جودت ؛ ولایت اردبیل در حکومت ملی آذربایجان به روایت اسناد
دوران پنج ساله 25-1324 به علت خلع رضا پهلوی از قدرت توسط متفقین و عدم استقرار حاکمیت فرزندش به معنای واقعی کلمه، علی رغم نابسامانی های بسیار در امور کشوری، آزادی های نسبتا قابل قبولی برای اظهار نظر روشنفکران و صاحب نظران به ارمغان آورد که در تاریخ معاصر ایران کم نظیر می باشد، جامعه ای که از خفقان و سرکوب های دو دهه قبل چاره ای جز سکوت و یا همصدا شدن با ستم پیشه گان نداشت به یکباره خویش را در فضایی یافت که می تواند دردهایش را با دیگران به اشتراک بگذارد. اما علی رغم این آزادی و نشر ده ها روزنامه در جای جای ایران، متاسفانه به علت خط قرمزی که از سوی شاه دوم پهلوی برای جامعه گذاشته شده بود نمی توان جزییات دقیقی از وضعیت آذربایجان و آنچه که در شهرهای آن جاری و ساری بود اطلاع داشت و اندک اشخاصی که ارزش قلم را حفظ کرده و بی طرفانه به تحقیق در آن دوران و مخصوصا دوران یکساله حکومت فرقه دموکرات آذربایجان پرداخته اند از سویی مغضوب سیستم حاکم گشته و اجازه نشر واقعیات را نداشته اند و یا اینکه در بین بمباران خبری ، تحقیق ها و کتاب های سفارشی ره به جایی نبرده اند. هر چه قدر که در این برهه از تاریخ آذربایجان و شهرتبریز اسناد و مدارک از بین برده شده است دیگر شهر ها از جمله اردبیل به مراتب مظلوم تر واقع شده و سعی بر آن شده که این شهر و روشنفکران آن را در دوران تشکیل حکومت خودمختار آذربایجان دارای فاصله و یا حداقل بی تفاوت به مسائل تبریز و فرقه دموکرات آذربایجان نشان دهند و اسنادی که ناقض این ذهنیت بوده را معدوم و یا مسکوت گذاشته و اجازه نشر نیافته اند
برای آنکه درک واقعی از شرایط دوران پنج ساله پس از رضا پهلوی و بالتبع خواست های اهالی و روشنفکران اردبیل داشته باشیم مطالعه آرشیو روزنامه جودت یکی از بهترین راهنماهای نیل به مقصود خواهد بود. همانطور که در شماره 180 یکشنبه 14 آذر 1310 ، حسن جودت گفته است که «حقیقت می تواند در حجاب تاخیر و فراموشی بماند اما همیشه جوان بوده و خود را معرفی خواهد کرد» با مطالعه بی طرفانه آرشیو روزنامه جودت و برخی اسناد تاریخی و راویانی که بدون حب و بغض به تشریح وقایع پرداخته اند می توان تصویر نزدیک به واقع از آن دوران و بخصوص دوران یکساله حکومت دموکرات آذربایجان در ولایت اردبیل داشت.
مجوز انتشار روزنامه جودت به نقل ازجلد اول کتاب تاریخ مطبوعات اردبیل به قلم آقای حیدر محمدیان اردی در تاریخ 13 تیر 1306 از طرف اداره انطباعات و وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه به شماره ثبت امتیاز جراید 579 و صاحب امتیازی آقای غلامحسین حبیب الهی صادر گردیده و به مدیر مسئولی حسن جودت در تاریخ 16 مرداد 1306 اولین شماره آن انتشار یافته است. آقای محمدیان اردی در کتاب فوق دست اندرکاران مجموعه جودت را آقای غلامحسین حبیب الهی صاحب امتیاز ، حسن جودت مدیر مسئول، نصرت حبیب الهی عضو تحریریه ،رحمت حبیب الهی فرم بند و میر حمدالله قاضی زاده مدیر داخلی چاپخانه آورده است.
