توجه و هشدار
همین اول نوشته ام به صراحت و صداقت تمام بگویم: این مقاله من طولانی، حدود 26 صفحۀ A4 به طور متوسط 24 سطری با پوینت 14 است. پس خلاصه خوانها و نازک نارنجیها و کامنت خوانان و کامنت نویسان که ادعای حرکت ملی ملت تورک آزربایجان را دارند، اما فرق بین تحلیل و نظر درست و حسابی و کامل و همه جانبه را با کامنتهای یکی دو پارگرافی نمی فهمند و به دنبال مقاله های یک یا دوپاراگرافی هستند، این مقاله را لطفاً نخوانند و بروند دنبال کارهایشان، ولی کسانی که «درد» ملت مظلوم تورک آزربایجان و کل ایران، ملت تورکمن و ملت عرب را دارند و به نوشته های من، به عنوان یک انسان حق طلب، که در واقع پارۀ جسم من و ذرۀ روحم هستند، احترام می گذارند، این نوشته مرا یا در همین سایت آذوح با حوصله بخوانند یا بر روی word، کپی پیست کنند و با آرامش سطر به سطر و جمله به جمله و کلمه به کلمه بخوانند. با آرزوی بیداری شعور ملی در تمام تورکان، تورکمنان و اعراب اسیر در ایران اهریمن زده.
مقدمه
تلویزیون صدای آمریکا که ارگان رسمی دولت ایالات متحده امریکاست، اخیرا در برنامۀ سیاسی «شطرنج» با عنوان «چرا جمهوری اسلامی ایران مردم را از تجزیۀ ایران می¬ترساند»، با دقت و وسواسی نزدیک به شیطان و در نهایت احتیاط واجب و مستحب و موکّد با مجریگری مهدی آقازمانی، فاشیست جوان ضدترک و ضد آذربایجان پانفارسیست، سه نفر مهمان دعوت کرده و برنامه ای یا بهتر بگوییم یک شو سیاسی رسوای تمام و کمال اجرا کرد که من به عنوان یکی از متفکران، تئوریسینها و استراتژیستهای حرکت ملی ملت تورک در آذربایجان جنوبی و کل ایران که بیش از 12 سال است مستمراً در راه بیداری شعور ملی و انسانی ملت تورک خودم و دیگر ملتهای ایران با جان و دل کوشیده ام و می کوشم، لازم دانستم آن را زیر ذره بین نقد و تحلیل ببرم تا درجۀ رذالت، یا بهتر بگوییم حماقت محض سیاستگذران این رسانۀ ملی دولت آمریکا بیش از پیش مشخص شود.
مهمانان این برنامه یا بهتر بگویم «مهر های شطرنج بازی سیاسی تلویزیون صدای آمریکا» عبارت بودند از:
1-فاشیست ضدتورک، ضدعرب و ضد انسان پانفارس: خانم عسل پهلوان، دختر فاشیست ضدتورک، ضدعرب و ضد انسان پانفارس عباس پهلوان، سردبیر روزنامه های فاشیستی «فردوسی» و «عصر امروز» در ایران و کالیفرنیا که در کینۀ نژادپرستانۀ پان ایرانیستی ضدتورک، ضد عرب و فارس-پرستی و فارسی¬پرستی به بهانۀ ایران و ایران¬پرستی و صراحت لهجه در ضدیت فاشیستی با هر موجود دوپای غیرفارس در ایران و خارج از ایران مشهور است. عباس پهلوان همچنین در تلویزیون فاشیستی نژادپرستان ضدتورک، ضدعرب و ضد انسان به نام «کانال یک» برنامهای به نام «تیتر اول» را در روزهای چهارشنبه یا پنجشنبه (یک بامداد) به وقت ایران اجرا میکند و مدتی است انتشار مجله فردوسی را در امریکا از سر گرفته است. دختر او، عسل، بنا به گواهی برنامه¬های مثل همین برنامۀ شطرنج صدای امریکا، و برنامۀ «تیتر اول» شبکۀ «ما هستیم» از پدرش نیز در نژادپرستی ضدتورک، ضدعرب، ضدبلوچ و ضد هر انسان غیرِ فارس جلو زده¬است و جالب این که در این شو سیاسی شطرنج، عسل پهلوان، به عنوان نمایندۀ «یک فارس تمامیت خواه ایران پرست» (شما بخوانید پارس پرست) و در اصل به عنوان نمایندۀ سیستم فکری و سیاسی فاشیسم ضد انسان تمامیت¬خواه و مرکزگرای فارس که همۀ ایران را تمام و کمال و دربست ملک طلق و ارث آبای فارسها می¬داند، شرکت کرده بود. در زیرنویس برنامه شطرنج، عسل پهلوان، که دقیقاً مثل پدر راسیست فاشیستش عباس، پهلوان میدان تنفر نژادی با انسانهای ملت تورک آزربایجان و کل تورکها و ملتهای غیرفارس ایران بوده و هست، به عنوان «روزنامه نگار و مدیر مجله فردوسی ایران» معرفی می شد.
2- عبدالستار دوشوکی، پژوهشگر و فعال سیاسی مدافع ملت مظلوم بلوچ در ایران که به عنوان مهمان به این برنامه دعوت شده بود. دوشوکی از مخالفین رژیم جمهوری اسلامی ایران و از بنیانگذاران جبهه متحد بلوچستان ایران و همچنین ریاست مرکز مطالعات بلوچستان در لندن را نیز بر عهده دارد. او مدتی عضو کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال بود که به سبب اختلافات، او و گروهش این کنگره را ترک کردند. دوشوکی یک فعال سیاسی شناخته شده با موضعی ملایم در قبال فاشیسم فارس، البته موضعی نسبتاً ثابت، در طیف اپوزیسیون و مسائل حقوق بشری قرار گرفته است و به عنوان تحلیلگر مسائل سیاسی ایران، خاورمیانه، پاکستان و ملتهای ساکن در جغرافیای ایران و به ویژه موضوعات مربوط به ملت مظلوم بلوچ خودش است که هم در زمان سیاه پهلوی و هم در دورۀ سیاهتر جمهوری اسلامی ایران، دقیقاً مثل ملت مظلوم اما سربلند تورکمن و ملت بزرگ تورک آزربایجان و ملت مظلوم عرب الاهواز، قربانی پانفارسیسم سیاسی و مذهبی دهشتناک بوده و هستند. دوشوکی در رسانههای مختلفی از جمله بیبیسی، صدای آمریکا، رادیو فردا، العربیه، الشرق الاوسط و رادیو فرانسه ظاهر شده و مقالات وی در سایتهای مختلف اوپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران منتشر میشوند. طبق مهره چینی زیرکانۀ دست اندرکاران فاشیست تلویزیون سیاسی پانفارس ضد تورک و ضد عرب و ضد انسان صدای آمریکا و برنامه شطرنج، عبدالستار دوشوکی به عنوان نمایندۀ ملت بلوچ، یا به قول فاشیستهای ضد انسان فارس، «قوم بلوچم (؟) در برنامه شرکت کرده بود و در کل برنامه حامی جدی ملت مظلوم و تیره روز بلوچ خودش بود.
3- حسین خلیفه فعال سیاسی عقیدتی کورت یارسانی، عضو یا طرفدار سازمان دموکراتیک یارسان از کشور سوئد مهمان دیگر برنامه بود و در کل مثل اکثر کورتهای سیاس دیدگاهی «به ظاهر» پان ایرانیستی و حافظ تمامیت ارضی ایران (برای فریب افکار عمومی مردم) ارائه می کرد، ولی در اصل مثل همۀ فاشیستهای تروریست کورت نه تنها برای ملت کورت خودش استقلال می طلبد، بلکه چشم طمع به خاک پاک سرزمین مادری ما آزربایجان دارد و چون فکر اشغال غرب سرزمین مقدس ما آذربایجان در فکر او نیز هست، از این جهت دشمن انسانهای ملت تورک آزربایجان است و ما با دشمنان مام وطنمان هیچ دوستی و خوش و بشی نداریم. لازم به ذکر است که سازمان دموکراتیک یارسان در هنگام شکلگیری «شورای ملی ایران » (شواری فاشیستهای نژادپرست پارس¬ پرست، پارسی پرست و ضد تورک، ضد عرب و ضد هر انسان غیرفارس، به رهبری رضا پهلوی فاشیست فاشیست زادۀ فاشیست زاده، که مثل بت در این شورا پرستیده می شود) به آن پیوست. اما در ماه آوریل ۲۰۱۳، به همراه جنبش آذربایجان با شعار دموکراسی و یکپارچگی ایران از این شورا خارج شد. علی مهرابی سخنگوی وقت سازمان دموکراتیک یارسان در گفتگویی با تلویزیون نوروز، دلیل پیوستن این سازمان به شورای ملی ایران را تلاش برای معرفی هویت یارسان به سازمانهای غیر کورت و استفاده از ظرفیتهای سازمانهای دیگر برای اهداف این سازمان عنوان کرد. وی اعلام کرد سازمان دموکراتیک یارسان با رهبری این شورا به دلیل برتری طلبی، مرکزیت گرایی و هژمونی خاندان پهلوی بر سر نگارش سند سیاسی مشترک و انتخابات شورا دچار مشکل شده و به همین دلیل از این شورا خارج شدهاست.در یک ارزیابی کلی حسین خلیفه در برنامه شطرنج مورد بحث ما، علی رغم چاپلوسیها و خودشیرینیهای گاه و بیگاهش به درگاه کثیف راسیسم ایرانی، یعنی فاشیسم ضدانسان فارس، در کل حامی ملت کورت و مخصوصا مردم زجردیدۀ کورت یارسانی خودش بود.
