بعد از رفراندوم بحث برانگیز منطقه اقلیم کردستان عراق که برخلاف موازین بین المللی و قانون اساسی عراق در آن اقلیم و در چند استان و منطقه خارج از آن از جمله مناطق اشغال شده تحت عنوان جنگ با داعش، مانند کرکوک برگزار گردید، مسعود بارزانی رئیس اقلیم در اولین مصاحبه اش با یک خبرنگار فرانسوی به نام برنارد هنری لئوی (Bernard henry levy) که از خبرگزاری روداوو(rudaw) منتشر گردید گفت: « یک نفر این را به من گفته بود که یکی از مقامات دولتی فرانسه پس از آنکه در سال 1918 فرانسه بر آلمان چیره گشت گفت که حالا می توانم بمیرم ، من هم امروز همین حس را داشتم پس از اینکه آخرین صندوق های رای از روستاهای دور افتاده بارزان جمع آوری شد بر سر مزار پدرم و پدر ملت کرد رفتم....من نیم قرن است که در حال جنگم....»
پس از جنگ جهانی اول کردها از جمله گروههای اتنیکی قلیلی درمنطقه خاورمیانه محسوب می شدند که به رغم داشتن جمعیت تقریبا قابل ملاحظه امامعمولا غیر شهری و عشیرتی دارای یک کشور مستقل نبودند و این مساله از یک سو باعث سرخوردگی کردها می شد و از سویی عزمشان را برای تحقق این آرزو جزم مینمود. گروههای مختلف کرد دراین راستا درفرصت هایی که به دست می آوردند خواست های خود ازخودمختاری گرفته تا استقلال را، در برهه های مختلف مطرح می کردند. هر چند در جغرافیاهای سیاسی مختلف ابزار دول متخاصم بر علیه رقبا نیز بودند.
بعد گذر از فراز و فرودهایی حساس وسرنوشت ساز از جمله جنگ اول خلیج و تشکیل منطقه امن و پرواز ممنوع در بالای مدار 36 درجه عملا فرصت تاریخی برای کردهای شمال عراق توسط نیروهای ائتلاف به سرکردگی آمریکا فراهم آمد تا عشیره های مختلف بعد از دهه ها جنگ به اتحادی منطقی دست یابند اما در کمال ناباوری به رغم بوجود آمدن این فرصت طلایی بوی قدرت به دلیل ایجاد منطقه ی نیمه مختار عشیره های مختلف را با هوس کسب جایگاهی بالاتر در کردستان آتی باز به مانند اکثر مقاطع تاریخی به جان هم انداخت چنانکه این جنگ بعدها به جنگ برادر کشی شهره یافت. (پرداخت به جزئیات این واقعه فرصتی دیگر می طلبد) واضح است قدرتهای فرامنطقه ای که استعداد و قابلیت ابزار شدن این عشیره ها را به دست دول منطقه شاهد بودند بر آن شدند تا از این پتانسیل سیال با قابلیت شکل پذیری و ابزار شوندگی در جهت منافع منطقه ای خویش در خاورمیانه به نحو مطلوب بهره برداری نمایند. لذا در این راستا اقدامات دیپلماتیک و رایزنی های حضوری در آن اقلیم را بیش از پیش به عمل آوردند تا اختلافات عشیره ی (هر چند ارتباط سران این عشیره ها با دولتمردان اسرائیل مبرهن و ریشه ی دیرینه دارد و پرداختی دیگر می طلبد) را به هر روشی ممکن به اتحاد به اصطلاح ملی مبدل سازند .
با رقم خوردن اتفاقات و پروژه های غرب در خاورمیانه از جمله سقوط صدام حسین عملا فرصت تاریخی برای کردهای شمال عراق برای ایجاد منطقه خود مختار به وجود آمد.
