مرا ملامت نکن. من آهسته و یواشکی پا به سن گذاشته ام.و آهسته و یواشکی حافظه تاریخی خود را باز یافته ام.برای همچنین معیاری مبارزه توام با صداقت را بر سیاستمداری ترجیح داده ام.سیاستمداری که پایبند به اخلاقیات نباشد را به زباله دادن تاریخ هدایت نموده ام. مبارزه توأم با صداقت برای من ارجح تر از این است که بیایم خود را سیاستمدار تعریف کنم.تجربه به من آموخته است آنهایی که در این حرکت به پست و مقام می اندیشیدند به کجا چنین شتابان رفتند در واقع شدند آدم دورو و تفرقه اندازان حرکت.تجربه به من آموخته است آنهایی که طعم مبارزه را چشیده اند .سختی وگرمی ح
حقیقت را پنهانکاری نکرده اند و یا به طور واضح بگویم افکار خصمانه را کنار گذاشته اند .میله های زندان را بوسیده اند.باایمان یقینی ماندگار شده اند.اما آنهایی که پشت پرده جا خوش میکنند ودر زمان انتخابات رونما می شوند سنگ اندازانی بیش نبوده اند اینها مشتریان سالهای گذشته ما هستند.
در این قاعده فعالین به چند دسته مختلف تقسیم می شوند تلویحا به چند دسته از آنها پرداخته می شود.
۱.فعالینی که صادقانه اعم از میدانی و فرهنگی مبارزه میکنند و برای مبارزه خود ایمان دارند .یکی کتاب می نویسد.یکی در عالم موسیقی است .یکی فعالیت میدانی دارد.و برای پیشبرد اهداف صادقانه عمل می کنند .من برای این فعالین احترام خاصی قائلم.
۲.فعالینی که تنها در عروسی ها پیدا میشوند .کت و شلوار شیک پوشیده و کمی هم از جام می می نوشند وچند ساعتی ملت چی می شوند
فعالینی که کارشان بدینگونه تعریف می شود .یکی از زندان آزاد می شود و زود عکس می اندازد و با نگاهداشتن عکس سندی را برای روز مبادا محک می زند و وقتی که جوانی را می بیند عکس را به آن نشان داده و می گوید .زمانی که من در سال ۱۳۲۰ ملتچی بودم تو کجا بودی؟!
فعالینی که در زمان انتخابات پیدا می شوند و دادو بیدادد به راه می اندازند که ما سیاست مدار نداریم .ما از قافله عقب افتاده ایم .کردها ما را فتیله پیچ کرده اند.وقتی که اعتراض می کنی می گویند تخریبچی هستید.یادم است وقتی که انتخابات می شد .در زمان نه چندان قدیم مشتریان زیادی برای این اندیشه داشتیم .بنابراین وقتی که انتخابات تمام می شد اینها هم تمام می شدند.
فعالینی که از گفتگوی حضوری بیمناکند.چون برای افکار پوپولیستیشان این گفتگوها خوشایند نیست.
فعالینی که در ازمنه قدیم توابین شده اند و هنوز قبله گاه خود را از مسکو تغییر نداده اند .خود را عقلانی حساب کرده و دیگران را فعالین کوچه بازاری می نامند.زمانی که بازداشت می شوند می گویند چرا از ما حمایت نمی شود .این فعالین در زیر زمین زندگی می کنند و از خورشید هراس دارند
فعالینی که چند صباحی آمدندو گم شدند.
فعالینی که فکر می کردند برای ما از آن ور آب پول تزریق می شود .دیدند چنین چیزی نیست و داغ اییینه گلمیشدیلر.
فعالینی که عشق خارج رفتن به سرشان زده بود .رفتندو دیگر برنگشتتد .البته عده ای از این دوستان مهره بودند .خودشان رفتند و ما را با نانجیبان تنها گذاشتتد.
فعالینی که مدافع حقوق زن شده بودند و دیگران را ضد زن و ضد دموکراسی می نامیدند .چند صباحی گذشت فیلم هالیوودیشان رو نمایی شد
فعالینی که اخلاقیات را زیر پا گذاشته و برای دختر مردم عکس مبتذل می فرستادند .و مسئله را شخصی آنالیز می کردند .وجالبه طرفدار فراکسیون هم بودند.
فعالینی که ژست روشنفکری خود را در مراحل ضد دینی جستحو می کردند.و برای این اندیشه خود نیز ژست سیاسی داشتند .غافل از اینکه ما با یاد خدا از بازداشتگاهها سر بلند بیرون می آمدیم.
فعالینی که با اسم مستعار در فضای محازی اسب می تازند .نمی دانی دخترند یا پسر .نمی دانی اصلا کی هستند
من خود بالشخصه به شماره یک پایبندم .و پارامتر اولیه من وجدان کاری.پایبند به اخلاقیات.و پایبند به اندیشه جمعی هستم
رحیم غلامی