آذوح: آیا داعش تضعیف شده است؟ سال ۲۰۱۶، سال پیکار با "دولت اسلامی" بود و سال تشدید رقابت این گروه تروریستی با شبکه القاعده و طالبان. نگاهی اجمالی به وضعیت داعش در کشورهای مختلف در واپسین هفتههای سال ۲۰۱۶.
فشار بر نیروهای وابسته به گروه تروریستی "دولت اسلامی" روز به روز افزایش مییابد. حملات متمرکز به مواضع این گروه در کشورهای مختلف شدت گرفته است. رقابت با دیگر سازمانها و گروههای تروریستی و بهویژه با گروه القاعده باعث تضعیف بیش از پیش داعش شده است. اما تضعیف داعش به معنی نابودی و شکست آن نیست. نیروهای وابسته به "دولت اسلامی" توجه خود را معطوف به آفریقا کرده و بر نفوذ خود در این قاره افزودهاند. نگاهی به وضعیت داعش در خاورمیانه و آفریقا.
جنگ در موصل کماکان ادامه دارد. "دولت اسلامی" برای دفاع از مواضع خود دست به کشتار غیرنظامیان میزند. دهها هزار نفر از ساکنان شهر ناگزیر خانه و کاشانه خود را رها کرده و در اردوگاههای پناهجویان زندگی میکنند. جنگ تمام عیار نیروهای دولتی و ائتلاف فراملی با نیروهای "دولت اسلامی" در عراق جریان دارد. اینکه "دولت اسلامی" تا چه زمان میتواند در عراق مقاومت کند، روشن نیست. اما، فرماندهان این گروه در رویکرد خود نسبت به فعالیتهای نظامی در خاورمیانه تجدید نظر کردهاند.
"دولت اسلامی" در عراق متحمل چند شکست جدی شده است. وضعیت در سوریه نیز به سود نیروهای مخالف داعش تغییر کرده است. اما تضعیف "دولت اسلامی" به معنی چیره شدن و غلبه بر آن نیست. جهادگرایان وابسته به این گروه تروریستی حال میکوشند با استفاده از اوضاع نابسامان حاکم بر لیبی، مالی، سومالی و نیجریه پایگاهها و مواضع جدیدی برای خود در قاره آفریقا ایجاد کنند.
حضور شکننده در خاورمیانه
قدرتگیری گروه تروریستی "خلیفه جهان اسلام" ابوبکر بغدادی پس از مرگ ابوعمر بغدادی به عملیاتی برمیگردد که این گروه در خاک عراق انجام داد. بحران سیاسی بر جای مانده از بهار عربی و جنگ داخلی در سوریه نیز زمینههای گسترش نفوذ "دولت اسلامی" را در خاورمیانه فراهم آورده بود. پس از چند موفقیت مهم در خاورمیانه، حال دوره زوال و ضعف این گروه شروع شده و طرح تاسیس امپراتوری اسلامی که ابوبکر بغدادی و سازمان تروریستی "دولت اسلامی" ریخته بودند، آسیبی جدی دیده است.
از آن گذشته، رقابت با شبکه القاعده نیز از گستره نفوذ "دولت اسلامی" در منطقه کاسته است. دولتهای منطقه نیز با کمک کشورهای غربی و بویژه ایالات متحده آمریکا از یکسو و همراهی دمشق، تهران و مسکو از سوی دیگر کنترل داعش بر بسیاری از نقاط این منطقه بحرانزده را به چالش کشیدهاند.
عملیات تروریستی یا تصرف مناطق
یک تفاوت جدی میان رویکرد القاعده و "دولت اسلامی" وجود دارد. گروه القاعده عمدتا از طریق عملیات تروریستی میکوشد بر دامنه نفوذ خود در این یا آن کشور منطقه بیفزاید. حال آنکه، رویکرد اشغال و تصرف این منطقه یا آن منطقه، بخشی از استراتژی اصلی "دولت اسلامی" است.