منطقه اقلیم کردستان عراق چندین سال بود که عملا همانند یک کشور مستقل عمل می کرد ارتش خود را داشت برخلاف تمام مناطق فدرالی جهان، تنها منطقه ای بود که می توانست کنترل گذرگاههای مرزی خود را داشته باشد واجازه ورود وخروج افراد وکالا را بدون اجازه بغداد صادر می کرد. کتابها وسیستم آموزشی مستقل خود را داشت واز نظر اداری مستقل بود. لذا عدم توجه به موارد فوق می تواند تحلیل هایمان از وقایع روزهای اخیر را به دور ازحقیقت جلوه دهد. حتی اظهارات پیش از برگزاری رفراندوم مقامات اقلیم کردستان عراق و شخص آقای بارزانی که عدم تعهد دولت مرکزی به تعهدات خود را اصلی ترین عامل تلاش برای برگزاری رفراندوم می دانست با توجه به عقد قراردادهای مستقیم باشرکت های بزرگ نفتی وصادرات نفت به صورت مستقیم ودریافت پول آن پس ازسال 2014 این سخنان راهرچه بیشترغیرواقعی و سرپوشی بر نیات پشت پرده جلوه می دهد، چون اگر این بود مطمئنا دولت اقلیم کردستان هم اکنون بسیار بیشتر از تفاهم 17% درصدی با دولت مرکزی بغداد از سرمایه های زیرزمینی کشور عراق بهره می برد.
و یا شرایط در زمان نخست وزیری نوری المالکی بسیار وخیم تر از دوران وزارت آقای حیدر العبادی بر مسند قدرت بود.
علی ایحال برای فهم تصمیم آقای بارزانی برای برگزاری رفراندوم مجبور هستیم در جستجوی علل دیگری باشیم . اخیرا سپهبد اسماعیل حاککی پکین رئیس پیشین دایره استخبارات ستاد مشترک ارتش ترکیه در مصاحبه ای گفته است : « بارزانی و کسانی که همراه با او این وقایع را آنالیز می کنند، فکر کرده اند که چون ایران ، روسیه و ترکیه بیشتر توجه شان معطوف به سوریه است پس زمان را برای برگزاری رفراندوم مناسب دیده اند. حتما بعضی گروه ها در پنتاگون و سی آی ای از این رفراندوم حمایت کرده اند و به احتمال زیاد گفته اند این رفراندوم را برگزار کنید نگران نباشید ما حمایتتان می کنیم .
این حرکت (رفراندوم)بسیار بیش از حد و اندازه ی بارزانی است و صرفا با کمک اسرائیل نمی توانست به این کار اقدام کند و مطمئنا بدون اجازه غرب و آمریکا، بارزانی شروع به انجام این کار نمی کرد.»
گرچه گفته های سپهبد حاککی پکین یکی از اصلی ترین عوامل برگزاری رفراندوم می باشد اما بی شک دلایل دیگری نیز در برگزاری این رفراندوم تاثیر گزار بوده اند . بارزانی و مقامات اقلیم از دیرباز به شهر کرکوک و چاههای نفت آن چشم داشته اند و حتی اگر شرایط برای اعلام استقلال نیز مهیا بود اعلام آن نیز بدون ضمیمه کردن این خاک غنی به سرزمین اقلیم قابل تصور نبود. شیوع پدیده افراط گرایی و قدرت یافتن داعش در منطقه عملا کاتالیزوری بود برای نیل به اهداف آقای بارزانی، منطقه اقلیم و پیشمرگ های آن با آنکه پس از تصرف موصل بدست داعش در حال از دست دادن اربیل پایتخت خود بودند به یاری و با حمایت نظامی غرب توانستند از این کابوس رهایی یابند و همچنین به لطف و کمک همان حامیان و رسانه های غربی تنها نیروی موثر در مبارزه با افراط گرایی داعش معرفی شدند. آنها که خود در بسیاری از مناطق سوریه و عراق دست به پاکسازی سایر ملل ساکن زده بودند همانند تنها مظلومان و آسیب دیدگان افراط گرایی تیتر اول رسانه ها و مطبوعات پر تیراژ غربی شدند و همین عامل مهمی بود در توجه و حمایت اذهان عمومی از این نیروهای به ظاهر مترقی.
