

آذوح «آزربایجان اؤیرنجی حرکاتی» از سال‌های میانی دهه ۸۰ شمسی در داخل ایران فعالیت خود را آغاز نمود که ۶ تن از اعضای آن در سال ۸۵ به جرم تشکیل این مجموعه، جمعاً به ۱۸ سال زندان محکوم شدند. ازاین‌پس مرکزیت آذوح به خارج از کشور منتقل‌شده و خارج از مرزها به فعالیت پرداخت.

تشکیل «آذوح» به‌عنوان یک تشکیلات سیاسی دانشجویی و جزئی از جنبش دانشجویی آزربایجان اقدامی بسی پسندیده و مثبت است اما نام‌گذاری به‌عنوان «آزربایجان اؤیرنجی حرکاتی» که نامی دربرگیرنده «کل» جریان منتسب به دانشگاه است اقدامی بسیار ناپسندیده است که القاکننده‌ی دیدگاهی تصاحبی است.

از دیگر روی مؤسسین و شورای مرکزی «آذوح» اگرچه درگذشته جزء فعال‌ترین اعضای «جنبش دانشجویی آزربایجان» بوده‌اند اما اکنون به دلیل خروج از دانشگاه و ایران صلاحیت ادعا بر جنبش دانشجویی را ندارند و امروزه بر اساس اصول کلی این تشکیلات باید نام و اصولی «ادواری» برای آن برگزیند و البته نه به‌گونه‌ای که دربرگیرنده تمام ادوار «جنبش دانشجویی آزربایجان» باشد‌.

اویرنجی سسی

سایت خبری-تحلیلی «اؤیرنجی سسی» در اوایل دهه نود شمسی با انتشار بیانیه، شروع به فعالیت نمود. این سایت در 7 سال فعالیت خود جایگاه ویژه‌ای در میان دانشجویان و فعالین حرکت ملی به دست آورد. فعالیت مستمر و پوشش خبری گسترده اخبار آزربایجان، ترکیه، آزربایجان شمالی و ایران توسط این سایت در 4 سال اول فعالیت خود، اؤیرنجی سسی را به عنوان یکی از سایت‌های مرجع در حرکت ملی تبدیل کرد اما در سال‌های اخیر کاهش فعالیت این سایت را می توان از نکات منفی آن قلمداد کرد. از دیگر سو شایعاتی مبنی بر وابسته بودن این سایت به یک تشکیلات خاص، این جمع را در مظان اتهام قرار می دهد.

کانال تلگرامی وطن‌سسی

کانال تلگرامی «وطن سسی» در ۲۵ بهمن ۹۶ بدون هیچ توضیحی در رابطه با نگرش، منشور فکری، خواستگاه سازمانی و مؤسسین، تشکیل گشت. این کانال تلگرامی در ابتدا با انتشار یک متن، «وطن‌سسی» را صدای «دانشجویان و محققان تورک» معرفی نمود و ازآن‌پس با انتشار مطالب خود با هشتک «صدای دانشجویان تورک» جنبه‌ای رسانه‌ای به این کانال تلگرامی داد اما پس از چندی به‌صورت خلق‌الساعه هشتک به «جنبش دانشجویی آزربایجان» تغییر شکل داد که این عمل، این کانال تلگرامی را از جرگه‌ی «رسانه صرف» خارج نموده و به‌عنوان «پایگاه خبری یک جنبش» مطرح نمود. از آن پس در این کانال تلگرامی شاهد درج بیانیه‌های بنام جنبش دانشجویی آزربایجان و مطالبی هشدار به سایر جریان هستیم که مبادا در جنبش دانشجویی دخالت و آن را مصادره نمایند.

این در حالی است که بدنه «جنبش دانشجویی آزربایجان» نه‌تنها از بیانیه‌های منتسب به جریان دانشگاه حرکت ملی در این کانال تلگرامی بی‌اطلاع هستند بلکه شناختی نیز از گردانندگان این کانال تلگرامی ندارند که فعالیت سراسر مخفیانه گردانندگان «وطن سسی» خود متناقض با تعاریف جنبش دانشجویی آزربایجان و بین‌الملل می‌باشد. چراکه جنبش دانشجویی آزربایجان خط سیری برای سازمان سازی، رسانه سازی و فعالیت مدنی علنی را دنبال می‌کند و دارای بدنه سراسر مشخصی از مدیران مسئول، دست‌اندرکاران نشریات دانشجویی، دبیران تشکیلات‌های دانشجویی آزربایجان محور در دانشگاه‌های مختلف می‌باشد.

از دیگر رو تعاریف و شیوه نگرش این افراد به جنبش دانشجویی و یک حرکت سراسر سازمان‌یافته پنداشتن این جنبش از سوی این کانال تلگرامی این نظریه‌ را تقویت می‌نماید که این مدیران این کانال تلگرامی «دانشجو» نبوده و هیچ‌گاه نیز انتساب دانشگاهی و دانشجویی نداشته‌اند.

سایت «جنبش دانشجویی آزربایجان»

سایت، کانال تلگرامی و حساب اینستاگرام «جنبش دانشجویی آزربایجان «به تورکی: (Azərbaycan öyrənci hərəkatı) آزربایجان اؤیرنجی حرکاتی» در ۲۴ اسفند ۹۶ بدون ارائه هیچ‌گونه اطلاعاتی به جامعه حرکت ملی، فعالیت خود را آغاز نمود و تاکنون نیز هیچ‌گونه اطلاعاتی در رابطه با مدیران و گردانندگان این سایت خبری-تحلیلی، رابطه این گروه با جنبش دانشجویی آزربایجان، مکانیسم نگرششان به جنبش و... ارائه نشده است.

اما آنچه باز در حالت فعلی که هیچ‌گونه اطلاعاتی جزئی از این گروه منتشرنشده است می‌‌تواند موردنقد واقع شود، نسبت دادن این سایت به‌کل «جنبش دانشجویی آزربایجان» می‌باشد این در حالی است این ارگان نه‌تنها هیچ‌گونه نمایندگی در رابطه با جنبش دانشجویی آزربایجان دارا نیست بلکه بدنه‌ی جنبش نیز از مدیران، گردانندگان و نگرش آنان ندارند.

در پایان

در این مقاله به طرح موضوعاتی در مورد خصوصیات جنبش‌ دانشجویی، ویژگی‌های جنبش دانشجویی آزربایجان و گروه‌های مدعی بر نمایندگی این جنبش در حرکت ملی آزربایجان پرداختیم و این نوشتار جهت رعایت اصول رسانه‌ای و احترام به فرهنگ حاکم نقدپذیری و نقد در حرکت ملی آزربایجان به ایمیل و آی‌دی تلگرامی گروه‌های ذکرشده ارسال می‌گردد.

امید است گروه‌های ذکرشده برای بست چندصدایی، آزادی نقد و پاسخ به انتقادات، توضیحاتی را پیرامون ماهیت خود، نقش خود در جنبش دانشجویی و جایگاهشان در این جنبش را از تریبون‌های خود جهت آگاه‌سازی جامعه حرکت ملی آزربایجان و به‌ویژه جنبش دانشجویی آزربایجان ارائه نمایند.