شکست و عقبنشینی از این یا آن بخش از کشورهای عراق و سوریه، منجر به تغییر رویکرد "دولت اسلامی" شده است. گروههای وابسته به "دولت اسلامی" که در مصر، یمن و شماری از کشورهای آفریقایی فعالیت دارند، حال روی به عملیات تروریستی آوردهاند و از این رو، در رقابت مستقیم با القاعده قرار گرفتهاند.
گروه انصار بیتالمقدس در مصر
گروه انصار بیتالمقدس که در مصر فعالیت میکند، یکی از همین گروههای تروریستی وابسته به دولت اسلامی است. گروه انصار بیتالمقدس از سال ۲۰۱۴ به عنوان شاخه سینایی گروه تروریستی "دولت اسلامی" فعالیت خود را آغاز کرد. این گروه از آن زمان تا کنون دست به حملات تروریستی متعددی در خاک مصر زده است. بدیهی است که هدف از این حملات، بیثباتی سیاسی و ایجاد بحران سیاسی در مصر از طریق ایجاد ناامنی و وحشت بوده است. بیثباتی سیاسی در مصر، میتواند همچون وضعیتی که در لیبی حاکم است، زمینههای مساعد برای فعالیتهای تروریستی را فراهم سازد.
بیشتر بخوانید: بیلان قربانیان حملات ارتش آمریکا در نبرد با داعش: تاکنون ۱۱۹ کشته غیرنظامی
از این رو، هدف اصلی حملات انصار بیتالمقدس، ارتش مصر و نیروهای نظامی و انتظامی این کشور بهویژه نیروهایی هستند که در شمال شبه جزیره سینا مستقر هستند. آخرین حمله این گروه به نیروهای ارتش مصر به روز ۲۵ نوامبر برمیگردد. حملهای تروریستی که منجر به کشته شدن ۸ مامور پلیس در منطقه شمال سینا شد.
مهمترین عملیات خونین تروریستی گروه انصار بیتالمقدس، بمبگذاری در هواپیمای روسی بود که منجر به مرگ ۲۲۴ نفر گشت. در نوامبر ۲۰۱۵ هواپیمایی که حامل گردشگران روسی به منطقه تفریحی شرم الشیخ بود، منفجر شد. تحقیقات رد پای انصار بیتالمقدس را در این حمله خونین نشان میدهند. بدیهی است که صنعت گردشگری یکی از منابع اصلی تامین ارز دولت مرکزی مصر به شمار میآید. هدف بمبگذاری در هواپیمای روسی ضربه زدن به صنعت گردشگری این کشور بود.
یمن و رزمندگان حوثی
اوضاع در یمن متفاوت از آن چیزی است که ما در مصر و بهویژه در منقطه شمال سینا با آن روبرو هستیم. یمن از جمله کشورهایی است که در چتر فعالیت شبکه القاعده قرار دارد. درگیریهای نظامی میان رزمندگان حوثی و دولت این کشور، زمینههای حضور هر چه بیشتر گروههای تروریستی را فراهم کرده است.
از این رو، گروههای وابسته به "دولت اسلامی" نیز در یمن فعال شدهاند. اما رقابت با القاعده در یمن برای نیروهای وابسته به "دولت اسلامی" ساده نیست. به همین دلیل فعالیت این گروه در یمن به عملیات تروریستی علیه شیعیان در صنعا محدود میشود. صنعا گرچه در کنترل رزمندگان حوثی است، اما این کنترل به آن حدی نیست که بتواند مانع از عملیات تروریستی هستههای وابسته به "دولت اسلامی" شود.
فعالیت در افغانستان و پاکستان
گروه تروریستی "دولت اسلامی" بر آن بود پس از عقبنشینی اجباری در سوریه و عراق، بر نفوذ خود در دو کشور افغانستان و پاکستان بیفزاید. سیاست راهبردی این گروه در این دو کشور، همچون سیاست کلی، تصرف این یا آن منطقه بوده است. سیاستی که نتوانسته است اجرایی شود.
