بازنشستگی برای بسیاری مستمریبگیران در ایران، شروع سراشیبی فقر و دورانی از فشار مالی و صرفهجویی است. این ایام به جای آن که فرصت آرامش درونی باشد، به تهدیدی اقتصادی تبدیل شده است.
مطالبات بازنشستگان برای همسانسازی مستمریها و پرداخت معوقات آنها، از جمله بحثهای مجلس در حین تصویب کلیات لایحه بودجه در مجلس دهم بود. مطالباتی که در ماههای گذشته در تجمعهای اعتراضی بازنشستگان مطرح شدهاند.
سبد معیشت حداقلی کارگران دو میلیون و پانصد هزار تومان است. بر این اساس اگر هر کارگر یا بازنشستهای کمتر از این میزان درآمد داشته باشد، زیر خط فقر و در محدوده شاخص فلاکت زندگی میکند.
آن دسته از بازنشستگان که حداقل مستمری را دریافت میکنند، چگونه باید روزگار بگذرانند؛ آن هم در حالی که در سنین بازنشستگی، هزینههای ازدواج فرزندان به فهرست مخارج میپیوندد و خانواده با ورود عروس و داماد و نوه بزرگتر از قبل میشود.
غلامرضا علیزاده، پژوهشگر تامین اجتماعی و استاد بازنشسته دانشگاه اشاره میکند که خانوادههایی از این دست مجبورند در حوزه تغذیه و هزینههای بهداشت و درمان قناعت کنند. به اعتقاد او، یکی از دلایلی که بخشی از نیروی کار به ویژه در فضای کارمندی را به فساد و اختلاس سوق میدهد، مشاهده وضع معیشتی بازنشستگانی است که عمری با شرافت زندگی و کار کردهاند.
علیزاده میگوید: «لازم است دولت از سایر هزینههای نهادهای غیرضروری کم کند و وارد این بخش شود. در اغلب کشورهای جهان بازنشستگی دوران طلایی عمر افراد با مزایای مختلف تلقی میشود اما در ایران بازنشستگی به نوعی دوران سیاه زندگی است و بیشترین فشار معیشتی به افراد وارد میآید.»
«چشممان آب نمیخورد»
حسن ایزدان، بازرس کانون کارگران بازنشسته تهران بزرگ هم به خبرگزاری ایلنا میگوید در غیاب یک فرمول منطقی، امیدی به تعیین عادلانه دستمزد و سبد معیشتی حداقلی نیست. ایزدان در توضیح این ناامیدی گفته است: «برای کارگران شرکتهای دولتی، کارکنان مشاغل و بازنشستگان کشوری چنین افقی قابل تحقق است اما کل جمعیت بازنشسته و بهرهمند از صندوق تامین اجتماعی که کارفرمای خصوصی دارند، هرگز نمیتوانند با شرایط اقتصادی کنونی به سطح سبد معیشت حداقلی برسند و دولت در این زمینه تنها میتواند روی کاغذ قول بدهد.»
بازرس کانون کارگران بازنشسته تهران برآورد میکند که یک بازنشسته به طور متوسط تا سه برابر یک کارگر عادی هزینه بهداشت و درمان داشته باشد؛ در حالی که شرکتهای خصوصی و نیمه دولتی بیمه تکمیلی، بازنستگان را بیمه نمیکنند چون برایشان صرف ندارد هزینه کسی را که ریسک بیماریهایش بالاست تقبل کنند.
ایزدان با یادآوری بدهی ۱۴۵هزار میلیارد تومانی دولت به صندوق تامین اجتماعی، معتقد است که ارتقای سطح معیشت بازنشستگان به صورت واقعبینانه مستلزم ایجاد یک صندوق رفاهی و بیمه ویژه خودشان است.
غلامرضا علیزاده، پژوهشگر مسائل تامین اجتماعی نیز عقیده دارد که باید با افزایش قدرت خرید و تزریق پول، امکانات و امتیازات رفاهی بازنشستگان را بالا برد: «در شرایطی که دولت و صندوق تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگان کشوری با مشکل حاد نقدینگی مواجه هستند باید تلاش کرد مانند بسیاری کشورهای دیگر با افزایش تعداد کارتهای رفاهی، تخفیفها، بنها و کالا برگهای خرید، سطح رفاه مستمریبگیران و بازنشستگان را بالا ببریم. در حوزه درمان هم آنها باید با هدف کاهش هزینههای درمانی از خدمات چک آپ پزشکی مرتب و رایگان برخوردار باشند.»
این گونه توصیهها در حالی است که کسری بودجه، تنگناهای مالی دولت و بدهیهای کلان صندوقهای بازنشستگی پرداخت به موقع حقوق و مزایای بازنشستگان را با چالش روبرو کرده است.
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و امور اجتماعی یک هفته قبل مدعی شد که منابع لازم برای پرداخت عیدی و پاداش بازنشستگان تامین شده است. او گفت: «در شورای عالی کار چانهزنیها برای تعیین حداقل دستمزد در جریان است و تلاش میکنیم این مسئله به شب عید کشیده نشود.»
وزیر کار ایران اعلام کرده که استراتژی دولت این است که میزان افزایش حداقل حقوق در سال آینده از میزان تورم بیشتر باشد. او وعده داد که دریافتیهای کمتر از دو میلیون تومان در ماه، درصدی افزایش یابد تا "فاصله دریافتیهای پایین و بالا" کمتر شود.
در تجمع اعتراضی فرهنگیان بازنشسته که آذر ۹۵ در برابر مجلس برگزار شد، حاضران شعار میدادند: «حقوق ما یه میلیون، خط فقر سه میلیون».