جمیز موریه، که منشی سفارت انگلیس در ممالک محروسۀ قاجار بود، مأمور شد تا با فرمانده ارتش روسیه (ژنرال پسکوویچ) در آن سوی ارس ملاقات کند. این عضو فراماسونری انگلیس، در مأموریت رسمی خودش، تمام صاحبمنصبان انگلیسی را که در قشون عباسمیرزا (در جبهۀ جنگ با روسیه) بودند، همراه برداشته و به اتّفاق سر گور اوزلی به طهران آورد و اوزلی خبر جمعآوری صاحبمنصبان انگلیسی ارتش قاجار را به اطّلاع فرمانده روسی رسانید تا به سپاهیان آزربایجان بیترس از صدمه زدن به انگلیسیهای خبیث و خائن یورش برند.
چند روز بعد روسها که با جاسوسی انگلیسیها از وضع قشون عباسمیرزا، یعنی مکان نامناسب اردو زدن آنها به پیشنهاد انگلیسیها در دشت باز و در تیررس توپهای روسی و نیز اطّلاع دادنِ آرایش نظامی، تعداد توپها و سربازان قاجار به ژنرال روسی و امثالهم و نیز رفتن افسران انگلیسی اطّلاع حاصل کرده بودند در محلّی موسوم به «آسلاندوز» (اصلاندوز) به سپاه قاجار شبیخون زدند.
جالب این که مشاور توپخانۀ ارتش قاجاری در جبهۀ آسلاندوز یک افسر انگلیسی به نام لیندسی بود و توپخانۀ قاجار با هدایت و به اصطلاح گرا دادنِ این مأمور رسمی انگلیسی خبیث نیروهای خودی را به توپ و گلوله بست و سبب شکست قوای ۳۰ هزار نفری عباسمیرزا، که همگی تورک و آزربایجانی بودند، در مقابل قوای ۸ هزار نفری پسکوویچ روس شد (ر.ک. فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۱، صص۲۳- ۲۶-۲۸).
در ادامه در سال ۱۸۲۵ م./ ۱۲۴۰ هـ.ق/ ۱۲۰۴ هـ.ش روسها زیادهطلبی کرده ایرهوان را که در آن زمان ایالتی از ایالات شمال آزربایجان و تماماً تورکنشین و مسلماننشین بود، طلب میکنند. به تحریک روحانیون جنگ دیگری بین آزربایجان و روسیه در میگیرد که در ابتدا با پیروزی سپاه آزربایجان همراه بود ولی در نهایت این سپاه در سال ۱۸۲۸ م. / ۱۲۴۳ هـ.ق ۱۲۰۷ هـ.ش شکست خورده و تا رود آراز عقب مینشیند و معاهدۀ ترکمنچای بین فتحعلیشاه و روسها بسته میشود و ایرهوان (ارمنستان کنونی) به اضافۀ نخجوان و بخشی از دشت موغان به روسها داده شد.
جالب این که عامل اصلی انعقاد هر دو معاهده استعماری گلستان و ترکمانچای نه روسها بلکه فراماسونهای صلیبی انگلستان سر گور ازولی، سر جان ملکم، سر هارفورد جونز، جمیز موریه و دیگران بودند که با یاری به برادران صلیبی روس خودشان و خیانت مسلم به آزربایجان سبب نوشته شدن دو معاهده شدند.
نویسنده این معاهدههای شوم از نخستین اعضای لژهای فراماسونری انگلستان بود: میرزا ابوالحسنخان شیرازی معروف به ایلچی فرزند محمدعلی خان اصفهانی.
سر هارتفورد جونز مأمور فراماسونری در این باره مینویسد: «... از بزرگان ایران هر کسی را که توانستم فراماسون کردم و برای آمدن سر جان ملکم زمینه را آماده ساختم ...»
اسماعیل رائین نویسندۀ کتاب سه جلدی فراموشخانه و فراماسونری در ایران در این باره چنین مینویسد: «فراماسونری به وسیلۀ میرزا ملکم خان ارمنی وارد ایران گردید و در ظرف مدت کمی تمام ناراضیان از حکومت تورکان قاجار به ویژه «ملّاها و سیدها» در آن گرد آمدند» (فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج ۱، صص ۵ -۲۵).
صلیبیهای فراماسونر با تجزیۀ امپراتوری مسلمان عثمانی، کشور اسرائیل را در قلب دنیای عرب (بیش از ۲۱ کشور عرب در آسیا و آفریقا) آفریدند، کشور جعلی ارمنستان را نیز در قلب جهان تورک آفریدند.
منبع:
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2299