4- حسین حقیقی «مانقورت» گردن کلفت و صدا کلفتِ تمام عیار ازذل احقر و «ساتقین» و «ساتقین» و «ساتقین» به معنی اخص کلمه، شبه انسانی ضد بشر، شرف فروش، وجدان فروش، خاک فروش، خودباخته و خود فروش، آزربایجان فروش، تورک ¬فروش، هویت فروش، مام وطن فروش، توخالی، مترسک و عروسک بنددار خیمه ¬شب ¬بازی در دست فاشیسم ضد انسان فارس، مقیم کالیفرنیا، که در هفته نامۀ فاشیستی پان¬ایرانیستی ایرانشهر هر هفته او را به عنوان یک وکیل و حقوقدان، حلال مشکلات حقوقی، قضایی و ملکی شما (ایرانیان خارج ایران) در داخل ایران (؟) معرفی می کند و این مانقورت احقر ارذل به عنوان نمایندۀ ملت تورک آزربایجان به برنامۀ فاشیستی شطرنج صدای امریکا دعوت شده بود (؟!) که به خدمتش البته خواهیم رسید. حسین حقیقی مانقورت ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد بشر پانفارس، در برنامۀ «نگاه حقیقی» در تلویزیون فاشیستهای ضدانسان فارس، عرض اندام می کند و کتاب «سقوطهای سه گانه» را با کمک «شرکت کتاب» در امریکا چاپ کرده است که به بهانۀ مخالفت با ملا-سیدهای جمهوری اسلامی ایران، و تمامیت ارضی ایران، ضدیتی عمیق و فاشیستی با زبان، هویت، تاریخ، ملیت، هستی و موجودیت ملت تورک آزربایجان و مام وطنش آزربایجان نشان داده است و البته هیچ هم اتفاقی نیست که سیاستگذران فاشیست تا به مغز استخوان ضد تورک و ضد آزربایجانی تویزیونهای سیاسی پانفارس ماهواره ای از جمله ایران آریایی و صدای آمریکا در برنامۀ سیاسی فاشیستی راسیستی ضد تورک و ضد انسان «شطرنج» در «مهره چینیهای استراتژیک خودشان» او را به عنوان «نماینده قوم آذری» (؟) یا نمایندۀ ملت تورک آزربایجان در ویترین شوی سیاسی رسوا و تهوع آور خودشان قرار داده بودند!
بررسی و تحلیل سخنان مجری و شرکت کنندگان برنامۀ سیاسی فاشیستی شطرنج
خوب دوستان تا حالا چی داریم:
مهرۀ شاه: شخص مجری فاشیست راسیست ضد تورک، ضد عرب و ضد انسان پانفارس، مهدی آقازمانی، به عنوان مجری و در اصل مجری بازی شطرنج سیاسی تلویزیون فاشیستی صدای آمریکا، که گفتگوها را با حساسیت و وسواسی شایستۀ یک فاشیست راسیست سلطه طلب ضد آزادی ملل غیرفارس ایران هدایت می کرد و سؤالاتش کاملاً کار شده، برنامه ریزی شده و هدفمند بود و به شدت مواظب و مراقب و مترصد بود که حرفی از حقوق حقۀ ملی میلیونها ایرانی تورک، عرب، بلوچ، تورکمن و ... حس استقلال خواهی و آزادیخواهی میلیونها ایرانی غیر فارس به میان نیاید و با حسیاسیت اجازه هیچ بحث آزادیخواهانه ای که حاکی از آزادی و استقلال ملت تورک آزربایجان و ملت مظلوم بلوچ و تمامی ملل تحت ستم غیرفارس بود، حتی به اندازۀ یک لحظه و یک دم و یک نفس نمی داد و هرگز نمی دهد و البته با آوردن مانقورت ارذل احقر هیچ و پوچی مثل حسین حقیقی خیالش از بزرگترین ملت ایران یعنی تورکان آزربایجان راحت بود که این مانقورت کوچکترین و کوچکترین و کوچکترین حرفی دربارۀ حقوق بشری ضایع شدۀ میلیونها همخون و همزبان خودش نخواهدزد و همین طور هم شد!
مهرۀ ملکه: عسل پهلوان: یک پانفارس ضد تورک، ضد عرب و ضد انسان به عنوان مهرۀ اصلی یا مهرۀ مهم ملکه شطرنج که مثل همۀ فاشیستهای فارسف وجب به وجب و متر به متر و سانتی متر به سانتی متر و میلی متر به میلی متر کل خاک ایران را ارث آبا و اجداد تاجیک خودش می شمارد و در این برنامه هم میدان و صفحۀ شطرنج در اختیارش بود تا هم به صورت افقی و هم به صورت عمودی و هم به صورت اریب، به همه جا و همه کس که خوشش می آمد و می توانست، بتازد، تاخت و در همۀ امور می توانست عرض اندام و نظر داشته باشد که داشت! مهرۀ ملکه، نمایندۀ قوم جعلی و فاشیست خودبزرگ بین و خودبرترشمار و متوهم فارس، قومی که انگلیس دویست سال پیش با تغییر نام انسانهای معمولی تاجیک در ایران به نام جعلی فارس آن را با جعل تاریخ و جعل هویت و تراشیدن تاریخ و هویت جعلی با انتساب آنان به نژاد برتر و بیست و چهار عیار خاص و خالص عاریایی، برای این قوم معمولی ساخت و جالب این که کل نخبگان فاشیست این قوم تماماً جعلی و متوهم و خودشیفته، حیله گرانه اساساً وجود خودشان (ملت تاجیک/ فارس) را به کلی و از بیخ و ته در ایران انکار می کنند و هدف فاشیستی شان، «طبیعی» و «بدیهی» جلوه دادن فارس بودن کل انسانهای موجود در ایران اهریمن زده، و فارس معرفی کردن کل انسانهای ایران به کل انسانهای جهان و تبلیغ فارس بودن و فارسی زبان بودن کل ملتهای فارس و غیرفارس ایران در داخل و خارج از ایران اهریمن زده بوده و هست. البته از این انکار خودشان ضرر که نمی کنند هیچ، که نفع فراوانی هم در این سدۀ سیاه حاکمیتشان برده¬اند: زبان مادریشان و تاریخ به کلی جعلیشان، تنها زبان و تاریخ رسمی و ملی کل ملتهای ایران است؛ کل ثروتها و سرمایه ها و معادن و زیرزمینی و روزمینی همه ملتهای غیرفارس غارت و به شهرها و استانهای اینان سرازیر می شود؛ فرهنگ و آداب و رسوم باسمه ای و جعلیشان صد سال سیاه است که تبلیغ می شود؛ کل نامهای اصیل تورکی و عربی همه به زبان جعلی اینان جعل شده و کل تابلوهای شهرها و روستاها، کل کتابها و مطبوعات و کل نوشته های اینترنت و فضای مجازی و حقیقی دربست و تمام و کمال به زبان اینان است. حتی در درب دستشوییها و کاسۀ توالت هم که آدم آن کار دیگر را در آن می کند، به زبان اینان نوشته است کاشی و سرامیک «پارس» دیگر چه چیزی بهتر از این؟! خوب من هم باشم مثل شخص شیطان وسواس خناس و ابلیس رجیم وجود خودم را به کلی انکار می کنم.
مهره رخ یا توپ: حسین خلیفه، یک کورت سیاسی سیاس که هرچند رندانه و زیرکانه جا به جا، علناً از تمامیت ارضی و مرزی ایران اهریمن زدۀ ضدِ غیرفارس دفاع می کرد، ولی جا به جا هم از انسانهای ملت کورت خودش با تعبیرهایی چون کولبر و بیکار و بدبخت و گرسنه دفاع می کرد.
مهره پیاده: یک بلوچ سیاسی معتدل به عنوان سخنگوی ملت بلوچ: عبدالستار دوشوکی که موضعی نرم دارد و هرچند سخنانش در دفاع از ملت سیاه بخت نگه داشته شدۀ مظلوم بلوچ، گاه به گاه سبب دغدغه و خلجان روان و بلکه جانِ نژادپرستان فاشیستِ فارس مثل عسل پهلوان و مهدی آقازمانی می شد، در کل «به ظاهر هم شده»، از تمامیت ارضی ایران اهریمن زده دفاع می کرد.