عملیات تروریستی گروه "دولت اسلامی" در افغانستان عمدتا متوجه نیروهای غیرنظامی و مردم عادی است. هدف اصلی حملات این گروه در افغانستان شیعیان ساکن این کشور هستند. سیاستی که این گروه در افغانستان دنبال میکند، ایجاد وحشت و ناامنی در افغانستان است. اما دست گروه "دولت اسلامی" در افغانستان باز نیست، و رقابت شدیدی میان این گروه و گروه طالبان وجود دارد. رقابت با طالبان مانع از گسترش نفوذ این گروه در افغانستان شده است و عمده فعالیت این گروه در این کشور در دو ولایت از مجموع ۳۴ ولایت این کشور متمرکز است.
صرفنظر از رقابت شدید با طالبان، ظرف ماههای گذشته، حملات ارتش افغانستان در همراهی و مشارکت با نیروهای نظامی آمریکا علیه "دولت اسلامی" تشدید شده است. نیروهای وابسته به ارتش افغانستان با بهره بردن از حمایت هوایی از سوی ارتش آمریکا بارها به مواضع آنها در شرق کشور و بویژه به ایالت ننگرهار حمله کردهاند.
وضعیت نیروهای "دولت اسلامی" در پاکستان نیز تفاوت فاحشی با افغانستان نمیکند. ارتش پاکستان ظرف ماههای گذشته دست به حملات گستردهای علیه نیروهای این گروه تروریستی زده است. "دولت اسلامی" در پاکستان هستههای تروریستی ایجاد کرده و توسط این هستهها اقدام به حملات انتحاری و تروریستی بویژه علیه شیعیان میکند. گزارشکار پلیس پاکستان از موفقیت آنان در کشف و تلاشی این هستهها در سال جاری خبر میدهند. ایالات متحده آمریکا نیز بارها با استفاده از پهپادهای خود اقدام به حمله به مواضع آنان در پاکستان نموده است.
تلاش برای گسترش نفوذ در سومالی
در اثر فعالیت تروریستی گروههای افراطی اسلامی صدها نفر در سال جاری در آفریقا جان خود را از دست دادهاند. رقابت خونینی میان دو جریان تروریستی "دولت اسلامی" و سازمان القاعده در این قاره در گرفته است. "دولت اسلامی" بر آن است تا جای گروه القاعده را در این قاره بگیرد.
هر دو مایل به تاسیس دولت تئوکراتیک اسلامی هستند. اما به نظر میرسد که "دولت اسلامی" برنامههای تروریستی جامعتری برای کل جهان در سر میپروراند. کشورهای منطقه ساحل و از آن جمله نیجر، سودان و اریتره از جمله کشورهایی هستند که بیشتر تحت کنترل القاعده قرار دارند. حال آنکه "دولت اسلامی" میکوشد بر نقش و فعالیتهای خود در دو کشور سومالی و نیجریه بیفزاید.
هر دو گروه تروریستی در سومالی فعال هستند. اوضاع سومالی حتی از وضعیت حاکم بر نیجریه نیز وخیمتر است. سازمان ملل متحد ۲۰ هزار سرباز حافظ صلح را مامور مقابله با جهادگران در سومالی کرده است. اما این مبارزه تا کنون پیشرفت قابل توجهی نداشته است.
فعالیتهای تروریستی در سومالی عمدتا توسط گروه الشباب صورت میگیرد. این گروه رقیب اصلی "دولت اسلامی" است و مایل نیست که نفوذ این گروه در سومالی افزایش یابد.
گروه تروریستی الشباب سال ۲۰۱۲ رسما با القاعده پیمان اتحاد امضا کرد. براساس تحقیقات "مرکز پژوهشهای ساهان" که در نایروبی مستقر است، "دولت اسلامی" بهرغم نفوذ گسترده گروه الشباب سعی به جذب نیرو دارد. تحقیقات این مرکز نشان میدهد که بسیاری از جوانان سومالی که در شمار نیروهای بالقوه گروه تروریستی الشباب قرار دارند، به گروه "دولت اسلامی" پیوستهاند. گروه "دولت اسلامی" گرچه در سومالی ضعیفتر از گروه الشباب است، ولی گروهی است که در کشورهای زیادی فعالیت دارد.
حملات واحدهای نظامی اتحادیه آفریقا و همچنین حملات هوایی که توسط پهپادهای آمریکا به مواضع الشباب در سومالی صورت گرفته باعث تضعیف جدی این گروه نشده است. کارشناسان "مرکز پژوهشهای ساهان" حتی از احتمال جدی گسترش فعالیتهای گروه الشباب در کشور همسایه، یعنی کنیا خبر میدهند.