این نشریه به غیر از وقفه کوتاهی که به علت دستگیری آقای حسن جودت در سال 1310 داشت تا پایان حکومت دموکرات آذربایجان منتشر گردید و تاریخ آخرین شماره آن یعنی 1577 به نقل از آقای رحمت حبیب الهی اینگونه ذکر شده است:«یادم هست آخرین شماره نشریه را در روز 20 آذر ماه 1325 چاپ و منتشر کردیم»
آقای حسن جودت همانگونه که بابا صفری در جلد سوم کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ آورده است فرزند دوم حاج محمد حسین حبیب الهی بوده و در توصیف وی مرحوم بابا صفری اینگونه آورده است که «شادروان حسن جودت از اعضا وبنیانگذاران موثر فرقه در اردبیل به شمار می آمد و در واقع سخت از همشهریان خود رفع مشکل می نمود» آقای جودت 6 برادر و یک خواهر داشت و از چهره های شاخص شهر اردبیل به شمار می رفت وی در اولین جلسه از مجلس ملی آذربایجان که ساعت 9:30 صبح 21 آذر 1324 تشکیل شد به اتفاق آقایان پادگان ورفیعی با کسب 63 رای به معاونت مجلس ملی آذربایجان انتخاب گردیدند که ریاست مجلس را آقای شبستری برعهده داشت.
فارغ از دوران 14 ساله نشر روزنامه جودت که در دوران سلطنت رضا پهلوی مانند اکثر جراید مجبور به خود سانسوری بود ولی پس از عزل رضا پهلوی توسط متفقین دست اندرکاران روزنامه توانستند زبان حال ملت آذربایجان و اهالی ولایت اردبیل بوده و مشکلات موجود و خواست های عمومی را به بهترین نحو ممکن منعکس نمایند. این روزنامه و گردانندگان آن همیشه فاصله خویش با حاکمان را حفظ کرده و همیشه مشتاق آن بودند که صدای مظلومان باشند نه تایید کننده فاسقان ، به نحوی که در شماره 1439 روزنامه به تاریخ 18 مرداد 1324 که بمناسبت هجدهمین سالگرد انتشارروزنامه، آقای جودت در سرمقاله ای اینگونه نوشته است که «...تلون مزاج به عقیده ما کفر و به رنگ زمانه گرفتن در مذهب ما حرام است ...» ایشان هدف خویش را در همان مقاله به خوبی اینگونه بیان می کنند «...غیر از تنقید از بدکاران ، غیر از سربرسر گذاشتن با دزدان اجتماعی و مبارزه با مرتجعین ، غیر از مشاجره با خرافات که هر یک از اینها برای ما تولید دشمن کرده ...ولی خوشبختانه در ظرف این 18 سال مشی و ایدال ما این بوده که صلاح جامعه را بر صلاح شخصی خویش ترجیح و اینهمه صدمات مادی و معنوی را با کمال نوش قبول نمائیم...»