پیشمرگ های کرد عملا پس از تصرف کرکوک به بهانه مقابله با داعش از ضعف قدرت مرکزی بغداد به بهترین نحو ممکن سود بردند ، بارزانی از نبود اقتدار و توان مقابله در بغداد برای مقابله با اقدامات خود و عدم هماهنگی و نبود اعتماد بین سه کشور همسایه ، عراق، ترکیه و ایران استفاده نمود و برای برگزاری رفراندوم تاکید کرد.
پیشتر در محافل غربی، اندیشکده ها و سیاستمداران از قصد ایران برای تشکیل هلال شیعی خبر میدادند و خطرات احتمالی این رویداد را برای غرب و متحد آنها یعنی اسراییل خاطر نشان می کردند و در این راستا بارزانی و کشور مستقل آن بعنوان سدی در محافل غربی مطرح می شد و بارزانی نیک می دانست بهترین زمان ممکن برای منتفع شدن از تخاصم کشورهای منطقه و فرامنطقه ایست و شاید همین عوامل بود که اسراییل آنقدر از خبر برگزاری رفراندوم ذوق زده گشت که نه در خفا بلکه آشکارا به استقبال تصمیم اقلیم برای ایجاد یک کشور مستقل رفت. و این همه بخشی از عوامل خارجی موثر در تصمیم حزب دموکرات کردستان می باشد.
مطمئنا عوامل داخلی اقلیم نیز در این تصمیم به موازات عوامل خارجی دخیل بوده اند . نا امیدی و کاسته شدن از اقبال عمومی مردم کرد شمال عراق به حزب دموکرات کردستان عراق و شخص آقای بارزانی و روی آوردن مردم به آلترناتیوهای موجود از جمله جنبش تغییر و اتحادیه میهنی کردستان باعث شد که بارزانی برای کاستن از انتقاد ها و بدست آوردن مقبولیت و مشروعیت به این کار دست بزند.حتی در ابتدا جنبش تغییر گوران با آگاهی از اهداف پشت پرده بارزانی مخالفت ضمنی خود با این رفراندوم را اعلام کرده بود ولی بعدا با توجه به اقبال عمومی همراه با اتحادیه میهنی مجبور به حمایت از این همه پرسی شدند علاوه بر سرپوش گذاشتن بر سوء مدیریت و فساد اقتصادی که از طرف حزب دموکرات کردستان عراق و اطرافیان بارزانی صورت می گیرد. موسس اولین کشور مستقل کرد در تاریخ، بودن عنوانیست که هر فردی علی رغم تبعات سنگین به آن مایل خواهد بود و بارزانی نیز از این قائده مستثنی نیست.
و اما کشورهای همسایه در مواجه با این بحران چه می توانند بکنند سوالیست که هنوز بعد از برگزاری رفراندوم بی جواب مانده است و سفر امروز آقای اردوغان به تهران و مذاکره با مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران و متعاقب آن تصمیم هایی که در این ملاقات گرفته خواهد شد می تواند از سردرگمی های موجود بکاهد.
حساسیت کشورهای ترکیه و ایران به دلیل وجود اقلیت کرد در کشور خود آنقدر بدیهیست که نوشتن در مورد آن قلم فرسایی خواهد بود.
البته آنکارا هر چند دیر اما ابتدا استراتژی خود را در راستای فشار بر توقف برگزاری رفراندوم گذاشت و حتی در این راستا قبل از رفراندوم، رزمایش نظامی در نزدیکی مرز و گذرگاه حابور برای نشان دادن جدیت خود برگزار کرد و پس از ناکارآمدی اقداماتش در جستجوی راه های موثر دیگری برای منصرف کردن مقامات اقلیم از تصمیم خود بر آمدند. در آخرین مورد آقای اردوغان در سخنرانی که در مجلس ملی ترکیه بمناسبت شروع سال کاری مجلس ملی انجام داد گفت: « مقامات اقلیم کردستان عراق اگر از اشتباه انجام شده بازگردند دولت ترکیه در کنار برادرانمان خواهد بود.» مقامات ارشد ترکیه سعی کرده اند همه گزینه ها را روی میز نگه دارند .اما برخلاف اظهارات آقای اردوغان که در گردهمایی بازرسان ترکیه گفت :« نمی گذاریم بگویید که انجام دادیم و تمام شد یک شب ناگهان می توانیم بیاییم» و بطور آشکار از جدی بودن امکان مداخله نظامی سخن به میان آورد .
