ظلم و تبعیض حکومت تهران برعلیه عربها، همانند دشمنی عریان با تورکها در ایران است، بە عبارتی دیگر شرایط عربهای عربستان بسیار مشابە تورکهای آزربایجان است. دو ملتی کە با هیچ وصلەای نمیتوان آنان را در فرهنگ و ساختارهای حاکمیت ذوب کرد.
اسامی تاریخی و بومی شهرهای عرب به مانند شهرهای تورک توسط سیستم مرکزگرا و با حمایت بخش بزرگی از جامعه مرکزگرای ایران اعم از موافق و مخالف نظام تغییر یافته و هویت اصلی خویش را با اسامی جعلی از دست داده است.
عربستان بە خوزستان، الاحواز بە اهواز، محمرە بە خرمشهر، معشور بە ماهشهر و... جعل گردیدەاست.
عربستان ایران، منطقه ای ثروتمند که سرشار از منابع نفت، گاز، سیمان، آهن و دارای بنادر مهم تجاری و ماهیگیری که با سیاستهای مرکزگرایی کمر همت به نابودی و تاراج این منطقه بسته اند، تا جایی که ملت ساکن در منطقه با وضعیت اسفناک زیستی و کمبود آب آشامیدنی و کشاورزی مواجه هستند و رنج می برند.
بر همگان مبرهن است که دارایی و ثروت غنی منطقه به مرکز و شهرهای اصفهان، تهران، کرمان، مشهد و ... سرازیر میشود تا صرف پروژههای عمرانی، رفاهی، تولیدی و ... گردد و در سایه این چپاول و غارت است که هزاران ایرانی مرکزنشین زندگی مرفه و تجملاتی را در داخل و خارج ایران تجربه می کنند.
اما دلیل سکوت و اهمیت ندادن مرکز نشین ها و آنهایی که داعیه ایران و ایرانیت دارند، بر این وضعیت شوم و اسفناک منطقه چیست؟
پاسخ بە این سوال روشن است
به لحاظ استراتژیک، سیستم حاکم بنا دارد، دموگرافی و بافت جمعیتی عربستان ایران را تغییر دهد و با ترکیب جمعیتی غیر عرب، اجازه خودآگاهی ملی را از ملت عرب آن منطقه بگیرد.
چرا که در عصر جدید کشتار چندین میلیون نفر ممکن نیست، بنابراین بهترین گزینە ایجاد بحران زیست محیطی، کوچ اجباری و تشویق به مهاجرت به کشورهای عربی می باشد.
به لحاظ تاریخی نیز ایرانیان از دوران کودکی در سایه سیاست های سیستم مرکزگرا به گونەای تربیت میشوند کە عربها را عامل ناکامی و تحقیرهای امروزی خود بدانند و از عربها تنفر داشته باشند، به همین دلیل از این منظر مشکل عربها تنها حاکمیت نیست بلکە مردمی است که اکثر آنها عرب ستیز نیز هستند.
اگر کشورهای عربی حوزه خلیج به لحاظ اقتصادی، صرفا متکی به نفت هستند، عربستان ایران دارای مزیت های کم نظیر اقتصادی می باشد و رفاە امروزی فارسها از ثروت این منطقه حاصلخیز بدست میآید.
به لحاظ فرهنگی و تاریخی اگر لرها و گیلک ها را بتوان در کاتاگوری ایرانی گنجانید، به هیچ عنوان نمی توان عربها و حتی تورکها را در کاتاگوری فرهنگ ایرانی قرار داد.
اینجاست کە تعریف ملت برای ایران غیرواقعی و جعلی جلوە میکند. مرکزگرایان چون تلاش دارند ایران را یک ملت تعریف کنند، بە روشهای عرب ستیزانە و تورک ستیزانه و ضد بشری روی آورده اند. عربها و تورکها را مهاجرانی میدانند کە بخاطر اختلافات قبیلەای و جنگهای مذهبی از آن سوى مرز بە ایران مهاجرت کردەاند، اما همین دستە از ایرانیان در جای دیگر کە به نفعشان باشد، بحرین و قطر را بخشی از ایران میدانند.
کوتاە سخن اینکه مشكلات بی آبی شهرهای نفت خیز عربستان نتیجه بی تدبیری و سوء مدیریت حاکمان نیست، بلکە با برنامه و بسیار هدفمند و با انگیزه نابودی خاک و ملت آن دیار صورت میگیرد.
در واقع امروز آنچە بر سر دوستان عربمان می آید برای ما تورکهای آزربایجان غریبه نیست و ما در مشکلات زیست محیطی به ویژه مسئله آب نیز با دوستانمان درد مشترکی داریم. چرا که سالهاست دریاچه اورمیه به صورت برنامه ریزی شده و کاملا عمدی خشکانده میشود.
خوشبختانه امروزه مبارزات ملل غیر فارس ازجمله ملت عرب، برای رهایی از نظام استعمارگر مرکزی، وارد فاز جدیدی شده و روز به روز عربها با جدیت و اعتقاد به آرمان های ملت خویش به مسیر خود ادامه می دهند.
سالهاست جوانان باشور و شعور و با جسارت و نوآوریهای خود عرصه را بر اشغالگران فارس تنگ تر کرده، سنگر ها را یکی پس از دیگری فتح می کنند.
البته همیشه قیام ملل غیر فارس با سرکوب شدید نظامی روبهرو میشوند.
اما با وجود سرکوب های شدید، ملت مبارز عرب الاحواز در چند روز اخیر با اعتراضات گسترده خیابانی پرچم اشغال و تبعیض را به پایین کشیده و پرچم عدالت و برابری را بر افراشته اند.
همرزمان غیور ملت عرب
اینک و در کشاکش مبارزات ملل غیر فارس بر علیه راسیسم و شوونیزم فارس حاکم و درحالی که نهضت برابری و مبارزه با نژادپرستی در سراسر دنیا ابعاد جهانی گرفته و همگان نفرت وانزجار خویش را از تفکرات نژادپرستانه اعلام کرده اند، ما نیز به عنوان ملت تورک که با ملت عرب درد مشترکی داریم، حامی و پشتیبان دوستان عربمان خواهیم بود.
به امید آزادی تمامی ملتهای دربند
عاشت الاحواز
یاشاسین آزربایجان
شاهین برزگر
تبریز