همین صلاح جمع دانستن و اولویت دادن به منافع آذربایجان نسبت به منافع فردی و محفلی باعث گردید که این روزنامه حتی قبل از تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان و صدور بیانیه 12 شهرویور فرقه، خواست های ملت آذربایجان را به صریح ترین شکل ممکن افاده و مطالبه نموده و در این زمینه از پیش قراولان جنبش ضد ارتجاعی آذربایجان گردند . برای تایید این موضوع شماره 1444 تاریخ 5 شهریور 1324 بسیار حایز اهمیت است به طوریکه در بالای صحفه اول روزنامه آمده است «تشبثات و اقدامات مرتجعانه هئیت حاکمه و زمامداران مرکز مانع از تعقیب درخواست های مشروع اهالی آذربایجان نخواهد بود ما تا آخرین وحله و اخذ نتیجه نهایی با ارتجاع مبارزه خواهیم کرد» و در همان شماره که اولین قسمت از سری مقاله هایی با عنوان "وضعیت شهر اردبیل و یا نمونه رفتار مرکز با آذربایجان" به قلم آقای نصرت حبیب اللهی آمده است:«در دوره بیست ساله اگرچه عموم اهالی ایران بفراخور حال و شایستگی محیط خود در زیر سلطه جابرانه عمال دیکتاتوری در عذاب بوده اند ولی روش سیاست عمال ارتجاع در آذربایجان نهایت شدید و جابرانه مجری میگردید...» و وجود چنین نوشته هایی در روزنامه جودت موید این مطلب است که ظلم و تبعیض مضاعف علیه آذربایجان به قدری آشکار و عریان بوده است که آحاد ملت آذربایجان در شهرهای مختلف آن را لمس می کرده اند در ادامه همین مقاله آمده است که «...بطوریکه در اواخر سلطنت رضا شاه دارایی شهرستان اردبیل پایه وصول در آمد خود را به اندازه ظالمانه قرار داده بود...که مامورین دارائی اردبیل با صدور بخشنامه وزراتی مورد تقدیر واقع گردیدند ...» آری همه این موارد و ظلمی که در این بیست سال بر آذربایجان روا داشته شده بود باعث گردید شهروندان آذربایجانی احساس کنند که حکومت مانند بیگانه با آنها رفتار می کند به نحوی که در اواخر همان مقاله آمده است «...بدستور مرکز همان مرکزی که آذربایجان را بظاهر چشم و اهالی آنرا بعنوان برادر ارشد خوانده و بباطن مانند مستملکه با او رفتار می کند...»
این ذهنیت در شهر های مختلف آذربایجان حتی بسیار پیشتر از تشکیل فرقه در 12 شهریور 1324 زمینه ساز کنش های مردمی و فداییان آن گردید. آذربایجان دیگر نمی خواست که دوران پهلوی با نام فرزندش تکرار شود و لذا خواست های خویش را بصورت آشکار اعلام می کرد یکی از این خواست ها همانگونه که فریدون ابراهیمی در روزنامه خاور نو به بهترین شکل ممکن در مقاله ی خویش با عنوان "درخواست های آذربایجان را در مرکز چگونه جلوه می دهند؟" اینگونه بیان کرده است «... صریحا اعلام می داریم که ملت آذربایجان دارای زبان، ادبیات و فرهنگ مخصوص به خود می باشد آذربایجان احتیاجی به مامورین دزد، پست ،مزدور و نالایقی که از مرکز اعزام می شوند ندارد...» آری خواست آذربایجان در شهرهای مختلف آن همسوست زیرا ظلم و تبعیضی که در شهرهای آن احساس می شود از یک جنس است همین مسئله باعث شده بود که عین مقاله آقای فریدون ابراهیمی پیش از تشکیل فرقه دموکرات در شماره 1444 روزنامه جودت چاپ گردد.
