ملت لر از ملتهای  صادق و غیور و حق طلب و شجاع و صادق ایران است که به سبب همین صداقت و سلحشوری و غیرتش در صد سال اخیر، به محض سقوط حاکمیت سنتی اما سالم تورک قاجار و روی کارآمدن حاکمیت نژادپرست فارسمدار پهلوی توسط رضا پالانی، درست همانند ملت تورک آزربایجان و ملت عرب، آماج توطئه ها و خیانتها و جنایتها و خباثتها و رذالتهای حاکمیت فارس پهلوی و جمهوری اسلامی ایران بوده است.

رکن 2 ستاد ارتش رضا پالانی که بعدها در زمان حاکمیت محمدرضا پالانی به اسم ساواک درآمد و در زمان اخیر ان را به اسم وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران می شناسیم، یکی از مهمترین وظایفش جکسازی علیه ملل تورک، گیلک و لر بوده است. این جکسازیهای سیستماتیک و برنامه ریزی شده و هدفمند که حاوی توهین به ملل یادشده و تمسخر و تحقیر آنها بوده است، هدفش فرهنگسازی فاشیستی به نفع قوم جعلی فارس و متنفر کردن انسانهای تورک، لر و گیلک از هویتشان و زبان مادریشان و هستی اصیل انسانیشان انجام می شده است که هم اکنون در میان مردم عادی فارس توهین و تحقیر و تمسخر تورک و لر و گیلک (رشتی) چنان نهادینه شده است که عملاً به فرهنگ عادی و روزمره و بهنجارشان تبدیل شده است. روی دیگر این جکسازیها و تحقیرها و توهینها و تمسخرهای انسانهای تورک و لر و گیلک دادن هویت تاریخی جعلی باشکوه و فرهنگ و تمدن با عظمت به عنصر فارس بوده و هست.

بر اساس نقشۀ استعمار صلیبی ضدتورک و ضدعرب و ضدلر انگلیس باید هویت باشکوه و درخشان به عنصر تاجیک ایران داده می شد و از این ملت که هیچگونه مزیتی جز داشتن نخبگان نوکرصفت عبد و عبید استعمار صلیبی انگلیس نداشتند، به اسم ملت «پارس/ فارس» قلۀ تمدن ساخته می شد، تا همین ملت تنها ملت موجود در ممالک محروسه قاجار به جهانیان معرفی گردد و کشور جعلی ایران به معنی «سرزمین فارسهای آریایی» بنا شود و  پروژه کثیف و ضدانسانی آسیمیلاسیون انسانهای ملل تورک و لر و گیلک و دیگر انسانهای ملل غیرفارس در ملت جعلی فارس آسانتر و سریعتر پیش رود. برای این کار نیاز بود که حاکمیت غیروابسته و غیرانگلیسی و غیرصلیبی تورک قاجار برانداخته شود و به جایش یک حاکمیت وابسته و نوکر و عبد و عبید صلیبی و انگلیسی ضدتورک، ضد عرب، ضدلر و ضد غیرفارس (حاکمیت پهلوی) روی کار آید. استعمار انگلیس این کار را با جنبش به ظاهر دموکراسی طلب و حق طلب مشروطیت انجام داد و شگفتا که برای به حاکمیت رساندن حاکمیت فارسمدار پهلوی که دشمن خونی و قاتل تورک و لر و گیلک بود، سیاست خبیثانۀ استعمار انگلیس و روس طوری پیش رفت که قهرمانانی از ملل تورک و لر و گیلک، یعنی ستارخان و باقرخان تورک آزربایجانی، سردار اسعد لر بختیاری و محمدولی خان گیلک تنکابنی به ترتیب جانفشانی کردند تا تیشه به ریشۀ حاکمیت قاجار و در اصل خودشان بزنند. متأسفانه خوانین بختیاری و در رأس آنها سردار اسعد بختیاری و ایلش نقش مهمی در فتح تهران و تضعیف و نابودی حاکمیت قاجار داشتند و با فتح تهران به یکی از قدرتمندترین دودمانهای اشرافی ممالک محروسه بدل شدند.

