اوایل اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۴(۱۹۹۳) مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در تهران اقدام به پخش پرسشنامه ای زیر عنوان فاصله اجتماعی در مناطق بیست گانه تهران اقدام می نماید.

متن پرسشنامه طرح فاصله اجتماعی

۱- اگر روزی قصد ازدواج داشته باشید، آیا حاضرید با یک فرد تُرک ازدواج کنید؟

۲- چنانچه فرزند دختری داشته باشید و روزی بخواهد ازدواج کند، آیا حاضرید او را به یک مرد تُرک بدهید؟

۳- برای شرکت در بعضی از مراسم خاص مثل عاشورا و تاسوعا آیا حاضرید در مجالس یا دسته جات تُرکها شرکت کنید؟

۴- اگر بخواهید خانه ای بگیرید و ببینید که همسایه دیوار به دیوار یا آپارتمان مجاور شما تُرک هستند، آیا حاضرید در مراسم آنها شرکت کنید؟            

۵- آیا حاضرید با فردی تُرک در اتاق همکار باشید؟

۶- آیا حاضرید در محله ای که اکثریت آنها تُرک هستند، مسکن بگیرید؟

۷- آیا حاضرید با فردی تُرک رفت و آمد داشته باشید، او را به خانه خود مهمان کنید و یا به خانه آنها بروید؟

و...

اهداف پان فارسیسم از طرح و پخش پرسشنامه

با پخش این پرسشنامه در مراكز بيست گانه ي آموزش و پروش ثهران و در بين دانش آموزان کودک و نوجوان، طراحان شوونیست و پان فارس اهداف پلید زیر را دنبال میکردند:

الف- تزریق و القا افكارغيرانساني و نژادپرستانه خود بركودكان معصوم و نوجوان.

ب- ايجاد حس تنفر نسبت به تورک ها از همان سالهاي كودكي در كودكان فارس زباني كه هنوز قالب ذهني شان شكل نگرفته وانتقال اين حس به خانواده هاي آنها.

ت- ايجاد حس حقارت و بيزاري از هويت خود در كودكان خانواده هاي تورك از دوران خردسالي و انتقال اين حس به خانواده هاي آنها و در نتيجه تسهيل روند نژاد پرستانه آسيميلاسيون و يكسان سازي و هضم شدن در زبان و فرهنگ فارسي.

آغاز اعتراضات

دانشجویان بیدار، فعال و با هویت تورک دانشگاههای تهران طی بیانیه ای اعتراض خود را به طرح و پخش این پرسشنامه نژاد پرستانه و فاشیستی اعلام می دارند. پرسشنامه توسط دانشجویان دانشگاه تهران بدست دانشجویان دانشگاه تبریز می رسد و بلافاصله تکثیر و دست به دست می گردد. توهین صدا و سیما باعث جریحه دار شدن احساسات دانشجویان تورک میشود. اعتراضات پراکنده و محدود توسط دانشجویان تورک در محوطه دانشگاههای تهران شکل می گیرد اما اعتراضات در دانشگاه تبریز بحدی گسترده بوده است که به خیابانها کشیده میشود.

گزارش میدانی از تظاهرات اعتراضی دانشجویان تورک دانشگاه تبریز

« ظهر سه شنبه نوزده اردیبهشت سال ۱۳۷۴ اطلاعیه های فراخوان برای تجمع اعتراضی دانشجویان که از یک روز قبل در سطع دانشکده ها نصب شده فرا میرسد. اکنون ساعت دوازده و نیم است یکی از دانشجویان بر بالای پله های پل عابر پیاده جلو دانشگاه می رود و بیانیه ای اعتراض آمیز را قرائت می کند. پس از اتمام قرائت بیانیه ناگهان صدائی محکم و قوی جو سکوت را می شکند. "مرگ بر آپارتاید " همه یک صدا شعار می دهند: "مرگ بر آپارتاید، مرگ بر لاریجانی، آزربایجان وار اولسون - دوٌشمنلری خار اولسون، تورک دیلی آزاد اولسون، ماده ۱۵ گه ره ک ایجرا اولا‌‌‌" دانشجویان خشمگین به سمت چهار راه آبرسان و فلکه دانشگاه براه می افتند. اما خیابانهای مشرف به دانشگاه بسته است. نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی لباس شخصی جلوی دانشجویان ظاهر می شوند، زد و خورد شروع می شود.