هیئت تحریریه ودست اندرکاران روزنامه جودت سعی داشتند از فضای نسبتا آزاد موجود به بهترین نحو ممکن استفاده کرده و ظلمی که بر آذربایجان و ولایت اردبیل در دوران پهلوی اول روا می گردید به گوش مخاطبان خویش و مرکز نشینان برسانند در همین راستا آقای نصرت حبیب الهی در ادامه سری مقاله های خویش با عنوان "وضعیت شهر اردبیل و یا نمونه مرکز با آذربایجان" در شماره 1445 به تاریخ 8 شهریور1324 اینگونه نوشته است :«در همان اوان، بنا به دستور رضا شاه میلیاردها ذخایر و آثار عتیقه خزاین مقبره شیخ صفی و آثار سلاطین صفوی که سالیان درازی از دستبرد اشرار محفوظ مانده و موجب شهرت شهر اردبیل و سبب افتخار اهالی آذربایجان بود بوسیله مرحوم سید عبدالرحیم خلخالی بمرکز انتقال و این شهر قدیم و تاریخی از اینهمه افتخار و ثروت نیاکان محروم گردید...» و این اقدامات باعث گردیده بود که روشنفکران آذربایجانی معتقد به آن شوند که رفتار حاکمان مرکز و سلطنت پهلوی از اشرار نیز به مراتب بدتر بوده و صدماتی را که اشرار نیز توان آن را نداشتند توسط ماموران شاهنشاهی به آذربایجان وارد شده بود و این دیار عملا از هرگونه ثروت مادی و معنوی تخلیه میگردید آذربایجانی ها معتقد بودند که مامورینی که از مرکز برای اداره امور شهرهای آذربایجان فرستاده می شوند نه تنها قصد آبادی و اصلاح امور ندارند بلکه مانند گماشتگانی هستند که به مستملکه های خویش فرستاده می شوند و اینگونه بود که در همان مقاله برای بیان دردهای آذربایجان آمده بود که «...مامورین تازه وارد که یکنوع دشمنی تازه برایشان تزریق گردیده ومانند بیگانه با اهالی محل رفتار می نمودند مجاز نبودند یک کلمه هم بزبان محلی تکلم نمایند چه بسا حقوق مردم با عدم آشنایی بزبان فارسی از بین می رفت...» آری درد مشترک تک-تک اهالی آذربایجان تبعیض مضاعفی بود که به آذربایجان اعمال می گردید. و روشنفکران بخوبی از فرصت های بدست آمده استفاده کرده و به تبیین هر چه بیشتر آنچه که بر آذربایجان در دوران 20 ساله رضا پهلوی گذشته بود می پرداختند و در این راستا آقای نصرت حبیب اللهی در قسمت پایانی سری مقالات خویش در شماره 1446 بتاریخ 12 شهریور 1324 به بهترین شکل ممکن بدان پرداخته است «...همه بهتر می دانند در دوره 20 ساله آذربایجانی بودن خود یکنوع جرم محسوب می گردید و روی این اصل بیشتر زندانیان سیاسی و زندان قصر مرکزی آذربایجانی بودند و موقعیکه در تهران به کارخانه های شاهی عمله میگرفتند رسما از قبول عمله های آذربایجانی امتانع داشتند و هکذا دانش آموزان آذربایجانی از تمام مزایای فرهنگی منجمله از جرگه محصلین اعزامی به اروپا محروم بودند، خلاصه در دوران بیست ساله با یک عناد و لجاج خاصی کلیه وسایل ترقی و باب فرهنگی و حتی عملگی را بر روی آذربایجان بسته بودند...» همه این تبعیض ها که در دوران پهلوی به صورت سیستماتیک بر آذربایجان اعمال می گردید باعث افزایش بیکاری، اعتیاد، مهاجرت و... گردیده و مردم با شنیدن صداهای مخالف با این روند، فورا به قبول و همراهی با آن برای توقف ظلمهای موجود اقدام کرده و فوج فوج به جریان های ضد استبدادی پیوستند. آذربایجانی که زمانی به معنای واقعی کلمه سر ایران بود و وضعیت اقتصادی اش به مراتب پر رونقتر از دیگر نقاط ایران به حساب می آمد در پایان دوران حکومت پهلوی اول به مخروبه ای تبدیل شده بود که حتی امکان سرمایه گذاری های خصوص اهالی بومی نیز از آنها سلب گردیده بود. آقای نصرت حبیب اللهی در توضیح این رفتار در همان سری از سرمقاله ها اینگونه می نویسد«...در قسمت اقتصادی نیز وضعیت خاصی در محیط آذربایجان مجری میگردید و بطوریکه می دانیم در سایر شهرهای ایران مخصوصا در تهران و اصفهان صندوق اعتبارات بانک ملی بر روی بازرگانان بازبود ، بنحوی که بازرگانان اصفهان با مختصر سرمایه ای که داشتند با استفاده از اعتبارات بانک ملی و سفته های داخلی و خارجی توانستند چندین ده کارخانه بکار انداخته و استفاده های سرشاری حاصل نمایند ولی در آذربایجان و بالاخص اردبیل اعتبارات بانکی محدود بوده و...»