بعد از پیروزی انقلاب صلیبی و ضدتورک مشروطیت استعمار انگلیس که خیالش از تضعیف حاکمیت قاجار راحت شده بود با کمک عوامل پانفارس فراماسون و داشناک ارمنی ستارخان و باقرخان دو قهرمان تورک را با سیصد تفنگچی همراهشان در تهران با تفنگ یپرم خان داشناک ارمنی و هشتاد ارمنی داشناک در خدمت انگلیس و نیز سردار اسعد بختیاری و ایل و تبارش به قتل رساندند تا راحت بتوانند سیاستهای کثیف نژادپرستانه شان را به نفع عنصر فارس و به ضرر عناصر غیرفارس مخصوصا تورک و لر و گیلک به پیش ببرند که همین موجب قیامهایی در آزربایجان و گیلان شد و شیخ محمدخیابانی و میرزا کوچک خان جنگلی قیام کردند و اجرای عدالت و لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی قانون اساسی مشروطیت (حق داشتن مجلس شورای ایالتی برای کل ایالات ایران) را خواستار شدند، که آنها هم به دست ایادی فراماسونر انگلیس کشته شدند تا راه برای به حاکمیت رساندن دیکتاتوری یگانۀ فارس یعنی رضا پالانی بی سواد ضدتورک، ضد لر، ضد گیلک و ضد انسان اما فارس پرست آسان و راحت شود.

از زمان آغاز حاکمیت فارس پرست پهلوی سیاه روزی ملل قهرمان تورک و لر و گیلک آغاز شد. چون این سه ملت از زمان قاجار در مقابل زورگویی و استبداد و استعمار ایستاده بودند باید انسانهایشان از لحاظ شخصیتی خرد و کوچک و از هویت اصیل و خدادادیشان متنفر و بیزار می شدند تا پتانسیل اعتراض و قیام و حق طلبی و حق خواهی در آنها بمیرد و نابود شود و پروژۀ ضدانسانی آسیمیلاسیون انسانهای این سه ملت در ملت جعلی فارس به راحتی پیش برود. جکسازیها و تمسخرها و توهینها و تحقیرهای انسانهای این سه ملت توسط مأموران کارکشتۀ رکن دو ستاد ارتش رضا پالانی و ساواک محمدرضا پالانی و هم اکنون وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران دقیقا به خاطر روحیه مبارزاتی و ضد ظلم و ستم و حق طلبشان بوده و هست. آیا تا به حال اندیشیده ایم که چرا ملت کورد مشمول جکسازی ناجوانمردانه شوونیسم فارس قرار نگرفت؟ چون دو ملت فارس و کورد از یک تیره و تبار و هر دو نوکران عبد و عبید استعمار صلیبی هستند و در راستای محو فیزیکی و نسل کشی سه ملت تورک و لر و عرب سالهای سال است پرورده و مسلح و آماده شده اند.

سیاست استعماری صلیبی انگلیس در ایجاد اختلاف و دشمنی بین ملل غیرفارس با همدیگر از یک سو و ایجاد اتحاد بین عناصر فارس و کورد با همدیگر در جهات مقاصد ضدانسانی تورک ستیزانه و عرب ستیزانه و لرستیزانه و انسان ستیزانه بوده است از این رو فشار و ظلم سیستماتیک علیه سه ملت تورک، عرب و لر از همه ملل ایران بیشتر بوده و هست. علاوه بر آن وظیفۀ استعماری حاکمیتهای پهلوی و جمهوری اسلامی ایران ایجاد اختلاف داخلی بین تیره ها و طوایف ملت تورک و لر با همدیگر نیز بوده و هست تا تورکها و لرها در داخل هم به جان هم بیفتند و پروژۀ ضدانسانی آسیمیلاسیون و محو فرهنگی و سپس سیاسی این دو ملت بزرگ به کام دو ملت فارس و کورد به راحتی پیش رود.  