بیشتر تحلیل گران احتمال امکان مداخله نظامی را بسیار کم ارزیابی می کنند. از دیگر سو اعمال فشار اقتصادی و بستن خط لوله صادرات نفت و بستن گذرگاه مرزی که میتواند فشار جدی بر امرار و معاش مردم کردستان عراق بیاورد نیز محتمل نیست. با توجه به آمار ارائه شده حدود 70% از تعامل اقتصادی اقلیم کردستان با کشور ترکیه می باشد و همانطور که اردوغان پس از برگزاری رفراندوم گفت :« اگر کانال را ببندیم آن زمان کار تمام است و اگر کامیونهای ترکیه در شمال عراق تردد نکنند این ها (مردم اقلیم) غذا برای خوردن و لباس برای پوشیدن پیدا نمی کنند.» این گفته های اردوغان به اشکال مختلف در مطبوعات ترکیه منعکس گردید و حتی برخی از روزنامه نگاران نوشتند :« نانی که بارزانی برای صبحانه می خورد و شکلاتی که روی آن می مالد را نیز مدیون ترکیه است پس باید خواست ترکیه را نیز در نظر بگیرد» در اظهار نظری دیگر عبدالقادر چیکماز دبیر مجمع صادرکنندگان جنوب شرق آنادولو که بیش از 2 هزارو 800 صادرکننده عضو آن هستند گفته است بیش از 1 میلیاردو900 میلیون دلار در سال 2017 به عراق (عمدتا اقلیم کردستان) صادرات داشته ایم که به غیر از 100 میلیون دلار آن بقیه از گذرگاه مرزی حابور صادر شده است.با این اوصاف بستن گذرگاه مرزی و شیر صادرات نفت و توقف تعاملات تجاری با اقلیم کردستان می تواند ضربات شدید بر پیکر اقتصاد وابسته و شکننده این منطقه وارد کند. اما علی رغم توانایی دولت ترکیه برای فشار شدید اقتصادی علیه اقلیم کردستان این موضوع نیز برخلاف گفته های رییس جمهور ترکیه کار آسانی نیست. زیرا فشار اقتصادی تبعات منفی برای اقتصاد ترکیه نیز خواهد داشت و نارضایتی بین مردم و شرکت هایی که از تعامل با اقلیم منتفع هستند را در پی خواهد داشت.
بنا به آمار برخی از مطبوعات ترکیه حدود 1500 شرکت ترکیه در اربیل مرکز اقلیم خودگران فعال هستند و دولت ترکیه مسئول در نظر گرفتن منافع این شهروندان نیز می باشد.از دیگر سو اصلی ترین دغدغه مسئولین ترکیه و تردد در برداشتن گامهای عملی در رابطه با فشار اقتصادی علیه اقلیم نگرانی از جایگزینی شرکتهای ایرانی می باشد که پس از قطع رابطه اقتصادی، مقامات اقلیم کردستان سعی در جایگزینی شرکت های ایرانی خواهند کرد. و شاید یکی از اصلی ترین موضوعات مورد بحث آقای اردوغان و مقامات ایرانی لزوم اعتماد سازی متقابل و هماهنگی در نحوه برخورد با خودسری های اقلیم کردستان باشد.
با توجه به مطالب فوق الذکر دولت ترکیه و ایران می توانند با همکاری همدیگر و اعتمادسازی و دادن تضمین هایی که بتوانند هماهنگی های لازم را در نحوه برخورد با اقدامات اقلیم داشته باشند گام های موثرتری بردارند و از دیگر سو حمایت علنی و عملی (نظامی ) خود را از دولت مرکزی عراق برای انجام تصمیمات آن کشور از جمله بدست گرفتن گذرگاههای مرزی منطقه کردستان و باز پس گیری اداره مناطق خارج از اقلیم از جمله شهر کرکوک دریغ نکنند. تا بلکه رویای این مرد کوچک که ایجاد کشور کردستان و دست اندازی و ضمیمه کردن خاک ملل همسایه به آن است در نطفه خفه گردد.