«برگرفته از نشریه آزاد آزربایجان، شماره ۲، مهر ۱۴۰۳»
رژیم جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس خود از تمامی راههای ممکنه برای مبارزه با نیروهای مخالف خود بهره برده است. از بازداشت و تعقیب و شکنجه تا اعدام و حذف فیزیکی و تبعید.
در مرام این رژیم، مخالف را باید کشت، چه با لگد چه با مشت!
اما آنچه که در این گزارش قرار بر پرداخت به آن بود و هست، استفاده رژیم ایران از مزدوران خود در میان نیروهای اپوزیسیون و با نقاب فعال سیاسی است. ماموران امنیتی ایران بعضا از نیروهای کادر، و بعضا نیز از فعالین سیاسی خودفروخته جهت جاسوسی و نفوذ در میان نیروهای مخالف رژیم استفاده کرده و این شیوه به یکی از شیوه های رایج حکومت ایران تبدیل شده است.
در سالهای گذشته اگر چه در میان نیروهای اپوزیسیون فارس در مواردی از حضور ماموران نفوذی رژیم ایران پرده برداشته شده و آنان افشا گردیده اند اما تاکنون چنین موضوعی در میان نیروهای فعالین حرکت ملی آزربایجان طرح نگردیده و گویا رژیم ایران یکی از مهمترین و شاید اصلیترین نیروی مخالف خود، یعنی حرکت ملی آزربایجان را به حال خود و بدون نفوذی رها کرده است!
نه، چنین نیست!
اتفاقا، شاید، بیشترین و بزرگترین سرمایه گذاری ماموران امنیتی ایران بر رصد فعالین ملی آزربایجان گذاشته شده و این حرکت را با حضور نیروهای وابسته به رژیم ایران تحت رصد داخلی قرار داده است.
آذوح در تمامی سالیان مدید گذشته یکی از اصلیترین وظایف خود را ضدجاسوسی، و رصد و دشیفره کردن نیروهای نفوذی دانسته و تا توانسته، اگرچه در خفا، تلاش کرده تا حد امکان دست این افراد را از مراکز تصمیمگیری در حرکت ملی آزربایجان کوتاه سازد.
نزدیک به 1.5 سال قبل یک گزارش/سند به دست آذوح رسید که نشان از حضور یک مامور بسیار بلندمرتبه وزارت اطلاعات ایران در در خارج از کشور و در قالب یک فعال ملی آزربایجان داشت. این سند، سبب گردید تا دانسته های پیشین نیز دوباره مورد کنکاش قرار گیرد و همین امر موجب شد تا با همراهی وزارت امنیت دو کشور اروپایی و ورود سازمان حسابرسی مالی یک کشور اروپایی به موضوع از همکاری حداقل 7 نفر (4 مرد و 3 زن) با وزارت اطلاعات ایران رمزگشایی گردد.
جاسوسی از فعالین ملی آزربایجان، پولشویی، ایجاد شرکتهای صوری و انتقال وجه از طریق آنها به حساب بانکی عوامل اطلاعاتی، تطمیع مافیا برای حمله به منازل و محل کار فعالین ملی و چندین عمل مجرمانه دیگر تنها بخشی از مواردی است که با پیگیری و ورود سازمانهای امنیتی دو کشور اروپایی اسناد مربوطه به دست آمده و روند قضایی آن نیز آغاز گردیده است.
قرار بود به مناسبت فرارسیدن روز 1 مهر و آغاز نسل کشی معنوی کودکان غیرفارس در ایران، با انتشار بخشی از اسناد مربوطه هدیه ای به رژیم ایران بدهیم اما با خواست مستقیم نهادهای قضایی که درگیر پرونده هستند و به دلیل احتمال ایجاد اخلال در روند رسیدگی به پرونده، به دستور آنها از انتشار گزارش جلوگیری شد.
اما بسیار امیدواریم که خیلی زود، اگر نهادهای امنیتی آن دو کشور اروپایی سرنوشت پرونده را به معامله با رژیم ایران پیوند نزنند و اگر عمری باقی بود و بلایی سرمان نیامد!، تا آخرین نفر از این حلقه مزدور را افشا خواهیم کرد.
خواهیم دید!