نقشۀ استعمار صلیبی ضد تورک، ضد عرب و ضد لر در دویست سال اخیر این بوده است: سه ملت تورک، لر و عرب ایران را با آسیمیلاسیون فرهنگی و در فرصت مناسب با نسل کشی فیزیکی نابود کن و سرزمینهای مادریشان (آذربایجان، قاشقای ائلی، لرستان و عربستان) را بین دو ملت فارس و کورد تقسیم کن. این نقشۀ اصلی استعمار صلیبی انگلستان است. انسانهای ملت لر تحت عنوان یاغی و غارتگر (غارتگر چه؟) توسط ارتش خونخوار رضا پالانی نسل کشی و تبعید و از سرزمین مادریشان تارانده شدند و این دقیقاً نقشۀ استعمار انگلیس بود که در پوشش فریبندۀ یکپارچه سازی حاکمیت و ایجاد یک حاکمیت برای کل کشور کثیرالمله ایران، علی رغم اختلاف اتنیکی و ملی آشکار ساکنانش، انجام گرفت. نسل کشیهای انسانهای تورک آزربایجان در دوره شوم رضا پالانی نوکر انگلیس، با ایجاد قحطیهای دهشتناک مصنوعی توسط مأموران جلاد پالانی (پهلوی) انجام گرفت. پدربزرگهایمان در زمان بچگیمان می گفتند که ما در روستهای آزربایجان در زمینهای خودمان محصولات کشاورزی از قبیل گندم و جو و غیره می کاشتیم و زحمت می کشیدیم و به محض شروع برداشت امنیه های جلاد رضا پالانی با شترهایشان سر می رسیدند و همه گندمها و جوها را بار شترها می کردند و به تهران، اصفهان، یزد، کرمان و دیگر شهرهای فارس نشین می بردند و فقط مقداری جو برایمان باقی می گذاشتند و در مقابل اعتراض ما یا با گلولۀ تفنگ جواب می دادند و جوانهای رشید بی دفاعمان را می کشتند یا به تمسخر به ما می گفتند: «ترک خر است و غذای خر چیزی جز جو نیست»!!! در نتیجه قحطیهای وحشتناک در زمانی در روستاها و شهرهای آزربایجان جان هزاران انسان تورک را می گرفت که در تهران، اصفهان، یزد، کرمان و مشهد نانهای تازه پخت با خمیر آرد گندمهایی آزربایجان در میخهای نانواییها فراوان آویزان می شد و انسانهای ملت تورک از جمله پدربزرگها و پدران ما تورکهای آزربایجان مجبور می شدند برای نجات جان خودشان و زن و بچه شان به تهران، گیلان، مازندران، اصفهان، یزد، کرمان، مشهد و مخصوصا تهران بروند و در نتیجۀ سیستم آموزشی و جامعۀ به شدت ضد تورک، آسیمیله و فارس شوند تا ملت جعلی فارس زیاد و ملت تورک کم شود. این است رضا پالانی که پانفارسها و مانقورتهای بی وجدان حقیرتر از احقر هم اکنون او را قهرمان(؟!) می نامند! چه قهرمانی؟! قهرمان فارسهای فاشیست و مانقورتهای ازذل احقر بی سواد تورک که نه تنها تاریخ خود را نمی خوانند بلکه از پدربزرگها و مادربزرگهایشان هم نمی پرسند که چه روزگاری در آزربایجان گذرانیده اند. نسل کشی بزرگ تاریخی ملت تورک آزربایجان در بین سالهای سیاه 1325-1330 نیز که در کتاب اینترنتی خودم ایران یا ارن؟ به آن پراخته ام، توسط محمدرضا قاتل پالانی و با سلاحهای انگلیس و آمریکا و خیانت شوروی سنگین ترین ضربه ها را به هستی ملت تورک آزربایجان وارد کرد که هنوز نتوانسته ایم از تمام توابع ان ضربه راحت شویم و ترس به ژنتیک و روح و روان نسل گذشته ما رسوخ کرده بود که خوشبختانه نسل جدید، نسل بعد از انقلاب فراماسونی و جنگ صلیبی مسلمان کش  ایران و عراق بیست و پنج  سال است که توانستند از هول آن نسل کشی برهند و استقلال سیاسی آزربایجان از ایران اهریمنی را آشکارا خواستار شوند:

http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=697

 