اوضاع در کشور مالی
در مالی، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل با ۱۳۰۰۰ سرباز علیه القاعده و نیروهای وابسته به "دولت اسلامی" مبارزه میکنند. حتی نیروهای ارتش آلمان نیز در این نبرد حضور دارند. تلاشهای "دولت اسلامی" برای جذب نیرو و گسترش نفوذ در این کشور موفقیتآمیز نبوده است.
در مالی، همه گروههای تروریستی فعال مستقیما وابسته به القاعده هستند. در سال جاری نه تنها حملات تروریستی گستردهای در شمال مالی روی داده، بلکه گروههای تروریستی حتی در مرکز کشور دست به عملیات تروریستی زدهاند.
گروههایی چون انصار دین و المرابطون از جمله گروههای تروریستی فعال در مالی هستند که مستقیما با شبکه القاعده همکاری میکنند. این گروهها همراه با گروه القاعده مغرب اسلامی ظرف سه سال گذشته دست به عملیات تروریستی متعددی در مالی و کشورهای منطقه ساحل زدهاند.
ارتش مالی برای مقابله با این گروههای تروریستی با دشواری جدی روبرو است. از یکسو نیروهای حافظ صلح، که آلمان هم در آن مشارکت دارد، ماموریتی برای مقابله با نیروهای تروریستی در مالی ندارند، و از سوی دیگر، موقعیت جغرافیایی مالی به تروریستها امکان میدهد پس از انجام حملات به دل بیابانها و صحراها پناه برده و خود را برای حمله بعدی آماده کنند.
بوکو حرام در نیجریه
برخلاف کشورهای منطقه ساحل که عرصه تاخت و تاز گروه القاعده و گروههای وابسته به آن هستند، در نیجریه و لیبی، "دولت اسلامی" از نفوذ زیادی برخوردار است.
وحشتناکترین گروه فعال تروریستی در آفریقا بوکو حرام است که در شمال شرقی نیجریه فعالیت میکند. ربودن و گروگان گرفتن ۲۰۰ دانشآموز عمدتا مسیحی در سال ۲۰۱۴ در منطقه چیباک نام این گروه را بر زبانها انداخت. این گروه در اثر حملات مشترک دولت و ارتش و همچنین اختلافات داخلی تضعیف شده است. اما تضعیف به معنی شکست این گروه نیست.
رهبر گروه تروریستی بوکو حرام، ابوبکر شیکاو در ماه مارس سال ۲۰۱۵ با "خلیفه" گروه تروریستی "دولت اسلامی"، ابوبکر بغدادی، پیمان مودت امضا کرد. اما این پیمان چندان دوامی نداشت و در اوت سال جاری، راه این دو از هم جدا شد و "دولت اسلامی" فرد دیگری به نام ابومصعب البرناوی را به عنوان "شیخ" و رهبر جدید "استان آفریقای غربی" در خلافت خود تعیین کرد.
علت اختلافات درونی بوکو حرام، اختلاف نظر بر سر شیوه مبارزه و استفاده از کودکان برای حملات انتحاری اعلام شده است. در اثر حملاتی که از سال ۲۰۰۹ تا کنون توسط گروه بوکو حرام صورت گرفته، حداقل ۱۴ هزار نفر کشته شدهاند.
دو میلیون نفر نیز در اثر حملات بوکو حرام ناگزیر به فرار از خانه و کاشانه خود شدهاند. در مناطق تحت کنترل بوکو حرام، کمبود و فقر حاکم است. حداقل ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر به کمکهای بینالمللی برای تامین خوراک خود نیاز دارند.
شکست و عقبنشینی داعش در لیبی
در اوایل سال ۲۰۱۶ نیروهای وابسته به "دولت اسلامی" یک منطقه بسیار بزرگ در لیبی را تحت کنترل خود داشتند. اما واحدهای نظامی تحت فرماندهی دولت وحدت ملی لیبی موفق شدند نیروهای "دولت اسلامی" را شکست داده و تقریبا کل این منطقه را از کنترل آنها خارج کنند.