ظلم های عریان و سیستماتیک دوران پهلوی اول و ادامه آن درابتدای حکومت پهلوی دوم از یک سو و روشنگری های قشر تحصیلکرده و دلسوز آذربایجانی از سویی دیگر باعث گردید که آذربایجان راه خویش را بخوبی دریابد و پس از انتشار بیانیه فرقه دموکرات آذربایجان در 12 شهریور 1324 روشنفکران و فعالین سیاسی اردبیل و نویسندگان روزنامه جودت به جهت همسویی بیانیه و خواست های فرقه دموکرات با مطالبات خویش با آنها هم آوا گردیده و در شماره های بعدی مطالب مرتبط با سید جعفر پیشه وری و فرقه دموکرات آذربایجان را پوشش می دهند آقای نصرت حبیب اللهی سرمقاله نویس جودت پس از انتشار بیانیه فرقه در مطلبی با عنوان " خودمختاری آذربایجان" اینگونه نوشته است :«بالاخره فرقه دموکرات آذربایجان بزبان آذربایجانی می گوید:تهران به درد ما نمی رسد ، احتیاجات مارا نمی تواند تشخیص دهد، ازفرهنگ ما جلوگیری می کند ، زبان مادری ما را تحقیر می کند نمیگذارد با هم میهنان خود با آزادی زندگی بکنیم با وجود این ما از آنجا قطع رابطه نمی کنیم از قوانین کلی وعادلانه عمومی اطاعت خواهیم کرد در مجلس شورای ملی و در حکومت مرکزی شرکت خواهیم نمود و زبان فارسی را مثل زبان دولتی در مدارس ملی همردیف زبان ملی تدریس خواهیم کرد ولی این حق را برای خود قائل هستیم که صاحب و اختیاردار خانه خود باشیم و آنرا مستقلا و باسلیقه خود اداره کنیم...»
روزنامه علاوه بر انتشار مقالات گوناگون و روشنگری در مسائل آذربایجان سعی دارد با انتشار کاستی های موجود، آنهایی را که در پی دست داشتن در قدرت هستند به تلاش برای حل مشکلات فرا بخواند و از دیگر سو به خاطیان و دزدان از طرف فداییان اخطار می دهد که نظمی نو در حال شکل گیریست و با خاطیان به شدیدترین شکل ممکن برخورد خواهد شد برای نمونه در شماره 1449 به تاریخ 22 شهریور 1324 با اعلامیه به زبان ترکی آذربایجانی در صفحه اول به نقل از روزنامه آذربایجان و فرقه دموکرات آذربایجان اینگونه بیان می کند که :« ...فرقه میز هرج و مرج و شولوقلیق ایله بیرحمانه بیر صورتده مبارزه ایدیر، خلقون جانی ، مالی و ناموسو هرگونه تعرضدن مصون اولمالیدیر...»
