آذربایجان در هر شرایطی حتی زمانی که خودش، فجیعترین روزهای تاریخش را سپری میکند؛ همراهی و پشتیبانی خود را از ملّتهای تحت ظلم در جغرافیای ایران اعلام میدارد. الاحواز، سرزمینی که وضعیتی مشابه با آذربایجان را دارد و برای ابتداییترین حقوق خود به اعتراض برخواسته، اولین حمایت خود را از آذربایجان دریافت کرد. اتحادی از شمال و جنوب ایران که برای رسیدن به حقوق ملی و انسانیشان در کنار هم به مبارزه برخواستهاند.
در ضمن شعار هوشمندانهای که با خطاب واژه "الاحواز" به هویت عربهای ایران پرداخته که سالهاست در معرض نابودی قرار دارد.
اعلام انزجار از انکار، تحریف و نابودی هویت آذربایجان در طول یک قرن اخیر و فریاد هویتی که تاریخ هزارساله این منطقه را رقم زده و صحنههای حیرتانگیزی به وجود آورده. آذربایجانی و تورکبودن، مولفههایی که همانند گذشته این منطقه، آینده آن را نیز متحول خواهد کرد.
شعاری که یک پیام بزرگ را در پی دارد. اینکه آذربایجان نه در داخل جریانها و گروههای پوزیسیون اعم از اصلاحطلب، اصولگرا و ... و نه اپوزیسیون اعم از سلطنتطلب و رسانههایشان هضم نشده و خواهان موجودیت( وار اولماق) خود است، موجودیتی که متکّی به ملت است. موجودیتی که در قالب هیچ یک از جریانهای حال حاضر داخلی و خارجی تحقق پیدا نخواهد کرد.
و آخرین شعار، شعاری که موجودیت آذربایجان را بعنوان آلترناتیوی برای آینده ایران مطرح میکند، شعاری که با بسیاری از شعارهای سرداده شده از مرکز تفاوت فاحشی دارد. شعارهای سرداده شده توسط مرکزنشینان صرفا به پایان نظم موجود اشاره میکند و برای نظم جدید راهکاری مناسبی ارائه نمیدهد. اما این شعار راهکاریست برای آینده آذربایجان و ایران...
نکته قابل توجه دیگر اینکه، هیچ یک از رسانههای اپوزیسیون این شعارها را پوشش نداده و در برخی موارد فقط شعار اول را رسانهای کردهاند که نشانگر هدفمند رفتار کردن، بایکوت فضای آذربایجان و مصادره اعتراضات به نفع خود است.
امیر بدری