مارتین کولبر، مامور ویژه سازمان ملل برای حل بحران سیاسی لیبی، گفته است که نیروهای "دولت اسلامی" حتی از خلیج سیرت (سیدرا) کاملا پاکسازی شدهاند. اما هستههای تروریستی "دولت اسلامی" هنوز در سراسر لیبی فعال هستند.
در واقعیت امر "دولت اسلامی" بهرغم شکستهای خود کماکان یک جریان خطرناک در لیبی به شمار میرود. مارتین کوبلر در گفتوگو با خبرگزاری آلمان گفته است که بسیاری از تروریستهای "دولت اسلامی" در کل کشور لیبی هستههای تروریستی ایجاد کردهاند. هستههایی که هر لحظه میتوانند مجددا فعال شوند. حتی این احتمال که "دولت اسلامی" در بخش دیگری از لیبی منطقهای را تحت کنترل خود درآورد، منتفی نیست.
مبارزه با تروریسم در لیبی و بهویژه مبارزه با هستههای فعال "دولت اسلامی" در این کشور به واسطه بحران سیاسی حاکم بر این کشور بسیار دشوار شده است. دولت وحدت لیبی عملا بر کل لیبی حاکمیت ندارد و لیبی یکپارچگی خود را از دست داده و دوپاره شده است.
تنها راه چاره برای مشکلات عدیده و بزرگ این کشور وحدت مجدد آن است. و این همان چیزی است که سازمان ملل تا کنون قادر به اجرای آن نشده است. سازمان ملل حتی حاضر شده است به نیروهای مخالف و از جمله به فرماندهان نظامی شرق لیبی در دولت وحدت امتیازاتی بدهد.
قدرتگیری ژنرال منفوری به نام حفتر
عقب نشینی "دولت اسلامی" از منطقه بزرگ تحت کنترل خود به معنی پیروزی بر این گروه تروریستی نیست. لیبی برای غلبه بر داعش نیاز به یک نیروی قهر دولتی دارد، یعنی نیاز به یک ارتش سراسری و همچنین نیاز به پلیس و نیروی انتظامی واحد. اما شرط اصلی ایجاد یک ارتش واحد، وحدت لیبی است و این کشور از وحدت خود بسیار فاصله دارد.
اوایل سال ۲۰۱۶ نیروهای سازمان ملل در طرابلس و غرب کشور کار خود را شروع کردند. حدود یک سال از آغاز فعالیت سازمان ملل در طرابلس میگذرد، اما نیروهای وابسته به این سازمان نتوانستهاند دامنه کار خود را از پایتخت لیبی به سایر نقاط گسترش دهند.
پارلمان لیبی (طبرق) در شرق این کشور تا کنون از به رسمیت شناختن دولت وحدت ملی لیبی امتناع ورزیده است. یکی از کسانی که با به رسمیت شناختن دولت وحدت ملی لیبی بشدت مخالف است، ژنرال خلیفه بالقاسم حفتر نام دارد. حفتر به مرد قدرتمند شرق لیبی بدل شده و توانسته است ظرف ماههای گذشته بر دامنه قدرت خود بیفزاید.
ژنرال حفتر از معدود افرادی است که میتواند در شکلگیری یک ارتش واحد در لیبی نقش مهمی ایفا کند. اما موضوع به این سادگی نیست. بی تردید اگر ژنرال حفتر حاضر به مشارکت در دولت جدید و متحد لیبی گردد، خواهان نقشی بسیار مهم خواهد بود. و این چیزی است که مردم غرب لیبی حاضر به پذیرش آن نیستند. جالب اینجاست که ژنرال حفتر حتی حاضر به گفتوگو با نیروهای سازمان ملل نشده است.
بنابراین وضعیت لیبی بسیار حساس است. برای مقابله با "دولت اسلامی" به ارتش واحد و سراسری نیاز است. تنها ی دولت واحد و مرکزی میتواند چنین ارتشی را ایجاد کند. خصومت موجود میان دو بخش لیبی، امکان تاسیس یک دولت واحد را بهشدت کاهش داده است.
Dw