پس از مشاهده اقبال عمومی اهالی ولایت اردبیل با خواست های فداییان و فرقه دموکرات، روزنامه جودت نیز پا پیش گذاشته و در تاریخ 22 شهریور 1324 با اطلاعیه ای در صفحه اول با عنوان "عضو اولانلار" اعلام ثبت نام در فرقه دموکرات آذربایجان شاخه ولایت اردبیل می کند در این اطلاعیه آمده است :«فرقه میز نیچه مدت دن بری اردبیل ولایتینده ایشه باشلامیش ، بو آز مدت ایچریسینده مینلرجه آداملار کندلردن و شهردن تلگراف ایله فرقه میزی تبریک ایدوب فرقه میز سیراسینا گیرمگی تقاضا ایتمیشلر بونا گورا فرقه میزین اسماعیل بیگ کوچه سی سابق جبهه آزادی کلوبیندا موقتی دفترینده آد یازیلانلار و عضولیک قبول ایدنلر ایچون مخصوص دفتر آچیلوب و هرگون آخشام ساعات دورتدن آلتیا قدر آد یازیلیر، آذربایجان دموکرات فرقه سینون قاپولاری تمام آذربایجانلیلارین ئوزلرینه آچیقدور، خاین و یابانجی آداملاردان باشقا صنفی قید اولماماقلا وطنداشلارا فرقه میزه قبول اولونور»
در شماره 1450 روزنامه جودت انتشار روزنامه آذربایجان نیز از طرف هیئت تحریریه تبریک گقته شده و به نوعی هم آوایی اردبیل با مرکز آذربایجان و شهر تبریز وخواست های عمومی ملت آذربایجان از تابستان 1324 بیشتر گردیده است در شهریور 1324 مقاله ای به قلم اصغر سعادتپور با عنوان "آنادیلی حقنده" انتشار یافته که نوید بخش این است که یکی از اولویت های این روزنامه اهمیت پاسداشت زبان مادری خواهد بود آقای سعادتپور در مقاله خویش به نقل از اعلامیه 12شهریور فرقه دموکرات آذربایجان اینگونه بیان کرده است :«آذربایجان ابتدایی مکتبلرینده اوچ کلاسه قدر درسلر فقط آذربایجان دیلینده آپاریلمالی و اوچ کلاسدان یوخاری دولت دیلی اولماق اوزره فارس دیل ده آذربایجان دیلی ایله یاناشی تدریس ائدیلمه لیدیر » همچنین آقای سعادتپور کشورهای مترقی همچون سوئیس را در این مقاله به عنوان الگو معرفی کرده است.
این نشریه بعدها با پوشش نطق های سید جعفر پیشه وری و تبیین دلایل خودمختاری و آزادی های ملی آذربایجان در جهت تنویر افکار عمومی مخاطبین خویش بر می آید از جمله در شماره 1451 بتاریخ 29 شهریور 1324 می نویسد :«...شهریور آیینین 19 ندا تبریز شیر و خورشید سالونینده آقای پیشه وری آذربایجان دموقرات فرقه سینین تاسیسی و اونین شعارلری موضوعینده ساعات یاریملیق مفصل بیانات ویردی بیز بوردا اونین خلاصه سینی اوخوجولاریمیزین نظرینه تقدیم ایدیریک...»
در شماره های مختلف این نشریه خبرهای مهم ولایت اردبیل به چشم می خورد از جمله در شماره 1493 بتاریخ 25 بهمن 1324 می نویسد که اهالی شهر آستارا دسته-دسته به تلگرافخانه مراجعه نموده و از نخست وزیر می خواهند تقاضای عضویت آنان در فرقه را بپذیرد آستارا جزئی از ولایت اردبیل و تحت کنترل حکومت ملی آذربایجان می باشد . روزنامه جودت همچنین به طور ماهانه آمار دریافتی از بیمارستان شیرخورشید اردبیل را در خصوص تعداد بیماران و اقدامات درمانی انجام گرفته منتشر می نماید برای نمونه طی اطلاعیه مسئولین شیر و خورشید در دی ماه 1324 آمده است :« شیرو خورشید خسته خاناسینده آمبالاتوریا شعبه سینده 710 نفره مختلف خسته لیکلره باخولوب و مجانی درمان ویریلوب و لازم اولانلارا اینه وورولوب، یاتان خسته شعبه سینده 75 خسته یاتوب بونلارین معالجه درمانلاری و جراحلیق عملیاتی مجانی حالدا اولوبدور عمده بو خسته لر شهر و کندلرون یوخسوللاریندان و فدائیلردن اولموشلار»