نیروهای کمکی سرکوب گر وارد صحنه میشوند. دانشجویان حتی نمی توانند خود را به فلکه دانشگاه برسانند. رئیس وقت دانشگاه دکتر پورفیض برای آرام نمودن دانشجویان می آید، اما کسی به حرف او گوش نمی دهد. همه می گویند او درغگوست. ماموری که در قالب فیلمبردار از دانشجویان فیلم می گرفت توسط دانشجویان نقش بر زمین میشود. پلیس سریعا او را از محل حادثه دور میکند. شلوغی همچنان ادامه دارد. استاندار وقت عبدالعلی زاده در جمع دانشجویان حاضر می شود. دانشجویان را به داخل دانشگاه و تالار وحدت هدایت می کنند. نمایندگان دانشجویان به اعتراض بر می خیزند و در جلوی تریبون بر علیه صدا و سیما صحبت می کنند. اما ظاهرا عبدالعلی زاده حامل پیغامی است. پیغام او اینستکه رئیس صدا و سیما از این پرسشنامه بی اطلاع بوده و عوامل نشر آن مجازات خواهند شد. دانشجویان قانع نیستند اما بهر حال جلسه پایان می پذیرد

بعد از این قضیه دانشجویان دانشگاه ارومیه نیز در قالب تظاهراتی اعتراض آمیز به این پرسشنامه معترض می شوند و نهایتا رادیوی سراسری ایران اعلام می کند که نویسندگان این پرسشنامه از عوامل خارجی دستور گرفته اند که به سزای عملشان خواهند رسید. تمامی دانشجویان تورک در همه دانشگاههای ایران با صدور بیانیه هایی پرسشنامه و نویسندگان آنرا محکوم می کنند، اما بالاخره و آخر سر کسی نفهیمد که نویسندگان پرسشنامه و طراحان آن چه کسانی بودند.

اعلام روز دانشجو در آزربايجان جنوبي

بعد از شکل گیری اعتراضات مستقل دانشجویان تورک و سکوت و عدم حمایت دانشجویان فارس، دانشجویان مبارز و هویت طلب تورک به این نتیجه رسیدند که باید صف خود را از دانشجویان مرکزگرای فارس جدا کنند. لذا بجای ۱۶ آذر روز ۱۹ اردیبهشت را روز دانشجو در آذربايجان جنوبي اعلام کردند و نقطه عطفی در حرکت ملی نوین آزربایجان به ثبت رساندند. چرا كه به تجربه ثابت شده خواسته هاي ملت تورك آزربايجان با ديگر ملل بخصوص ملت فارس تفاوت اساسي دارد.

سخن آخر

سخن آخر اینکه، انتشار پرسشنامه هدفمند "فاصله اجتماعی" نمی‌توانست، رویدادی اتفاقی باشد. این پرسشنامه را باید مانیفست نژادپرستان فارس نام نهاد. مانیفستی که می خواست «تورکان» اسیر در جغرافیایی سیاسی تازه تاسیس شده ایران را از تمام حقوق اجتماعی محروم كرده و آنها را چنان منزوی کند که هیچ فرزند تورکی در آزربايجان، هرگز ادعای تورک بودن نکند. از طرفی‌ دیگر رژیم اقلیت پان فارس که دهها سال برای از بین بردن هویت‌های غیر فارس در کشور موسوم به ایران هزینه‌های هنگفتی کرده بود با این پرسشنامه میتوانست نتایج هزینه‌ها و آسیمیلاسیون‌هایی‌ که انجام داده بود را بسنجد. اما رویای نژادپرستان تعبیر خوشی نداشت. طرح کثیف شان، عقیم ماند و نتیجه برعکس داد. آزربایجان غمگین، خشمگین شد. اعتراضات سراسری دانشجویان، نه تنها به عقب نشینی و مهمل‌ گویی مسئولان صدا و سیما انجامید بلکه سنگ بنای رستاخیز بزرگ آزربايجان را نیز بر صحیفه تاریخ نهاد. آزربايجان بیدار شد. حرکت ملی آزربایجان مبارزه با اشغالگران رژیم اقلیت فارس را با مشارکت تمامی قشرهای ملت تورک آزربایجان جنوبی، همگانی و نهادینه کرد.

توضیح

*در تهیه این مطلب از مصاحبه سایت یورد داش با استاد حسن راشدی و گزارشات ایگید بلاگ و اوغوز تی‌وی استفاده شده است.