باری، بخش بختیاری ملت لر در دوران قاجار و شروع انقلاب فراماسونی- صلیبی انگلیسی مشروطیت، شخص سردار اسعد و پسران و ایل و طایفه اش متأسفانه فریب استعمار انگلیس را خورده بود و به سلک فراماسونری درآمده بودند و همواره در ستیز با ایلات لر دیگر و ایلات تورک قشقایی بودند، با حکومت مرکزی و مخصوصا انگلیس همکاری می کردند. لرهای بختیاری با دلاوران تورک قشقایی که در زمان جنگ جهانی اول و تجاوز انگلیس به خاک ایران نه تنها همکاری نمی کردند بلکه عملا تبدیل به لشکر صلیبی انگلیس بر ضد دلاوران قشقایی، صولت الدوله قشقایی و یارانش شده بودند، و در کنار انگلیسیها با تورکان قشقایی می جنگیدند، بعد از روی کارآمدن رضا پالانی درست همانند ملت تورک آزربایجان فهمیدند که چه بازی ای خورند. سردار اسعد بختیاری ابتدا توسط رضا پالانی به تهران فراخوانده شد و سمتی به او داده شد و طولی نکشید که کشته شد و قتل عامهای دهشتناک و تبعیدهای دهشتناکتر ملت دلاور لر به بهانۀ تمامیت ارضی ایران از همان اوان شروع شد. کشتار تبعید و شکنجه و عذاب ماحصل خدمات ملت لر بود که تمام و کمال به آنها پرداخت شد! همان گونه که به بهانه حفظ تمامیت ارضی ایران قیام شیخ خزعل عرب را در الاحواز سرکوب کرده و عرب کشی دهشتناک راه انداختند، لرکشیهای گسترده در زمان رضا پالانی انجام گرفت؛ تورکهای قشقایی دلاور پاداش رشادت در مقابل تجاوز انگلیس را با به قتل رسیدن صولت الدوله قشقایی توسط رضا پالانی در زندان، و قتل عام جوانان دلاور ایل بزرگ قشقایی دادند و جهت محو هویتشان با وجود کثرت نفوسشان از این که حتی یک استان به نامشان شود، محروم شدند.

آری، ما انسانهای ملت تورک و انسانهای ملت لر در سدۀ اخیر قربانی حاکمیت فارس ایران هستیم. علیه انسانهای هر دو ما جکهای ناجوانمردانه ساختند و پراکندند، نفت و مس و طلا و مواد معدنی ارزشمند و عتیقه جات باستانی و آثار تاریخی و فرهنگی ارزشمند و جبران ناشدنی هر دو ملت ما از زیر پاهایشان، توسط دو حاکمیت ضدتورک و ضدلر و ضد عرب پالانی و جمهوری اسلامی بی محابا و پیوسته غارت و به انگلیس و دیگر کشورهای ایرانخوار ترانزیت شد و در عوض نصیب دو ملت چه بود؟ بیکاری و فقر و درد غربت و نوکری فارسها در شهرهای فارس نشین، اعتیاد و فساد و خودکشی برای جوانان دو ملت تورک و لر. و همینهاست که قلبهای انسانهای دو ملت را به هم نزدیک کرده و سبب همدردی و همحسی و همذات پنداری آنها با هم شده است. البته این دوستی زمانی که دو عنصر خبیث، جانی، رذل، خائن و تجاوزکار و مکار فارس و کورد روز به روز با هم متحد شده و در راه سیاه و کثیف نسل کشی انسانهای تورک و لر و تصاحب سرزمینهای آنها به سرعت گام برمی دارند بیش از پیش حالت حساس و حیاتی و استراتژیک به خود می گیرد. ملت لر دیگر یقین پیدا کرده است که عناصر فارس و کورد خائن به ملت لر هستند و در راه هضم و آسییمیله کردن بخش عظیمی از ملت لر، یعنی اورامی ، لک و فیلی یا پشتکوه، زازا و غیره در ملت کورد و ایجاد کوردستان بزرگ جعلی با تصاحب استانهای کرمانشاه و ایلام و غیره می کوشند از این رو خوشبختانه در فیس بوک کانالهای استقلال طلبان ملت لر و در تلگرام کانال «جنبش نوزایی لرستان» https://t.me/RenaissanceLuristan  را ایجاد کرده اند که قلمها و مغزهای توانایی چون نور علی مرادی بئوار الیما در آن فعال هستند که از افتخارات جاویدان جنبش حق طلبانه ملت لر است. ازجمله مقالات این لر هویت طلب و حق طلب مقالۀ افشاگرانه و روشنگرانۀ « ناسیونالیسم فارس و کرد ؛ یک روح در دو کالبد» است که سیگنال مثبتی از طرف ملت لر در راستای اتحاد تاریخی دو ملت حق طلب و مظلوم و صادق تورک و لر در مقابل اتحاد شوم نژادپرستان توسعه طلب فارس و کورد محسوب می شود. در این مقاله که در سایت آذوح نیز منتشر شده است، نویسنده با دلایل و شواهد کافی اتحاد شوم صلیبی فاشیسم فارس با تروریسم کورد به منظور نسل کشی دو ملت تورک آزربایجان و لر و اشغال خاک آزربایجان غربی، زنگان ، همدان، باختران و ایلام توسط تروریسم کورد را اثبات کرده است اما متأسفانه حرف نهایی را که اتحاد مقدس دو ملت تورک و لر در مقابل دشمنان مشترک اشغالگر توسعه طلب متجاوز فارس و کورد را گوشزد نکرده است:

