حادثه خونین روز شنبه در اهواز و هدف قرار گرفتن جایگاه مقامات سیاسی و نظامی استان خوزستان در رژه نظامی ۳۱ شهریور (سالروز آغاز جنگ ایران و عراق – هفته دفاع مقدس) بحثهای بسیار جدی را در اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است.
تشکیلات رسانهای و فضای مجازی سپاه پاسداران با انتشار چند تصویر از چند سپاهی که کودکی را در آغوش کشیدهاند تلاش کرد که چنین وانمود کند که مهاجمین زنان و کودکان را هدف قرار دادهاند؛ درحالیکه ۲۵ نفر در این حادثه کشته شده و هنوز رسانهها و مقامات دولتی ایران هویت ۶ نفر نظامی را بهصورت کامل منتشر کردهاند. اسامی ۱۹ نفر از کشتهشدگان (از تصاویر منتشره چنین برمیآید که همگی نظامی هستند) به دلایل ظاهراً امنیتی منتشرنشدهاند. بر اساس آمار منتشره مقامات جمهوری اسلامی یک کودک در این حادثه زخمی شده بود که مورد مداوا قرار گرفته و رو به بهبودی است.
اما ارتش سایبری جمهوری اسلامی با مدیریت جریانهای موازیسازی شده در فضای مجازی (توئیتر، فیسبوک، تلگرام، اینستاگرام) و رسانههای غیر ملی ایران چنان حرفهای وارد صحنه شدند که تقابل نظامی دو طرف (سپاه پاسداران- گروههای مسلح عرب) کشتار غیرنظامیان وانمود و متأسفانه افکار عمومی و سیال جامعه ایران و برخی سیاسیون و مخالفین نیز لبیکگویان وارد صحنه شدند «ایوای ترور محکوم است» و هرکسی که سؤال میکند، پس سرکوبها و کشتار مخالفین چه تعریفی دارد؟ فقط یک کلمه یاد گرفتهاند «ترور محکوم است».
متأسفانه تضادها و بنبستهای تئوریک حرکت ملی در این حادثه نیز کاملاً مشهود بود. (البته تأثیرات جریان موازیسازی شده و تیم سایبری سپاه در داخل حرکت ملی را منکر نیستیم.)
برخی از دوستان با ژست رسانهای «ترور محکوم است با هرگونه ترور مخالفیم» وارد صحنه شده و «یا علی گویان» گوی سبقت را گرفتند و متوجه نیستند گردوخاکی که راه انداختهاند حرکت ملی و آینده ملت آزربایجان را خفه میکند.
بله قطعاً و یقیناً با «ترور و تروریسم و کشتن و اعدام» مخالفیم؛ اما سرکوبها، شکنجهها، تجاوزها، اعدامهای حکومتی را چگونه تفسیر و تحلیل میکنید؟
۱- ما نمیتوانیم بهعنوان حرکت ملی آزربایجان برای سایر ملتها شیوه مبارزه را تعیین کنیم، هر ملتی در اراضی تاریخی خود بنا به اقتضا شرایط خود شیوه مبارزاتیاش را تعیین میکند.
۲- وقتی تمامیت ارضی و بقا تاریخی و موجودیت ملتی از صحنه روزگار پاک میشود، عقلا و منطقاً آن ملت حق دفاع مشروع دارد ما در جایگاهی نیستیم که مبارزات یک ملت را زیر سؤال ببریم.
۳- مبارزه سیاسی و تقابل قدرت و مخالفت تعریف خاص خود را دارد ما بهعنوان ملت تحت سرکوب نمیتوانیم به نهادها و سمبلهای حکومتی که ارکان تحکیم آن قدرت هستند مشروعیت بدهیم (یا مخالف هستیم یا موافق، در مهدکودک مشغول بازی بچهگانه نیستیم)
ملت آزربایجان بهعنوان ملتی که در صدسال اخیر تمامیت ارضی، حیات و بقا ملیاش هدف قرار گرفته و همه ابزارهای تهران برای نابودی ملت آزربایجان بسیج شده است خود قربانی «تروریسم دولتی» میباشد. ملت آزربایجان و حرکت ملی با توجه به ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه تورک آزربایجان شیوه مبارزات غیر خشونتآمیز و مدنی را برگزیده است؛ چنانکه کسانی از سایر ملتها اجازه تفسیر و کنایهزنی به ملت آزربایجان را ندارند، حرکت ملی و تشکیلاتهای بطن آن نیز نمیتوانند به بهانههای مختلف مبارزات سایر ملتها را زیر سؤال ببرند. ما اجازه چنین کاری را نداریم.
برخیها با علم کردن موضوع گروه تروریستی «پ.ک.ک» در غرب آزربایجان، تلاش میکنند ماهیت قضیه را تغییر و یا تفسیر کنند. ما بهعنوان فعالین سیاسی ملت تورک آزربایجان باید موضع صریح و بیپرده خود را در خصوص «ترور و حق دفاع مشروع» اعلام کنیم. غرب آزربایجان تمامیت ارضی و خط قرمز حرکت ملی آزربایجان است. چنانکه مبارزات سایر ملتها را تفسیر نمیکنیم اجازه تسخیر را هم به هیچکسی نمیدهیم.
چنانکه با حکومت تهران (دیروز پهلوی، امروز جمهوری اسلامی، فردا هر کس باشد) در جنگ بقای ملی آزربایجان را ادامه میدهیم به همسایگان نیز صراحتاً میگوییم که «حُسن همجواری، احترام متقابل، دیالوگ» اگر خط قرمزها رعایت نشود «حق دفاع مشروع» غیرقابلانکار است.
بخشی از رهبران گروه تروریستی «پ.ک.ک» رابطه بسیار خوبی با جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران دارند و گروه تروریستی «پژاک» منطقه غرب آزربایجان را حیطه عملیاتی خود قرار داده است. بهعنوان یک جریان سیاسی باید تحلیل و موضع شفاف خود را بیان کنیم. ملت کورد در اراضی استان کوردستان برای بقا و حیات ملی خود هر شیوهای را برای مبارزه انتخاب میکند ما حق تحقیر و تفسیر آن را نداریم اما اگر سازمانهای سیاسی کورد مدعی اراضی غرب آزربایجان هستند و منطقه غرب آزربایجان محل عملیاتهای خود قرار میدهند چون بقا و حیات ملت تورک آزربایجان را تهدید میکنند آنگونه که تهران در فاکتور «ترور دولتی» قرار میگیرد سازمانهای کورد در فاکتور «تروریسم» قرار میگیرند «زیرا هر دو بقا و حیات ملت تورک آزربایجان را هدف قرار میدهند»
دوستانی که در تضاد و بنبست تئوریک گیرکردهاند (بدبختی این هست در برخی کانالهای تلگرام مرموز و مشکوک چنین القا میشد موشکهایی که از تبریز بهسوی مقر حزب دمکرات پرتاب شد انتقام تبریز از کوردها بود)، یقین بدانند موشکی که از خاصوان تبریز بهسوی مقر حزب دمکرات شلیک شد فردا جمهوری آزربایجان و جمهوری ترکیه را هدف قرار خواهد داد و اگر حرکت ملی بتواند در خیابانها و شهرها کنترل اوضاع را به دست گیرد همان موشکها از خاصوان به خود شهر تبریز و اورمیه و اردبیل اصابت خواهند کرد.
یقین بدانیم تانکهای سپاه پاسدارن وحشیانهتر از ارتش شاهنشاهی در خیابانهای تبریز مردم را له خواهند کرد، پس «حق دفاع مشروع رمز بقا و حیات یک ملت است.»