مهرۀ اسب آن هم در زیر دشمن: حسین حقیقی: درازگوش رهوار که زیر رانهای دشمن فاشیست راسیست صلیبی پانفارس چه سواریها می دهد و چه اسب شیرین و چاپلوس و خُصیه مال به معنی اخص کلمه و «شیرین کیشی» هم هست! چه چاپلوسیها و خودشیرینها و خوش خدمتیها که به «اربابش» نمی کند: مانقورتی چون حسین حقیقی که به راستی زبانش، ذهنش، فکرش، مغزش، وجدان نداشته اش، جسمش، روحش، روان پلید و سیاه و متعفنش را دربست در اختیار و در زیر رانهای نژادپرستان پانفارس قرار داده و مظلومیت و بیکاری و فقر روزافزون و گرسنگی و فحشا و اعتیاد و بدبختی میلیونها میلیون انسان همخون و همزبان تورک خودش را در شهرها و روستاهای آذربایجان و در تهران و کرج و قم و تمام ایران اهریمنی نمی بیند و خودش را دربست به ثمن بخس به فاشیسم فارس فروخته است و جا به جا از کولبران کورت و کوردان مظلوم (؟) دفاع می کرد و به کمک حسین خلیفه شتافته بود. گویی آن کورت دراز سبیل خودش دهان نداشت و الکن بود! حسین حقیقی، مهرۀ اسبی با حرکتی نامتعارف در دست نژادپرستان فاشیست ضدتورک و ضد عرب فارس که گاه یکی به راست و دو تا به جلو و گاه یکی به چپ و دو تا به عقب و گاه یکی به پایی و دو تا به چپ و گاه یکی به جلو و دوت به چپ می پرید و خودشیرینیها می کرد. آری، باحیلار، قارداشلار، حسین حقیقی و حسین حقیقیها مختص امروز نیستند؛ دویست سال آزگار است که از تورکان آزربایجان و کل تورکان ایرانف مانقورتهایی چنین بیرون آمده اند که به استعمار صلیبی انگلیس و روس و نوکران تاجیک احقر آنها سواریها می¬دهند و فاش و با فریاد بلند می گویم: علت سقوط حاکمیت هزارسالۀ ما تورکان در ایران و رسیدنمان به این وضعیت رقت بار کنونی، تنها و تنها و تنها و فقط و فقط و فقط همین مانقورتها بوده اند و بس. پس باز هم مثل همیشه می گویم و می نویسم و از نوشتن خسته نخواهم شد و تا نفس دارم خواهم نوشت: تا زمانی که لیست سیاه این مانقورتها را در داخل ایران اهریمن زده و خارج از آن درنیاوریم و تک تک اینها را تأکید می کنم همۀ اینها را همه را، همه را زیر نظر نگرفته و با انها مثل حیوان هار و مار و عقرب گزنده مبارزه نکنیم، باید انتظار فاجعه ای بدتر از 21 آذر 1345/ 1946 و نسل کشی دهشتناکتر از آن سالهای سیاه داشته باشیم. به جوانان تورک توصیه می کنم: وقت بگذارید و در فضای مجازی کلمات پان ایرانیستی سرچ کنید و ببینید کدام مانقورتی دارد برای فاشیسم فارس چاپلوسیها و خودشیرینیها می کند؛ «ساتقینها» و «مانقورتها» را بیابید و بانک اطلاعاتی دقیقی درست کنید تا اینها را بیست و چهار ساعته زیر نظر داشته باشیم مبادا، مبادا، مبادا، مبادا، مبادا، مبادا مثل سال سال سیاه 1325/ 1946 غافلگیر شده و از پشت خنجر بخوریم چون اگر یک بار دیگر شکست خورده و نسل کشی شویم دیگر ملتی به نام ملت تورک آزربایجان بر روی زمین نخواهدماند. آری مانقورت در زیر ران فاشیست صلیبی فارس و روس و ارمنی و چینی و کورت خوش می پرد و فاشیسم ضد بشر صلیبی و پانفارس از این مهره های پرّان اهریمن خوی وارونه طبع ضد اصالت ضدخود ضد ملت خود و ضد مادر، برای بهره برداری سیاسی، تبلیغاتی زیاد دارد؛ فراوان، فراوان، فراوان و از همین مهره ها هم در فردای فروپاشی ایران برای کشتن انسانهای استقلال طلب مظلوم و دردکشیده و محنت دیده تورک آزربایجان بهره برادری «نظامی» هم خواهدکرد. مثل خورشید درخشان و مثل روز روش برایم روشن است؛ هیچ شکی، هیچ شکی، هیچ شکی در این ندارم. هیچ آری! در میدان واقعی نبرد به مصاف مانقورتهای متعفنمان خواهیم رفت. فعلا جنگ ما جنگ نرم و با قلم و دگمۀ کیبورد است. فعلاً وقت درست کردن بانک اطلاعاتی از این مانقورتها و اربابان پانفارس آنها در کل ایران و جهان است.
بازی شطرنج صدای آمریکا، یک بازی صلیبی ضد تورک و ضد عرب تمام و کمال
بازی شطرنجی که تلویزیون صدای آمریکا، نه از هفتۀ جاری بلکه از سال تأسیسش در سال 1996م./ 1375 هـ.ش. تا کنون به شو و نمایش می گذارد، اگر نمایندۀ موضع رسمی دولت ایالات متحده امریکا باشد، که متاسفانه همین گونه هست، پس باید فریاد بکشیم که وای بر دولت آمریکا. آیا دولتمردان آمریکایی می دانند که در تلویویزیون فارسی زبان صدای آمریکا که ارگان رسمی دولت ایالت متحده است، چه خبر است؟ می خواهم مثل آن پیرمرد تورک ملتچی با لهجۀ فارسی زده، که از سراب مدام به تلویزیون گوناز زنگ می زدند و مدام می گوید «تشکّر ائلیرم... تشکّر ائلیرم.... تشکّر ائلیرم» و یک بار همین پیرمرد به برنامۀ نصیب نصیبلی زنگ زد و گفت «من پیغامی برای رئیس جمهور روسیه جناب پوتین دارم. از حکومت ملاها در ایران حمایت نکن عاقبت ندارد؛ خودت ضرر می کنی...»! من هم خودم را به سادگی و بلکه به حماقت بزنم و پیامی بدین طریق، به پرزیدنت دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحدۀ امریکا برسانم: «آقای دونالد ترامپ، هیچ می دانید که سالهای سال است، تلویزیون فارسی زبان صدای امریکا، محلی شده است برای حضور و ظهور و عرض اندام دائمی نژادپرست ترین و فاشیست ترین و وقیح ترین پانفارسها و مانقورتهای ضد تورک و ضد عرب و ضد انسان؟! جناب پرزیدنت دونالد ترامپ آیا پانفارسیسم و پان ایرانیسم را خوب می شناسید که اختیار تلویزیون ملی تان را تمام و کمال دست پانفارسها و پان ایرانیستها داده اید؟ آیا نمی دانید که مملکت ایران نصف بیشترش تورک است و نصف بیشتر این تورکان بیدار شده اند و آماده فداکاری برای آزادی و استقلال خودشان و رهانیدن جان و مال و ناموس و زبان و هویت و فرهنگ و خاک و کل هستی شان از چنگ فاشیسم راسیست فارس هستند؟ً آقای پرزیدنت ترامپ آیا می دانید که ما، مبارزان راه آزادی و استقلال ملت تورک آزربایجان جنوبی و کل ایران، یعنی ما فعالان حرکت ملی ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران با ریاکارترین، مکارترین، هزارچهره ترین، نمک به حرام ترین، چاپلوس ترین، نان به نرخ روزخور ترین، فرصت طلب ترین، عقده ای ترین، کینه ای ترین، مغرض ترین، خطرناکترین، رذل ترین، منافق ترین، مزورترین، دروغگوترین، شیادترین، خائن ترین، خبیث ترین، جانی ترین، بی غیرت ترین، وقیح ترین، بی شرم ترین، متملق ترین، پلیدترین، ضد تورک ترین، ضد عرب ترین و ضد انسان ترین نوع نژادپرستی زندۀ جهان سر و کار داریم: نژادپرستی ایرانی یا پان ایرانیسم و یا به عبارت دقیق تر با پان فارسیسم؟!». از دولت زنان و دولت مردان و متفکران شریف آمریکا از جمله براندا شیفر و آلن ایر و دِینا رورا باکر که فارسی می دانند تقاضای عاجزانه دارم که این سخنان مرا برای جناب ترامپ ترجمه کنند و به استحضار ایشان برسانند!!!