http://www.azoh.net/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%88-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4/1192-%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D9%88-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%9B-%DB%8C%DA%A9-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88-%DA%A9%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A6%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7.html

در جریان فاجعۀ سیل اخیر تبریز که موجب کشته شدن بیش از پنجاه نفر و آوارگی و بی خانمانی صدها تن از آنها از انسانهای مظلوم تورک آزربایجان شد و حاکمیت فارس و مخصوصا جناح نژادپرست ضدتورک فارس پرست کوردپرست اصلاح طلب آن به جای همدردی با ملت تورک آزربایجان، در تلویزیون و روزنامه ها و اینترنت و کل رسانه هایشان طبق معمول به تمسخر و تحقیر و توهین به ملت تورک آزربایجان پرداختند، ما همدردی جوانان ملت لر و اعلام برائت و دوری آنها از نژادپرستان فارس را شاهد بودیم که همین سگینال مثبت و مهم و تاریخی دیگر سبب شد که من، یکی از دهها تئوریسیت و استراتژیست حرکت ملی، برخلاف دیگر از ما بهتران که برای تصاحب عناوین خشک و خالی «عموم میللی لیدر» (؟!) و غیره به جان دیگران افتاده اند، این مقاله را نوشتم و امیدوارم که این گونه سیگنالهای مثبت در جهت ایجاد جبهۀ واحدی از ملتهای تحت ستم حاکمیت، مخصوصا سه ملت تورک، عرب و لر علیه فاشیسم مذهبی فارس حاکم بر ایران و تروریسم توسعه طلب ضد انسان صلیبی کورد متحد با فاشیسم فارس شود.

در این زمان حساس و مهم که دنیا در معرض دگرگونیهای عظیم است و پتانسیل داخلی برای قیام و رسیدن ملل غیرفارس ایران به حقوق ملی لگدمال شده شان وجود داردو بی شک سبب نابودی حاکمیت نژادپرست فارس-شیعه ایران می شود، لزوم اتحاد کامل ملل تحت ستم تورک/ تورکمن، لر، عرب، بلوچ و دیگر ملل تحت ستم علیه دشمن مشترک فاشیسم فارس و تروریسم متحد کورد آن بیش از پیش احساس می شود. در این میان ما انسانهای ملت تورک سیگنالهای مثبتی هم از ملت سلحشور و ظلم ستیز و قهرمان بلوچ نیز دریافت کردیم و جمعی از جوانان ملت بلوچ از بلوچستان ضایعۀ سیل را به ملت تورک ما تسلیت گفت. ما مبارزان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران این دستهای گرم به گرمی می فشاریم. شوونیسم نژادپرست فارس- شیعهف که مشخصۀ اصلی آن دشمنی با ملل تورک و عرب و عالم اسلام و به ویژه جهان قدرتمند اسلام تسنن است، دشمن مشترک و جانی و خونی دو ملت تورک آزربایجان و بلوچ بلوچستان نیز هست.