روزنامه در تاریخ 22 آذر 1324 در سر مقاله ای شماره 1475 خویش به مختصری از بیوگرافی نمایندگان اردبیل در مجلس ملی اردبیل پرداخته و از تعداد آرای ماخوذه آنها خبر می دهد که بدین ترتیب می باشد :
1-حسن جودت مدیرمسئول روزنامه جودت و صدر فرقه دموکرات ولایت اردبیل با 15826 رای
2-محمد جلیل از طایفه ساریخان بیگلو و ساکن اردبیل و عضو فرقه دموکرات با 13660 رای
3-حاج تقی وهابزاده نماینده پیشین مجلس ایران از طرف شهر اردبیل و خیر اردبیلی با 13375 رای
4-مجید خسروی رئیس طایفه یورتچی و از خوانین خوشنام اردبیل با 12598 رای
5-حاجی بیوک آقا وهابزاده ناطقی چیره دست و خیر اردبیلی با 9453 رای
6-شیخ حسن لنکرانی نماینده اردبیل در مجلس ملی ایران با 7499 رای
7-یعقوب قدس مدیر دبیرستان معاون کمیته فرقه در ولایت اردبیل با 4189 رای
با انتخاب حسن جودت به عنوان نماینده اردبیل در مجلس ملی آذربایجان عملا امکان فعالیت وی در روزنامه مهیا نبوه و به همین دلیل اکثر سرمقاله های بعدی جودت به قلم برادر وی آقای نصرت حبیب الهی می باشد .
نشریه پس از تشکیل حکومت دموکرات نیز به روشنگری های خویش ادامه داده و سعی کرده است مسائل زنان را در اولویت خویش قرار دهد از جمله در شماره 1501 به تاریخ 23 اسفند به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن از اجتماع خانم های اردبیل در تاریخ 18 اسفند در سینما جهان اردبیل خبر داده که 444 خانم از حوزه های مختلف در آن شرکت کرده اند که سخنران اصلی آن سارا خانم رامز بوده است. یا نمونه ای دیگر از این اقدامات در شماره 1481 به تاریخ 13 دی 1324 از طرف علی عباس دست پیشه نقل شده است که زمانی که وی برای ثبت نام اعضای جدید فرقه به مدت 3 روز در روستا پیله چای اقامت داشته و 96 نفر از مردان را به عنوان عضو رسمی و فدایی آذربایجان ثبت نام کرده است با اصرار خانم های روستا مواجه شده است که خواهان عضویت در فرقه برای دفاع از آذربایجان می باشند در این شماره از قول زنان روستای پیله چای آمده است «بیز پیله چای خانوملاری بو کومگی ملی مبارزه ده آذربایجانلی قارداشلاریمیزلا اشتراک ایتمکده پیشقدم اولوب سایر شهرده و کندلرده اولان باجیلاریمیزیدا بیزیم سسیمیزه سس ویرمگه چاغیریریق»و این مسئله و اخبار و گزارش هایی از این دست که به وفور در شماره های مختلف روزنامه جودت به چشم می خورد حاکی از آنست که علاوه بر آنکه جامعه زنان آذربایجانی به چه اندازه ای پویا بوده و در مسائل بیرون از خانه نیز حس مشارکت داشته اند به همان اندازه نیز به خواست های ملی خویش آگاه بوده اند.
دست اندرکاران روزنامه همانگونه که عرض شد اهتمام خاصی نیز برای بسط زبان مادری در بین اقشار مختلف داشتند برای مثال در تاریخ 18 بهمن 1324 از خوانندگان خویش می خواهد که آتالار سوزی هایی که جمع کرده اند را برای چاپ با نام خویش به آدرس روزنامه بفرستند و این رویه در اکثر شماره های بعدی پابرجا بوده است.بعد از 21 آذر 1324 و تشکیل حکومت خودمختار آذربایجان در روزنامه برای اصلاح نوشتاری مکتوبات دولتی و اسناد و آشنایی عموم با نحوه نگارش صحیح زبان ترکی مطالبی با هدف آموزش به زبان تورکی در جودت جای می گیرد از جمله در شماره 1488 به تاریخ 13 دی 1324 مقاله ای با عنوان " آذربایجان دیلینین گرامری" به قلم آقای تیمور هاشمی رئیس شعبه تبلیغات فرقه دموکرات آذربایجان نگاشته می شود که در آن از خطاهای گرامری و انشایی نامه ها ونوشته های تورکی خبر داده از اقدامات وزارت معارف در جهت نشر کتابهای با قواعد ابراز رضایت نموده و برای آگاهی عموم از انتشار آن قواعد در روزنامه ها خبر می دهد.