آری، من شخصاً تقریباً تمامی تلویزیونهای سیاسی ماهواره را هر روز و هر روز تماشا می کنم و به صورت نقادانه و تحلیلی با محور و معیار قرار دادن منافع ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران نیز نگاه و سیر می کنم و جالب این که صدای آمریکا را از لحاظ فاشیستی بودن، راسیستی بودن، فارس پرست بودن، ضد تورک و ضد عرب بودن و ارمنی پرست ترین، کورت پرست بودن وضدیت صلیبی با انسانهای تورک و عرب خیلی خیلی خیلی فاشیست تر از بسیاری از تلویزیونهای سیاسی ماهواره که سهل است، حتی فاشیستی تر از تلویزیونهای جمهوری شیطانی ایران دیده ام. تعجب نکنید که تحمل حاکمیت جمهوری اسلامی یاران با همۀ سرکوبها و خشونتها و جنابتها و بدیها و بدنامیهایش، از تحمل صدای امریکا به مراتب بیشتر است!!! من خودم بارها و بارها همین حرفها را علیه فاشیسم فارس در مجامع مختلف زده ام و هرچند از بسیاری از مواهب اجتماعی مرا محروم کرده اند اما مرا و زبان مرا مثل صدای امریکا خفه نکرده اند!!! چرا؟! به راستی چرا؟ آیا به راستی دولتمردان دولت ایالت متحدۀ آمریکا که بر اساس اصول دموکراتیک، آزادی و احترام به حقوق بشر و دموکراسی کشور آمریکا را بنا نهاده و اداره می کنند، این سیاست به شدت ظالمانۀ فاشیستی راسیستی صلیبی ضد تورک و ضد عرب فارس پرست و کوردپرست و ارمنی پرست، سیاست محورشان بوده و خواهدبود؟ آیا دولتمردان و سیاستگذاران امریکایی گمان می کنند که ایران و آزربایجان، ایران و آزربایجان هفتاد و پنج سال پیش در سال سیاه 1946م./ 1325 ه.ش. است که دولت وقت صلیبی امریکا، به ریاست جمهوری فرانکلین دلانو روزولت و بعد از او، هری اس. ترومن با همراهی و هماهنگی کامل دولت صلیبی انگلیس به رهبری وینستون چرچیل و بعد از او، کلمنت اتلی و با خیانت تاریخی دولت صلیبی اتحاد جماهیر شوروی به رهبری ژوزف استالین جلاد ضد بشر، با حمایت و کمک نظامی تسلیحاتی کامل از ارتش مجنون جنایت پیشه فاشیست ایران و حمایت نظامی و سیاسی کامل از جنایتکار فاشیست پانفارس، محمدرضا پهلوی، حکومت ملی –دموکراتیک آزربایجان به رهبری پیشه وری را که در کل تاریخ ایران تنها حکومت مردمی دموکراتیک بر پایۀ حقوق بشر و آزادی و حرمت نفس انسان بود و دموکراسی تنها در آن یک سال حاکمیت پیشه وری در کل تاریخ ایران توانست «به زبان تورکی» از تبریز سخن بگوید، ساقط کرد و صلیبیان به کمک نوکر احقر ازذل جنایتکار ملعونشان، محمدرضا پهلوی و مانقورتهای خائن پلید، بیست و پنج هزار انسان پاک مبارز آزادیخواه دموکرات دموکراسی خواه تورک آزربایجانی را نسل کشی کردند و کتابها و مجلات به زبان تورکی را کپه کپه کرده و در میادین شهرهای آذربایجان زیر پای بهترین، شجاع ترین، پاکترین و دموکرات ترین فرزندان تورک آزربایجان که بر سر چوبۀ دار رقص مرگ می کردند، اتش زدند و بچه های مدارس را بردند که این جنایت فجیع و وقیح علیه بشریت را تماشا کنند و عبرت بگیرند و تا عمر دارند گرد آزادی و آزادگی نگردند؛ مانقورتی شوند همچون حسین حقیقی و حسین حقیقیها: خودشیرین، چاپلوس و ننه امجگی کَسَن!! آری، این جنایت به همین جا ختم نشد بلکه پنج سال آزگار طول کشید: انتقام صلیبی از ملت تورک آزربایجان خیلی دهشتناک تر از این کشت و کشتارهای جوانان پاک آذربایجان بود. بنا به گواهی ویلیام داگلاس قاضی آمریکایی در کتاب «سرزمینهای شگفتانگیز و مردمی مهربان و دوستداشتنی»، پنجاه هزار انسان مظلوم و بیگناه آزربایجانی را علاوه بر آن، با ایجاد قحطیهای مصنوعی در طول پنج سال بعد از نسل کشی مبارزان ملت تورک در 21 آذر آذر 1946م./ 1325 ه.ش. در طی جنایت هولناک به صورتی ضدانسانی به دست حاکمیت فاشیست پهلوی با ایجاد قحطی مصنوعی از گرسنگی و سرما و امراض واگیردار حاصل از سوء تغذیه و عدم بهداشت کافی، نسل کشی کردند تا انسان مظلوم و مبارز تورک آزربایجانی را برای همیشه خاموش و ترسان و لرزان و ذلیل و در اسارت فاشیسم صلیبی فارس نگه دارند؟! آهای آمریکا تو را به خدایت بگو از جان ما تورکان چه می خواهی؟! آهای چین تو بگو از جان ما تورکان چه می خواهی؟ً! آهای روسیه بگو از جان ما تورکان چه می خواهی؟! آهای انگلیس تو بگو از جان ما تورکان چه می خواهی؟! آهای فرانسه بگو از جان ما تورکان چه می خواهی؟! آهای آلمان تو بگو از جان ما تورکان چه می خواهی؟! آهای دنیا تو بگو از جان ما تورکان چه می خواهی؟! آیا دولت امریکا باز هم به سیاست ضدبشری صلیبی گری ضد تورک و ضد عرب خودش وفادار و بلکه مجری است؟ متاسفانه شواهد امر و سند محکمی مثل برنامه های صدای آمریکا شاهد و سند محکم و قطعی آن است که در زمینه آزادی و استقلال ملل تورک و عرب دربند در ایران اهرمیمنی موضع دولت آمریکا به رهبری دونالد ترامپ در سال 2019م. عیناً موضع آن در سالهای 1945 و 1946م. به رهبری روزولت و ترومن است و هیچ فرقی تکرار و تأکید می کنم هیچ فرقی نکرده است! آیا دولت صلیبی آمریکا کور است و نمی بیند و کر است و نمی شنود که میلیونها تورک آزربایجانی از نظر شعور ملی و سیاسی بیدار شده و مترصد فرصت برای جدایی از ایران اهریمن زدۀ فاشیست صلیبی فارس زده و رسیدن به آزادی و استقلال و حقوق بشر مصوب در سازمان ملل و روز خوش و خوشبختی است؟ دولت امریکا چه خیال کرده است؟
من به عنوان یکی از صدها متفکر، نظریه پرداز، تحلیل گر و استراتژیست حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران، بیش از دوازده سال است که تمامی تحرکات سیاسی و مخصوصا برنامه های سیاسی تلویزیونهای ماهواره ای نژادپرست فارس پرست کورد پرست ارمنی پرست پانفارس، مثل صدای آمریکا Voa Tv Persian، بی بی سی فارسی BBC Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران اینترنشنال Iran International ، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی، شبکۀ تلویزیونی بیان و ... را به همراه تمامی برنامه های تلویزیونهای حاکمیت صلیبی ملا-سیدهای فراماسون جمهوری شیطانی ایران به اجرا درمی آورند؛ یعنی ایران را به کل ملتهای ایران و جهان، به کلی «فارس» و از نظر ملی و قومی یکدست معرفی می کنند و به صورت مستقیم و غیرمستقیم دشمنی و کینۀ صلیبی به ملت تورک آزربایجان و کل ایران و ملت عرب نشان می دهند و با اجرای پروژه های صلیبی ضد تورک مشغول کنندۀ افکار عمومی ملت تورک و فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران که ما فعالان حرک ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران به عنوان «جریان سازیها و بازیهای سیاسی فاشیسم راسیست صلیبی ضد تورک فارس» از آن نام می بریم، سعی در دیگرگون جلوه دادن حقایق عریان و واقعیتهای غیرقابل انکار ایران اهریمن زدۀ فارس پرست در سدۀ اخیر را دارند، دقیقاً رصد و تحلیل می کنم. جالب این که در تقسیم کاری نانوشته کار تحقیق و تحلیل و نقد این تلویزیونها را اغلب من (اوجالان ساوالان) به گواهی دهها و بلکه صدها مقاله انجام داده و می دهم. ما حتی تلویزیونهای موافق خودمان مثل گوناز تی وی را دقیقاً رصد و تحلیل و نقد می کنیم، چه رسد به تلویزیونهای مخالف و دشمن. برای نمونه احمد اوبالی که در پاسخ یک جوان تورک آزربایجانی از تهران که سؤالش این بود «یک بار برای همیشه و به صورت واضح و روشن و صریح بگویید که در صورت استقلال آذربایجان و جدایی از ایران تکلیف میلیونها نفر (نصف جمعیت آزربایجان) که در تهران، کرج و قم زندگی می کنند چه می شود؟ آیا همه این جمعیت را به فاشیسم فارس خواهیم بخشید یا تهران و کرج و قوم (Qum قم جعلی) نیز خاک کشور آزربایجان جنوبی هستند»؟ ، گفت: «تهران و کرج و قم نه خاک آزربایجان هستند و نه مال فارسها!!! آینده ثابت خواهدکرد که مال ماست یا مال آنها!!! کی گفته نصف آزربایجان در تهران و کرج و قم هستند؟! مگر عدۀ آزربایجانیهایی که در مسکو هستند کم است؟ آزربایجانیهایی که به تهران و کرج و قوم رفته اند از آزربایجان جنوبی از اردبیل و تبریز و زنجان و همدان و اورمو رفته اند و ...». حال این جواب من است به سوال حیاتی و بسیار بسیار بسیار مهم و سرنوشت ساز آن جوان تورک آزربایجانی : «تهران در اصل «توران» بوده و هست و آقامحمدخان قاجار که به ملیت تورک خودش تعصب داشت، روستای توران را به شهر تبدیل و «توران» را بنا کرد و ساکنان اولیه ان هم تورکان قاجار و تورکان آزربایجان بوده و هنوز هم هستند. تهران و کرج و قوم و قزوین نه تنها خاک آزربایجان هستند، بلکه در تمام طول تاریخ خاک تاریخی تورکان و جزو توران بزرگ بوده و هستند. تمامی نیمه شمالی کشور جعلی به نام ایران جزو توران تاریخی است از شمال شرق، خراسان و تورکمنستان گرفته تا آزربایجان در شمال غرب و این حقیقتی است که شیخ محمود کاشغری نویسنده و لغوی بزرگ تورک در هزار سال پیش در کتاب دیوان لغات الترک خودش نوشته است و قزوین را «قاز اوینی qaz oynı» نوشته و قاز، نام دختر بزرگ آلپ از تونقا خاقان بزرگ تورک توران (افرسیاب) دانسته است و به معنی قوم که شن باشد اشاره کرده است. این از نیمه شمالی ایران که از 8500 سال پیش خاک تارخی تورکان و جزوی از توران بزرگ بوده است البته نیمه جنوبی ایران نیز مسکن تورکان بوده است که فعلا با آن کار نداریم. اما حق و حقوق برادران تورک قاشقای، بیچاقچی و غیره خودمان را سخت زیر نظر داریم. این که احمد اوبالی می آید و تهران را با مسکو مقایسه می کند اشتباه بزرگ استراتژیک است؛ چرا که 1. مسکو به خاک آذربایجان پیوستگی و اتصال خاکی و سرزمینی ندارد و صدها کیلومتر از خاک تاریخی آزربایجان شمالی (شمال آزربایجان بزرگ) فاصله دارد 2. همان گونه که آن جوان تورک به احمد اوبالی و جاواد اسماعیل بیلی گفت به یقین نیمی از جمعیت 35 میلیون نفری آزربایجان جنوبی از شهرها و روستاهای آزربایجان جنوبی، از اردبیل و تبریز و اورمو و زنگان و همدان و قزوین به استانهای تهران و کرج (البرز جعلی) و قوم و مرکزی مهاجرت کرده اند وانگهی مگر تورک بومی (تورکهای که در روستاها و شهرها زندگی می کنند و از شهرهای یادشده مهاجرت نکرده اند) در استانهای تهران و البرز و مرکزی و قوم کم هستند؟ مگر خود قوم خلجها را ندارد؟ مگر تمامی روستاهای ساوه و اراک تورکهای شاهسون بومی نیستند؟ من بارها گفته ام که « به راستی چه دلیلی داریم که از این بیش از 20 میلیون انسان خودمان در تهران و کرج و قوم و اراک و ساوه و رشت و ... به همین راحتی چشم بپوشیم و پیگیر سرنوشت آنها نشویم؟ مگر نه در این که در این سدۀ سیاه، فاشیسم راسیست فارس حاکم از شروع حاکمیت دورۀ رضا پالانی ملعون جانی خائن خبیث، با خالی کردن شهرها و روستاهای آزربایجان جنوبی این میلیونها تورک را به صورت اجباری و با سیاست ضد انسانی و نژادپرستانۀ ایجاد قحطیهای مصنوعی، گرسنه و بیکار نگه داشتن تحمیلی و عدم تخصیص کمترین بودجه و عدم احداث کارخانجان و شرکتهای مولد مادر، به تهران و کرج و قوم و اراک و ساوه و کلانشهرهای دیگر کوچانده است؟ مگر نه این است که از هر «خاندان تورک» و هر «نام خانوادگی ملت تورک» در تبریز و اردبیل و اورمو و زنگان و همدان و قزوین بیش از نیمی از آنها، که خیلیهایشان «بزرگ و ریش سفید خاندان» هم هستند، در تهران و کرج و قوم و ساوه و اراک و امثالهم هستند؟ با بیش از 20 میلیون انسان، با برادران و خواهران و برادرزاده ها و خواهرزاده ها و عموها و داییها و عمه ها و خاله ها و عموزاده ها و دایی زاده ها و عمه زاده ها و خاله زاده های تورک خودمان در تهران و کرج و دیگر شهرهای فارس نشین تلقی شدۀ ایران چه خواهیم کرد؟ اینها سؤالات اساسی و بسیار مهم و حیاتی ماست و باید و باید و باید از هم اکنون برایش جواب درست پیدا کنیم. به راستی با این همه انسان تورک آزربایجانی و غیرآزربایجانی چه خواهیم کرد؟». جواب احمد اوبالی و احمد اوبالیها به این سوال مهم چیست؟ آیا تعداد مهاجران آزربایجان شمالی به مسکو به نسبت جمعیت به اندازه تعداد مهاجران آزربایجان جنوبی به تهران و کرج و قوم و اراک و ساوه و غیره است؟ هرگز و هرگز و هرگز یکی نیست. پس احمد اوبالی و جاواد اسماعیل بیلی اگر می خواهند جوانان تورک آزربایجان را درست هدایت کنند باید در مقابل این سوالات اساسی و حیثیتی که حرف از خاک و سرزمین مقدس آزربایجان جنوبی است لااقل درست تحلیل کنند و درست نطر دهند. بنابراین من اوجالان ساوالان با نهایت صراحت و بدون هیچ گونه شک و شبهه ای اعلام می کنم. هر شهری و هر استانی متعلق به ملتی است که بیشترین نفوس و انسانها را دارد و چون بیش از 60 درصد تهران و بیش از 80 درصد کرج و قوم و بیش از 60 درصد ساوه و اراک (استان جعلی مرکزی) انسانهای ملت تورک هستند و چون این استانها و شهرها از لحاظ سرزمینی و خاکی پیوسته به خاک تاریخی آزربایجان جنوبی هستند و هیچ فاصله ای ندارند، بنابراین همه تهران و کرج و قوم و ساوه و اراک به همراه قزوین و همدان و زنگان و اورمو و تبریز و اردبیل و آستارا و انزلی خاک تاریخی و متعلق به ملت تورک آزربایجان هستند و در این هیچ شکی نیست. فقط یک کار باقی مانده و آن هم این که فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران بیش از پیش و مستمر و مداوم و شبانه روز بدون هیچ خستگی و ماندگی و یأس و ناامیدی در بیداری شعور ملی تورکان در مناطق یاشده و کل آزربایجان بکوشند. تکرار و تأکید می کنم: استانهای تهران (توران)، کرج و قوم و مرکزی (ساوه، اراک و ...) به دلیل 1. فزونی و کثرت قطعی جمعیت تورک نسبت به غیرتورک 2. پیوستگی و اتصال خاکی و سرزمینی به خاک مقدس آزربایجان جنوبی (قزوین، زنگان، همدان، اورمو، تبریز، اردبیل، کل گیلان به جز مناطق و شهرهای عمدتا گیلک نشین) قطعا مال سرزمین آزربایجان هستند و ما تورکان نباید به سرنوشت بیش از 20 میلیون جمعیت تورک آزربایجانی خودمان بی تفاوت باشیم. قبلا پیشه وری سه اشتباهی تاریخی کرد: 1. خاک زنگان را به فاشیسم فارس بخشید و فاشیسم فارس به همراه مانقورتهایی مثل ذوالفقاری با نسل کشی زنگانیها جنایت آفریدند 2. خاک پاک سویوق بولاق (مهاباد جعلی) را به تروریستهای ضدتورک کورت بخشید تا به جای سنندج در سویوق بولاق حکومت ملی کورت را ایجاد کنند 3. مهمترین اشتباه پیشه وری عدم درک و شناخت کافی از جمعیت تورک ساکن در همدان و تهران و کرج و قوم و اراک و ساوه بود. چشم پوشی از هزاران هزار انسان و به تبریز و اردبیل و اورمو قناعت کردن یعنی محلی فکر کردن و اشتباه مرگبار استراتژیک و نتیجه اش ان شد که فاشیسم فارس با دستهای مانقورتهای تهران و خیانت مسلم بسیاری از خانها و بیگهای شاهسون زنگان و همدان و موغان حاکمیت ملی دموکراتیک آزربایجان را به خاک و خون کشید و 75 انسان بیگناه را به کام مرگ فرستاد. آری ذهن احمد اوبالی و امثال احمد اوبالی که آزربایجان جنوبی را منحصر در تبریز و اردبیل و اورمو و زنگان می دانند دقیقا مثل ذهن پیشه وری محدود و محلی است و احمد