در میان ملل ایران موضع دو ملت گیلک و مازنی (گیلماز) در بارۀ حرکت ملی ملت تورک آزربایجان منفعل بوده است. نژادپرستی فارس حاکم با تمام توان کوشیده است بین این دو ملت و ملت تورک اختلاف و کینه ایجاد کند و متأسفانه تا حدود زیادی موفق بوده است.همان گونه که پانفارسیسم حاکم از برخی از نخبگان (و نه مردم عادی) تالش و تات نیز برای تعمیق و ترویج و توسعۀ نژادپرستی ایرانی فارس مدار سوء استفاده کرده است و کوشیده است بین تالشها و تورکها که در طول تاریخ با هم برادر هستند، اختلافات نژادپرستانه ایجاد کند. در جریان سیل اخیر هم با بی اعتنایی کامل انسانهای ملتهای گیلک و مازنی مواجه بوده و هستیم. متأسفانه نخبگان این دو ملت غیرفارس در مقابل نژادپرستی فارس حاکم منفعل بوده و هستند و ملت خود را نیز منفعل بارآورده اند و کوچکترین سیگنال مثبتی برای دفاع از ملیت و ملت گیلک و مازنی در میان این دو ملت دیده نمی شود هیچ گاهی هم دقیقاً مثل نژادپرستان فارس ورزش فوتبال را بهانه ای برای تظاهر نیات و افکار شوم ضدتورک فارس پرستانه کرده اند و اسمش را ایران دوستی گذاشته اند که موجب تأسف است. در جریان سیل اخیر آزربایجان با بی تفاوتی کامل نخبگان دو ملت گیلک و مازنی مواجه بوده ایم که سبب تأسف و حیرت است؛ چون انسان دوستی و جوانمردی هیچ بهانه سیاسی را نمی پذیرد.  به جز معدود افراد از ملت گیلک مثل شاهین نجفی تا کنون سیگنال مثبتی در دفاع از ملیت گیلک و حس برادری و همدردی با ملت تورک آزربایجان در میان نخبگان ملت گیلک دیده نمی شود. امیدورایم که این دو ملت اگر نمی خواهند کمکی در جهت استقلال طلبی ملت تورک کنند، حداقل در مقابل حق خواهی و عدالت طلبی و استقلال طلبی ملت تورک آزربایجان نایستند و از اعزام جوانانشان برای سرکوب جوانان حق طلب ملت تورک آزربایجان خودداری کنند. کما این که در وقایع خرداد سال 1385 هـ.ش حاکمیت شیطان فارس جمهوری اسلامی برای سرکوب جوانان تورک از سربازان انتظامی مازنی سوء استفاده کرد. این امر نباید تکرار شود چون سبب دشمنی و کینه بیهوده و هدر رفتن پتانسیل ارزشمند دو ملت در جهات رسیدن به حقوق بشریشان به نفع فاشیسم شوونیست فارس می شود. از عقلای ملتهای گیلماز (گیلک- مازنی) از جمله کیانوش توکلی مدیریت سایت ایران گلوبال  می خواهیم که دیگر بار بازیچۀ نژادپرستان فارس حاکم نشوند و به افشاگری علیه شوونیسم راسیست فارس و بیدار کردن حس ناسیونالیستی در میان جوانان مازنی و گیلک بکوشند تا لااقل بی تفاوت و بی طرف باشند و بازیچۀ فاشیسم فارس نشوند. جناب کیانوش توکلی و همفکرانش باید این نکته را بدانند که فدرالیسم و فدرالیسم خواهی ملت تورک آزربایجان در داخل ایران با نسل کشی موحش همۀ نخبگان ملت تورک آزربایجان 21 آذر 1325 به گورستان تاریخ رفت و اکنون خواست مطلق ملت تورک ما استقلال آزربایجان است و بس. این فعالان محترم باید بدانند که رژیم فارسمدار جمهوری اسلامی ایران، سرسبز بودن گیلان و مازندران را بهانه کرده است و به این ساتانها فرصت رشد و شکوفایی صنعتی نمی دهد و تمامی کارخانجات و شرکتهای مادر و مولد را در شهرها و مناطق فارس نشین اصفهان، یزد، کرمان، بندرعباس، بوشهر (عسلیویه)، و جنوب ایران (پارس جنوبی) و غیره سرمایه گذاری می کند و جوانان گیلک و تالش و مازنی نیز همچون جوانان تورک و لر مجبورند برای پیدا کردن شغل مناسب ترک شهر و دیار کنند و غم غربت بچشند یا از زور بیکاری و فقر به اعتیاد و فساد و خودکشی رو می آورند. آمار بالای اعتیاد و مرگ و میرهای ناشی از آن در شهرهای گیلک نشین و مازنی نشین در دهه های اخیر شاهدی زنده بر مدعای ماست. در ضمن آگاهان ملل گیلک و مازندران اخیرا با ایجاد کمپینی به انتقال آب دریای خزر به کویر فارسستان و سمنان و اصفهان و یزد و کرمان و غیره اعتراض کرده بودند و نسبت به فجایع اکوسیستم که رژیم فارس پرست جمهوری اسلامی به نفع فارسها و به ضرر سه ملت تورک، گیلک و مازنی می خواهد بیافریند هشدار داده بودند که هنوز هم این کمپین در تلگرام پابرجاست. این حاکمیت از اسم ایران سوء استفاده کرده و فقط و فقط و فقط به فارسها و اخیراً کوردها رسیدگی می کند. به فارسها در دادن کارخانجات و شرکتهای تولیدی و مادر بی شمار و به کوردها در آزادگذاشتن آنها برای قاچاقچی گری، ایجاد بازار در شهرهای کوردنشین مثل بانه و دادن هزاران فرصت برای قاچاق و فروش کالاهایشان در حالی که مثلاً حاکمیت در منطقه آزاد جلفا همین حق را به تمامی از تورکها می گیرد و نمی گذارد خرید و فروش کنند. تا تورکها از زور گرسنگی و فقر به تهران و کرج و شهرهای فارس نشین جنوب ایران کوچ کنند و فارس شوند و کوردها در شهرهای اشغالی آزربایجان غربی بمانند و زیاد شوند و برای پر کردن جیب احزاب و گروههای تروریستی پژاک و پ ک ک و حزب دموکرات کوردستان ایران و غیره تجارت آزاد کنند. اینها همه بوی توطئه ضدتورک و ضد لر می دهد.   