از دیگر اقدامات روزنامه، اختصاص ستونی برای آثار شاعران قدیمی آذربایجان برای شناخت هر چه بیشتر از سوی مخاطبان است که در آن، ضمن معرفی شاعر و شرح مختصری از بیوگرافی نمونه ای شعرهای وی نیز چاپ می گردد برای نمونه در شماره 1495 این نشریه ستون مذکور به شاعر نامی آذربایجان میرزا علی معجز اختصاص یافته و شعر "تکذبان آلاسان" وی نیز به عنوان نمونه آورده شده است. دست اندرکاران جودت همچنین اخبار مرتبط با اجرای نمایش و موسیقی در ولایت اردبیل را پوشش داده ضمن اطلاع رسانی به تبلیغ فرهنگ آذربایجانی می پردازند از جمله در شماره 1505 نشریه که در فروردین 1325 منتشر شده از اجرای نمایش کمدی همرا با موسیقی "ایولیکن سوبای"در سالن مدرسه صفوی خبر می دهد و یا اطلاع می دهند که در تاریخ 16 فروردین در سالن مدرسه صفوی نمایش "ایولنمک" به سرپرستی آقای نعمت محمد زاده به روی سن می رود ،روزنامه جودت برای فرهنگ سازی تئاتر و نمایش در سطح جامعه سنتی ولایت اردبیل به تبلیغ و خبررسانی رویدادهای فرهنگی پرداخته و سعی بر آن دارد هیچ اتفاقی از این دست از قلم نیافتد به عنوان نمونه جالب روزنامه در شماره 1507 خویش خبر می دهد نمایش تئاتر مشهدی عباد در روستای "دیوله " اجرا گردیده که بالغ بر 1500 نفر خانم و 3500 مرد از روستاهای اطراف و ساکنین روستای "دیوله" به تماشای آن پرداخته اند.
در اکثر شماره های نشریه ستونی نیز به هدایای اختصاص یافته به فداییان از روستاهای و محله های مختلف شهر اردبیل و یا کارکنان ادارات مختلف دارد که برای نمونه در شماره 1507 فروردین ماه 1325 نام 40نفر از روستاییان اردیموسی آورده شده است که مبالغی از 5 تا 100 ریال به عنوان هدیه و کمک به فداییان خلق اهدا شده است.
دست اندرکاران روزنامه جودت علاوه بر مسائل ملی یکی از اولویت های اصلی شان مبارز با بزه کاری و همچنین مسئله اعتیاد می باشد و این مسئله از اصلی ترین دغدغه های نمایندگان شهر های مختلف آذربایجان در مجلس ملی بوده و به همین منظور در تاریخ 9 اسفند 1324 مجلس ملی آذربایجان قانونی را برای مبارزه با این پدیده خانمان سوز تصویب می کند و روزنامه جودت نیز با نشر این قانون در صحفه اول روزنامه به نوعی حساسیت مسئله را یاد آور شده وهمچنین با درج مقاله هایی نیز با عنوان هایی همچون " تریاک ایله مبارزه " سعی در بسیج عمومی در مبارزه علیه این پدیده دارد.
آری روزنامه جودت به همراه برخی کتاب های معدود ولی ارزنده تحقیقی در نبود تحقیقات بی طرفانه محققانه تاریخ معاصر آذربایجان می تواند چراغ راهنمایی برای روشنایی تاریکی های تاریخ معاصر آذربایجان و ولایت اردبیل از آستار تا مغان وخلخال و مشگین شهر و ... گردد.