اوبالی و مشابهان احمد اوبالی با توجه به گسترش حرکت ملی ملت تورک به برکت هزینه هایی که فعالان حرکت ملی در کسوت بزرگان و رهبران حرکت ملی و نیز جوانان پرشور طرفداران تراختورسازی متقبل شده اند و نیز فعالیت بی امان فعالان حرکت ملی در شهرهای تهران و قوم و اراک و ساوه، علاوه بر اردبیل و تبریز و آستارا و انزلی و زنگان و اورمو و همدان و امثالهم کرده اند، اکنون هرگز از لخاظ بیداری شعور ملی مثل 75 سال پیش نیست و ما متفکران و نظریه پردازان و استراتژیستهای حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران بایدو باید و باید از کوچکترین پتانسیل خودمان در جهت رسیدن به آزادی و استقلال سرزمینهای مادری تورک خودمان بهره ببریم چه رسد به این که مثل احمد اوبالی با محلی فکر کردن و تکرار شعار توخالی و پوچ «رئال اولمالی ییق، واقعیت نه دیر؟!» (ما باید رئال باشیم واقعیت چیست؟) از 20 میلیون انسان زنده تورک آزربایجانی در تهران و کرج و قوم و اراک و ساوه و انزلی و آستارا و رشت و غیره چشم بپوشیم و دچار همان اشتباه استراتژیک پیشه وری در 75 سال پیش شویم. من چنین فکر می کنم که احمد اوبالی و امثال احمد اوبالی می خواهند که فقط تبریز و اردبیل و اورمو و زنگان را از ایران جدا کنند و در آنجا در حاکمیت آینده نقشی داشته باشند همین! در حالی که اگر تلویزیونی و رسانه ای در دستت هست و اگر امکان طلایی هدایت انسانهای ملت تورک در دستت هست، دقیقاً باید با درک واقعیت و با رئالیسم سیاسی، بدانی که نصف جمعیت تورک آزربایجانی تو اکنون در استانهای تهران و البرز و قوم و مرکزی هستند و چرا و چرا و چرا و به چه دلیل باید از نصف جمعیت تورک آزربایجانی که اتفاقا بین آنها بزرگانی چون اکبر آزاد و حسن راشدی وجود دارند، صرف نظر کنی؟! من هیچ، نوشته های حسن راشدی فعال ارزشمند تورک آزربایجان درباره تورک نشین بودن تهران و کرج و قوم و مرکزی گویای همه چیز است و خواننده می تواند کتابها و مقالات ایشان را در این باره بخواند. پس ما باید یا استقلال طلب نباشیم و تا ابد زیر ننگ فاشیسم فارس زندگی کنیم یا این که با درک واقعیت جمعیتی و سرزمینی خودمان ملت تورک آزربایجان خودمان و تمامی تورکان موجود در ایران را درست و استراتژیک رهبری کنیم. قاطعیت داشته باشیم: قاطعیت در نظر، در گفتار و در عمل دیگر حرف مبهم زدن بس است افکار و گفتار و کردار و شعارهایمان را یکی کنیم: استقلال کامل خاک و جمعیت کامل آزربایجان جنوبی از چنگال فاشیسم فارس. بنابریان 1.حرف زدن از «خودمختاری آزربایجان در داخل خاک ایران» دیگر در این زمان خیانت است: چرا که شیخ محمد خیابانی با تکیه بر عدم اجرای قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی مصوب مجلس مشروطه همین خودمختاری را خواست و به همراه تقی رفعت و هزاران جوان پاک تورک آزربایجانی به دست فاشیسم تازه به قدرت رسیدۀ فارس در خاک و خون غلتید و پیکرش را عوامل فاشیسم فارس بر خیابانهای تبریز آن قدر کشیدند تا پوست و گوشت و استخوانش میان سنگفرش خیابانهای تبریز ماند 2. حرف زدن از فدرالیسم هم در زمان کنونی و با توجه به بیداری گسترده شور و شعور ملی در میان ملت بزرگ و تاریخساز تورک آزربایجان و کل ایران خیانت است؛ چرا که پیشه وری همین را خواست و دنبال همین بود و نتیجه اش را دیدیم. فاشیسم فارس به همراه مانقورتیسم تورک 75 هزار انسان بیگناه و مبارز و بهترین فرزندان سرزمین آزربایجان را به خاک و خون کشید، قطعه قطعه کرد، سوزاند و از گرسنگی کشت. آزموده را آزمودن نه تنها خطاست، بلکه در مورد موقعیت و شرایط کنونی ما «خیانت و خباثت و جنایت نابخشودنی» است. 3. صحبت کردن از استقلال ملت تورک آزربایجان و کل ایران، تمرکز فکرها و شعارها و گفتارها و عملها بر این هدف مقدس و یکی کردن خواستۀ میلیونها تورک، در موقعیت و شرایط کنونی با توجه به پتانسیل ارزشمند و حیاتی فزونی جمعیت انسانهای ملت تورک بر دیگر ملل، نه تنها لازم و ضروری است، بلکه تنها راه، تکرار و تأکید می کنم تنها راه رسیدن به اهداف و مطالبات انسانی، دموکراتیک و حقوق بشریمان است. احمد اوبالی و امثال احمد اوبالی باید یک بار برای همیشه بدانند که خود و همفکرانشان، تنها رهبران و صاحبان حرکت ملی ملت تورک نیستند و حرکت «صاحبان» خود را دارد و البته انها هم می توانند طبق اصل اصیل دموکراسی و حقوق بشر» «حرف خودشان» را بزنند ولی این که «حرف خودشان» را به نام «کل حرکت» بزنند، در اشتباه مطلق هستند. این حرکت همان قدر که مال احمد اوبالی و جاواد اسماعیل بیلی و مبارز قهرمانمان عباس لسانی است مال من و امیر مردانی و لطیف حسنی و محمودعلی چهرگانی و داوود توران و حسن کریمزاده و دیگر فعالانی که با عرض معذرت از نام بردن اسم همه معذورم، هست. این حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران، تنها حرکت ملی دموکراتیک بر اساس قوانین حقوق بشر مصوب سازمان ملل است و ما همه حق داریم حرف بزنیم و حرکت را رهبری فکری کنیم. پس رمز پیروزی ما در این حرکت مقدس ملی مان این است: یکی کردن فکر و نظر و حرف و عمل و شعارمان: استقلال سرزمین کامل آزربایجان جنوبی از چنگ اشغال و استعمار فاشیسم راسیست ضدتورک، ضد عرب و ضد انسان پانفارس ایران. والسلام.
نقد و تحلیل عملکرد تلویزیون ماهواره ای کلمه (شبکه جهانی کلمه)
بارها و بارها گفته ایم که بیش از 15 سال است که ما فعالان حرکت مقدس ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران، دقیقاً هر قدمی و حتی نیم قدمی که هر تشکیلات و تلویزیون و شبکۀ خارج نشین و داخل نشین و ماهواره ای برضد ملت تورک ما یا به نفع ملت تورک ما برداشته یا برمی دارد را به دقت زیر نظر داریم و دقیق در یادمان می ماند که مثلاً تلویزیون ماهواره ای «کلمه» (شبکه جهانی کلمه) ارگان دفاع کننده از اهل سنت در ایران، در برنامه ای سیاسی، به مجریگری «ابراهیم احراری»، «یک بار و فقط یک مرتبه» «مجید آراز»، نمایندۀ تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان در ترکیه را برای گفتگو دعوت کرد (یک پوئن مثبت به نفع تلویزیون کامه) ولی در اصل و در عمل سخنگوی تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان را که در اصل سخنگوی ملت مبارز و بزرگ تورک آزربایجان بود را در مناظره ای ناجوانمردانه با فاشیست راسیست ضدتورک و ضد انسان فارس، «عباس خرسندی»، دبیر جبهۀ دموکراتیک (؟) ایران برون مرز (؟) قرار داد و به نفع عباس خرسندی فاشیست فارس که به سائقۀ فاشیست بودن و تمامیت خواهی و همۀ خاک ایران را حق خود و ارث بابا و باباهای تاجیک خود دانستن، مدام به میان حرف مجید آراز می پرید، صدای مجید آراز را قطع کرد و هدف اصلی تلویزیون کلمه و ابراهیم احراری با یک من ریش و پشم معلوم شد: حمایت از فاشیسم تمامیت خواه فارس (یک پوئن منفی). این که می گوییم ابراهیم احراری، هم با یک من ریش و پشم سنی گری بعله، او هم فاشیست راسیست ضدتورک و ضد آذربایجان پانفارس است، بدون مطالعه و بدون ساعتها و بلکه ماهها و سالها تماشا کردن و سیر کردن دقیق و مستمر و مداوم برنامه های سیاسی تلویزیون کلمه نیست. همین دیشب بود که ابراهیم احراری که ماهیت نژادپرست ضد تورکش دیگر برای ما تحلیل گران حرکت ملی ملت تورک آزربایجان رو شده است، دوباره عباس خرسندی را روح الله زم و چند فاشیست فارس و کورت دیگر به برنامه اش آورده بود و همین پریشب بود که دو نفر پیر فسیل شده از اعضای جبهۀ ملی، همایون مهمنش و یکی دیگر را به برنامه اش آورده بود و آنها نیز از تمامیت ارضی و مرزی ایران فاشیستی دفاعها می کردند و با تعیین کردن تمامیت ارضی ایران به عنوان خط قرمز به حق خواهان و آزادیخواهان و استقلال طلبان قهرمان ملت تورک آزربایجان و ملل دربند دیگر مخصوصا ملت عرب خط و نشان می کشیدند. عملکرد تلویزیون ماهوراه ای کلمه در تبعیض قائل شدن به ملتهای اهل سنت در ایران هم نکته ای است که هرگز از چشم و گوش و هوش ما مبارزان راه ازادی ملت تورک در آزربایجان و کل ایران به دور نمانده است: چگونه است که این تلویزیون ادعای حمایت از همۀ ملتهای سنی مذهب در ایران را دارد ولی فقط بلوچها و کورتها هستند که به برنامه های این تلویزیون دعوت می شوند و خبر آنها داده می شود؟ مگر ملت تورکمن در ایران اهریمن زدۀ زیر سلطۀ تشیع صلیبی ماسونی شعوبی مجوسی، «سنی» نیست؟ چرا تا به امروز با وجود سالها فعالیت این شبکۀ تلویزیونی حتی یک تورکمن را از تورکمنان سنی به برنامه هایشان دعوت نکرده و نمی کنند؟ مگر تورکمنها سنی نبوده و نیستند؟ در حالی که جوانان غیور تورک ما در سیل دهشتناک و اسفبار اخیر شخصا کمکهای مردمی جمع کرده و به دست همزبانان و همخونان تورکمن خودشان رساندند؟ معلوم است که «تورک بودن» و «اوغوز بودن» ما تورکهای آزربایجان و تورکمنهای تورکمنستان (تورکمن صحرا)، یعنی عِرق ملی و منسوبیت ملی تورک و تورکمن مهمتر و حیاتی تر از عامل مذهب است. این عرق ملی تورکی، سد مذهب را شکسته و می شکند هم ما و هم آنان به این درجه از شعور ملی رسیده ایم که از همدیگر در مقابل فاشیسم صلیبی شعوبی مجوسی فارس دفاع و حمایت کنیم. تلویزیون کلمه چه؟ آیا بهتر نیست ابراهیم احراری به جای دعوت کردن از فاشیستهای فارس ضد انسان که تا مغز استخوانشان نژادپرست ضد بشر ضد تورک و ضد تورکمن و ضد بلوچ و ضد عرب و ضد لور و ضد غیر فارس اند، از متفکران بزرگ و مظلوم تورکمن که اتفاقاً سنی هم هستند، «نیز» دعوت کنند و حرف آنها را بشنوند و باعث رسیدن حرف حق آنها هم بشوند. به راستی آیا برای شبکۀ کلمه نیز مانند فاشیسم فارس، «تمامیت ارضی ایران اهریمن زده در دست فاشیسم فارس» «خط قرمز» است؟ پس چرا ادعای حق و حق طلبی و الله می کنند؟ مگر خود الله در آیۀ 12 سوره روم و آیۀ 13 سورۀ حجرات خدادادی بودن تمایزات و تفاوتهای بشر از جهت ملی و زبانی و رنگی را به رسمیت نشناخته است؟ به راستی هدف و ماهیت واقعی تلویزیون کلمه الله و توحید است یا حال کردن با فاشیستهای تهوع اور فارس؟ آیا بازی سیاسی و سیاسی بازیِ اتاق فکر این تلویزیون مشکوک، بودن یک تورکمن سنی را در کنار خود برنمی تابد و برای فردای ایران می خواهد دست در دست فاشیسم فارس و تروریسم اشغالگر کورت بدهد؟ ابراهیم احراری و سیاستگذاران و مجریان تلویزیون شبکۀ جهانی کلمه، دربارۀ ملت تورک آزربایجان و کل ایران، دچار اشتباه استراتژیک و بسیار مهلک و خطرناکی هستند و آن تأکید بر ترک بودن شاه اسماعیل صفوی و ماهیت صفوی تشیع مجوسی پارسی است. در حالی که همه می دانند که تشیع ربطی به تورک بودن و قیزیلباش بودن صفویان ندارد و خیلی پیش از صفویان، در صدر اسلام یهودیان ضد اسلام مثل ابن سبع با همکاری مجوسیان (فارسهای مجوسی/ زرتشتی) جنبش ضد تورک، ضد عرب و ضد اسلام فارسها، «شعوبیه» را بنا نهادند و به گواهی کتابهای متقن تاریخی مثل سیاست نامه خواجه نظام الملک، همین مجوسیان باطنی شعوبی فارس بودند که در طول سیصد چهارصد سال بیش از چهل شاهنامۀ منظوم و منثور نوشتند و هدف اصلیشان این بود که وانمود کنند که قرآن چیزی جز قصه ها و افسانه ها نیست و ما (فارسهای شعوبی مجوسی) بهتر از ان داستانهای قرآن را داریم و آن داستان شاهان ما (خوتای نامک: شاه نامه) است. آیا سیاستگذاران تلویزیون کلمه فکر می کنند ما تاریخ را نخوانده ایم و تحلیل نکرده ایم و نمی دانیم که هسته اصلی سیاسی تشیع مجوسی شعوبی پارسی در مصر (حکومت فاطمی) شکل گرفت و همین شعوبیان مجوسی بودند که به نفع صلیبیان ضد اسلام در جنگهای صلیبی وارد جنگ شدند و به عنوان ستون پنجم دشمن با خیانت به تورکان و عربهای پاک دین و خلیفه بر حق اسلام در بغداد عمل می کردند و مسلمانان تورک و عرب را با خیانت به کشتن می دادند؟ آیا در زمان حملۀ مغول و هجوم هلاکو این خواجه نصیرالدین توسی فارس شعوبی هزار چهره نبود که از خدمت اسماعیلیان درآمد و به خدمت مغول درآمد تا او را برای فتح بغداد و نسل کشی کل مسلمانان عرب و تورک تحریض و تشویق کند؟ آیا فکرد کرده اید اینها را نخوانده ایم؟ آیا فکر کرده اید که نمی دانیم که اصطلاح دروغ و سراسر فریب «تشیع صفوی» را علی شریعتی، فراماسون نوشعوبی فاشیست راسیست پانفارس ضد تورک و ضد آزربایجان ذاتی، فقط و فقط و فقط به دستور اربابان صلیبی خودش، هانری کربن و لویی ماسینیون و دیگران در لژهای فراماسونری مخفی غرب، در فرانسه، فقط با هدف ضدیت با تورکان آزربایجان و ایران و جهان و با سیاست دور کردن توجه و نگاه به جنبش زیرزمینی شعوبیگری و باطنی گری مجوسی فارسی ساخت؟ آیا سیاستگزاران تلویزیون کلمه نوشته های شخص مرا خوانده اند که «خیانت آخوندهای باطنی تشیّع پارسی که تورک ستیزان و آزربایجان ستیزان فاشیست پانفارس ذاتی منحوس و مرموز و مغرضی مثل علی شریعتی، به عمد و برای مقاصدِ نژادپرستانۀ باطنی به آن «تشیّع صفوی» گفته اند و در کتاب زیر، ثابت کرده ایم که مربوط به هزار سال پیش و دوران شعوبیان و باطنیانِ ضدّ تورک و ضدّ عرب است و ریشه در تاجیکان دری زبانِ نژادپرست دارد و نه تورکان، با ملّت تورک ایران و آزربایجان مال امروز نیست و هزار سال است که صلیبی پرستی و ضدّ تورک بودن و ضدّ اسلام بودن، وظیفۀ ماسونی آقایان است». آیا ما تورکان آزربایجان در قدرت هستیم و سنیها را به اسارت گرفته ایم یا فاشیسم مذهبی فارس: تشیع شعوبی مجوسی پارسی؟! آیا در دوران تورکان قاجار سنیها این وضع را داشتند؟ همه این ها را من خودم در کتاب «ایران یا ارن» خودم نوشته ام. می توانند بخوانند:
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=697
اشتباه آشکار این مدافعان گمراه اهل تسنن- که به نظر ما هم اهل تسنن بلوچ و تورک و تورکمن در ایران مظلوم هستند- این است که گمان کرده اند که همۀ جمعیت و انسانهای ایران، عبارت است از فاشیستهای پانفارس و مانقورت و طرفدار تمامیت ارضی ایران اهریمن¬زده هستند و بنابراین برای موفقیت در اشاعه تفکر عقیدتی تسنن و به دست آوردن دل میلیونها ایرانی، باید «مدام از تمامیت ایران دفاع کنند»! این اشتباه مختص ابراهیم احراری و دیگر مجریان و سیاستگذاران تلویزیون جهانی کلمه نیست، قبل از اینها، عبدالرحیم ملازاده بزرگ که البته امروز در تلویزیون توحید موضعی ثابت تحسین برانگیز و محکم (متمرکز بر تسنن و توحید حقیقی و نه سیاسی بازی و بازی سیاسی به نفع هیچ گروه و فرقه ای) دارد، نیز در همان موقع که در تلویزیون سیاسی «رنگارنگ» به مجریگری «داور ویسه» برنامه داشت، بر این ضلال قدیم، «حفظ تمامیت ارضی ایران اهریمن زده» بود. البته اوایل کار، دکتر ملازاده از نوشته شدن چهل شاهنامه توسط مجوسیان و یهودیان شعوبی و این مسائل حرف می زد که نمی دانیم چه شد که در این زمینه خاموش شد؟! شاید به قول ما تورکان «گربۀ ایران عطسه کرد»؟! می بینید که ما هم موحدیم و ما هم مومنیم ولی هرگز ساده و احمق نیستیم. ما ملت صادق تورک هستم و برای همین است که تنها خدای ما تورکان، «تانری» (الله احد) هنوز هم که هنوز است از زبان و دل و قلب صاف و صادق ما، شیواتر و رساتر از هزاران خدای تشیع شعوبی مجوسی پارسی سخن می گوید؟ عنایات تانری ما و الله ما را از این سطور این بنده، نمی فهمید یا اولوالالباب؟