**علی لاریجانی رئیس وقت صدا و سیمای ایران بود.

--------------------------------------------

بازخوانی واقعه ۲۰ تیر۷۸

بنام اصلاح طلبی، بکام استمرار طلبان پان فارس

سرکوب شدید حرکت دانشجویی ۲۰ تیر۱۳۷۸در تبریز و تداوم سکوت و بایکوت خبری اصلاح طلبان و درس عبرتی دیگر!

به فاصله دو روز از واقعه کوی دانشگاه تهران، به درخواست انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز و علوم پزشکی برای برگزاری برنامه‌ای در واکنش به تعطیلی روزنامه سلام (اصلاح طلبان) و اتفاقات کوی دانشگاه تهران، تجمعی از ساعت ۱۰ صبح برگزار شد. دانشجویان خوش باور تورک بهمراه دانشجویان مهمان غیر تورک طرفدار دولت باصطلاح اصلاح طلب با شعارهای "خاتمی خاتمی حمایتت می‌کنیم" و "وای اگر خاتمی حکم جهادم دهد" "نیروی انتظامی ننگت باد" قصد داشتند از درب بانک تجارت به طرف درب اصلی حرکت کرده و از آنجا تجمع را به بیرون دانشگاه منتقل کنند که با حضور گسترده پیاده‌ نظام و لباس شخصی‌ها تجمع به خشونت کشید. خورشیدی فرماندار وقت تبریز، برای آرام کردن دانشجویان به دانشگاه تبریز می‌رود تا جلوی خروج دانشجویان از درب اصلی دانشگاه به طرف بلوار ۲۹ بهمن را بگیرد. حدود ساعت ۲ بعد از ظهر دانشجویان وارد بلوار ۲۹ بهمن می‌شوند و با حمله لباس شخصی‌های حوزه ۲ بسیج شهری درگیری شروع می‌شود. دانشجویان زخمی را برای مداوا به بیمارستان خمینی منتقل می‌کنند که در آنجا نیز به دانشجویان زخمی حمله می‌شود. در مجموع تعدادی زیادی از دانشجویان زخمی و احتمال کشته شدن یک دانشجو در بیمارستان میرود. تعداد نا معلومی بازداشت می‌شوند. همچنین در درگیری‌های صورت گرفته فرزند آیت‌الله میرزاعلی فرهنگی، طلبه بسیجی محمد جواد فرهنگی نیز با اصابت گلوله صلاح کمری از سوی فرد ناشناسی کشته می‌شود.

سکوت اصلاح طلبان

برخلاف بازتاب گسترده واقعه دو روز قبل تر کوی دانشگاه تهران، این حرکت دانشجویی فقط بخاطر اینکه در تبریز صورت گرفته و بعلت ترس از تبدیل شدن آن به قیام هویت طلبانه با سکوت اصلاح طلبان و بایکوت خبری اپوزوسیون فارس مواجه میشود و در توجیه آن عباس عبدی سردسته سابق تروریستهای حمله کننده به سفارت آمریکا، گروگان گیر و از رهبران فعلی اصلاح طلبان پان فارس، در مصاحبه ای با وقاحت تمام میگوید:"ما اخبار کوی دانشگاه تبریز را منتشر نکردیم زیرا شبهه مسائل قومی وجود داشت." در حالی که در آن واقعه هیچ بحث قومی - ملی وجود نداشت و این درس عبرتی دیگر بود برای فعالین ساده دل که به وعده های دروغین شوونیزم پان فارس باصطلاح اصلاح طلب فارس ( استمرار طلب) دل بسته بودند. بعد از آن واقعه آزربایجان دیگر هیچگاه دعوت مرکزگرایان فریبکار و بد عهد را قبول نکرد. بارزترین نمونه های آن سکوت و عدم شرکت در جنبش سبز و دیگر اعتراضات فارس محور بعد از آن بوده است.

توضیح:

1- آخوند سید محمد خاتمی رئیس جمهور انتصابی ایران(۱۳۷۶-۸۴)

2- برادر جواد فرهنگی همان بسیجی کشته شده محمد حسین فرهنگی مانقورت و سرسپرده رژیم استکه نماینده تبریز درمجلس شده است.

https://ayiq-eller.blogspot.com/2018/06/blog-post.html