با روی کار آمدن رژیم پهلوی، مسئله دولت_ملت در ایران و تئوری یکسان سازی قومی با قدرت هرچه تمام شروع شد. تغییر و تحریف نام های مناطق جغرافیایی، تبعیض و تحقیر ملت های غیر فارس و ... از عواملی بود که ناسیونالیسم را در میان ائتنیک های جامعه ایران روز به روز متبلورتر ساخت. نگاه استعمارگرایانه به مناطق غیر فارس نشین ایران سبب بروز تفکری ضد استعماری و در نهایت شروع شکل جدیدی از گفتمان سیاسی شد. تمامی منابع در این جغرافیا صرف زیرساخت های مناطق فارس نشین و پیشبرد اهداف ایدئولوژیکی حاکمیت شده است. ناگفته نماند که امروز حاکمیت با بحران های عمیقی دست و پنجه نرم می کند و تمامی ملل ساکن در ایران همین بحرانها را تجربه می کنند ولی فشار بر روی ائتنیک های غیر فارس بخاطر نگاه بیگانه انگارانه حاکمیت، بسیار بیشتر بوده است. بی تدبیری، ناکارآمدی، مدیریت اشتباه و بی مسئولیتی حاکمان سبب گشته تا در تمامی حوزه ها ملت ها مشکلات متعددی را تجربه کنند که بی آبی یکی از همین موارد است.
تضاد بین گفتمان های مرکزگرا و ملت های ساکن در جغرافیای ایران، نگرشی ضد استعماری را در بین ائتنیک های عرب، کرد، ترک و بلوچ ایجاد نمود. در چند سال گذشته آذربایجان بخاطر عدم مشارکت در اعتراضات سراسری مورد شماتت و سرزنش مرکزنشینان قرار گرفته است حال بگذریم که در سه دهه اخیر آذربایجان در اعتراض هایی که نسبت به تحقیر و توهین های مرکز انجام داده همیشه تنها مانده است. امروز همین شرایط را در مناطق عرب نیز شاهد هستیم. اعتراضاتی که در این شهرها شروع شده و مدعیان مرکزگرا دوباره سکوت اختیار کرده و خوانشی سطحی گرایانه از این اعتراضات دارند بطوری که در اخبار و تحلیل هایشان بجای ریشهیابی، مسئله را فقط در بی آبی خلاصه می کنند.
دغدغه های سرکوب شده جامعه عرب امروز با جرقهای بنام بی آبی شعله ور شد که با شعارهای ملی گرایانه نمایان گشته است.