و اما در مورد ملت بزرگ لر: در موضع ضدیت با فاشیسم ضدتورک و ضد لر فارس و تروریسم ضدتورک و ضد لر کورد، ما دستهای برادران و خواهران لر خودمان را به گرمی می فشاریم مشروط بر این که بخش بختیاری و غیور ملت لر گول فاشیسم فارس را نخورند و به جای مقابله با دشمنان مشترک فارس- کورد به مقابله با  تورکهای غیور قشقایی نروند. این نکته ای بس مهم است. وقایع ورزشگاه یاسوج و کتک زدن تماشاگران ملت تورک قشقایی از سیگنالهای منفی در دوستی تاریخی دو ملت تورک و لر است. نخبگان دوراندیش و غیور ملت لر بختیاری باید این حقیقت را با تمام وجود دریابند که شوونیسم فاشیست فارس و تروریسم راسیست کورد دشمن مشترک جان و ناموس و خاک و هویت و هستی  دو ملت شجاع، حق طلب و مبارز تورک و لر هستند پس در زمانی که دو دشمن جانی و خطرناک فارس و کورد هر روز بیشتر از دیروز برای نسل کشی سیاسی و اشغال سرزمینهای تورک نشین و لرنشین ایران آماده و تجهیز می شوند، اتحاد سیاسی و در مواقع ضروری نظامی دو ملت تورک و لر بی شک گام ارزشمندی در جهت مقابله با دشمنان نژادپرست توسعه طلب متجاوز مشترکمان خواهدبود. اگر ملت غیور لر موضعی غیر از این بگیرد متأسفانه باید بگوییم که اتحاد منحوس فارس- کورد که تمام جهان صلیبی آمریکا، انگلیس، روسیه، فرانسه، آلمان، چین و دیگر قدرتهای ضدتورک است، تمام آزربایجان و ایلام و کرمانشاه و کل لرستان را از تورکها و لرها خالی خواهدکرد و به عناصر فارس و کورد خواهدداد. بهوش باشیم.

به امید اتحاد تاریخی ملل غیرفارس ایران مخصوصا سه ملت تورک، عرب و لر علیه فاشیسم راسیست فارس و تروریسم کورد

با احترام

اوجالان ساوالان

جمعه 01/02/1396     21-04-2017

                    

 Azerbaijan