آری، ما ملت تورک آزربایجان که بارها و بارها و بارها توسط فاشیسم صلیبی روس، فارس، ارمنی، آشوری، کورت، انگلیسی و ... نسل کشی شده ایم، سالهای سال است که این «حق» را به خود داده ایم که برای جلوگیری از وقوع یک نسل کشی دهشتناک دیگر، «همه» را به دقت و به دقت و به دقت زیر نظر داریم و «هیچ چیز و هیچ نکته ای» از چشم ما دور نمی ماند. اگر سیاستگذاران و مجریان، تلویزیون کلمه، مثل ابراهیم احراری بیشتر از این از فاشیستهای پانفارس ضد تورک استفاده کنند و بر این موضع پانفارسیستی خود پا بفشارند و به بهانۀ حمایت از اهل تسنن از نمایندگان تروریسم کورت مثل عبدالله مهتدی و دیگر تروریستهای کورت در برنامه ها بهره ببرند و نسبت به دردهای ملت تورکمن و تورک کوررنگی نژادپرستانه از نوع ایرانی- پارسی داشته باشند و مثل صدای آمریکا و ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی، تبدیل به رسانه ای برای کولبر و مظلوم نشان دادن تروریستهای صلیبی ضدتورک و ضد آزربایجان کورت شوند و صدای ما تورکان آزربایجان را مثل فاشیستهای فارس بایکوت و خفه کنند، مطمئن باشند و مطمئن باشند و مطمئن باشند که در راه ضلال قدم بر می دارند و با این حجم بیداری شعور ملی در میان تورکان، نصف بیشتر جمعیت ایران، فردا نه ایرانی برایشان خواهدماند و نه ایرانی ای که در آنجا مسجد برای اهل سنت بسازند! و بدانند که ما و فقط ما تورکان آزربایجان، ما مبارزان و فرزندان ملت تورک هستیم که دشمن حقیقی و واقعی فاشیسم شعوبی مجوسی ضد تورک، ضد عرب، ضد اسلام و ضد انسان فارس هستیم که در زیر عمامه و عبا و قبا و ریش و پشم تشیع، سیاستهای صلیبی ضد تورک، ضد عرب و ضد اسلام و ضد تسنن را در ایران و منطقه و کل جهان اجرا می کند و کارش فقط مسلمان کشی (تورک کشی و عرب کشی و بلوچ کشی و ...) است، و بقیه احزاب و سازمانهای مرکزگرای فارس و کورت، فقط و فقط و فقط عروسکهای خیمه شب بازی صلیبیان ضد تورک، ضد عرب، ضد اسلام و ضد انسان هستند. پس تا بهای محاسبۀ استراتژیک غلط را نپرداخته اید، از این ضلال مبین دور شوید و به جاده صلاح و صراط مستقیم الله بازگردید. بدانید و بفهمید و یک بار برای همیشه درک کنید که ایران فقط پارس و پانفارس نیست، بلکه نصف بیشتر ایران تورک هستند و نصف بیشتر این تورکها بیدار و اگاه و آمادۀ استقلال سرزمینهای مادریشان هستند. این را باید بدانید. ما تورکان آزربایجان نه تنها با اهل سنت مخالف نیستیم، بلکه از این که تلویزیونهایی مثل توحید (مال دکتر عبدالرحیم ملازاده) و تلویزیون جهانی کلمه در پی روشنگری فریفتگان تشیع صلیبی مجوسی شعوبی پارسی هستند و این حربه مذهب، یا بهتر و دقیق تر بگوییم این شمشیر صلیبی را می خواهند از دست نیمۀ شیطانی مذهبی فاشیسم راسیست فارس بگیرند، خیلی هم با آنها موافقیم؛ اما اشتباه محاسباتی استراتژیک و حیاتی اتاق فکر و مجریان تلویزیون کلمه این است که فقط با مبارزه با یک نیمه و یک رویِ استعمار صلیبی ضدتورک و ضد عرب و ضد اسلام و ضد انسان، یعنی رویه و نیمۀ مذهبی آن می تواند به اهداف خودبرسد؛ در حالی که ملا-سیدهای مفعول صلیبی فراماسون حاکم بر ایران، امثال خمینی و خامنه ای و رفسنجانی و خاتمی و ... دقیقاً نیمۀ دیگر فاشیسم پان آریایی کورش پرست داریوش نشان پانفارس یعنی رضا پالانی، محمدرضا پالانی و رضا پالانی کوچوک (küçük) یا رضا کوچوک پالانی هستند و در عمل، و در عمل، و در عمل، علی رغم بازیهای سیاسی طراحی شده رد اتاقهای فکر فراماسونهای سیاه لندن و پاریس و هلند و واشنگتن و... دقیقا و دقیقا و دقیقا «مثل دو تیغۀ یک قیچی» «یک کار» می کنند. یعنی که این سیاه بازی و خیمه شب بازی و بازی سیاسی و سیاسی بازی تلویزیونهای سیاسی ماهواره ای مثل صدای آمریکا Voa Tv Persian، بی بی سی فارسی BBC Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران اینترنشنال Iran International ، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی صدای آمریکا Voa Tv Persian، بی بی سی فارسی BBC Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران اینترنشنال Iran International ، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی، بیان در ضدیت با جمهوری شیطانی صلیبی حاکم بر ایران (جمهوری اسلامی ایران: کدام جمهوری؟! کدام اسلام؟!)، دقیقا در اتاق فکر صلیبیان کار شده و دقیقا مثل یک سناریو اجرا می شود، پس راه درست و راه الله و راه اسلام و راه انسانیت همان است که ما متفکران، تئوریسینها و استراتژیستهای تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران می رویم: باید این درخت شوم استعمار صلیبی ایرانی- پارسی را از ریشه از ریشه از ریشه کند و بالکل به تمامی نابود کرد و برای کندن ریشه باید آن را افشا کرد : دوازده سال پیش من گفتم ملت تورک در آزربایجان و کل ایران «روشنفکر» نمی خواهد «روشنگر» می خواهد و بر اساس همین استراتژی روشنگری است که من، اوجالان ساوالان، با نوشته هایم و با افکار روشنگرانه ام که به نور مقدس الله منور است، ریشۀ استعمار صلیبی را هدف قرار داده ام و با نوک قلم مقدسم و با دگمه های مقدس کیبوردم، ماهیت سیاه، پلید، نژادپرستانه، ضد تورک، ضد عرب، ضد اسلام و ضد انسان ان را افشا کرده ام. آری، آری، آری، باید با کل این قیچی شوم اهریمنی مبرزه کرد نه با یک تیغۀ آن. مذهب تشیع شعوبی مجوسی فارسی فارس پرست یکی از دو ریشۀ فاشیسم فارس است و پان آریائیسم و پان ایرانیسم و پانفارسیم کوروش پرست یک ریشۀ دیگر آن. باید به کل ریشۀ این استعمار پلید تبر زد نه این که سعی کنی بعضی از شاخه ها و برگهای آن را ببری و بکنی و هرس کنی. یا به نفع یک رشه (پان فارسیم) به ریشۀ دیگر (تشیع پارسی) آری، در کتاب ایران و ارن خودم هم نوشتم که از دویست سال پیش که استعمار صلیبی ضد تورک و ضد عرب و ضد اسلام و ضد انسان انگلیس در ایران لژهای مخفی فراماسونری باز کرد، بیشتر و پیشتر از همه این ملاها و سیدهای تشیع مجوسی شعوبی باطنی بودند که به عضویت آن درامدند و دیگر اعضای این لژهای مخفی تاجیکهای پانفارس و مانقورتهای تورک بودند: هدف یک چیز بود: ساقط کردن حاکمیت سنتی و بر حق و مردمی تورک قاجار و روی کار آوردن عنصر دست نشانده و خبیث و نوکر صفت صلیبی شعوبی پانفارس. تلویزیون کلمه خیال کرده است همۀ انسانها در زندان ملتها به نام ایران، طرفدار ایران اهریمن زده و تمامیت ارضی آن هستند و بنابراین مجریان آن گاه و بیگاه خودشیرینهایی برای فاشیسم فارس هم می کنند که این یکی ما را حساس می کند. مورد دیگر این که به بهانه سنی بودن کورتها و بلوچها هر از گاهی از تروریستهای احزاب به اصطلاح چپ کورد که جنایتها در آزربایجان جنوبی کرده اند و بسیاری از جوانان و فرزندان سرباز وظیفه و درجه دار تورک ما را کشته اند دعوت و با چه آب و تابی از آنان تعریف و تمجید می کنند و ساعتها وقت برنامه اهل تسنن را به آتئیستهای شبه کمونیست اساساً ضد دین و ضد الله صلیبی کورت که اتفاقاً تا مغز استخوانشان ضد اسلام و صلیبی و همکار و همرزم داشناکهای ارمنی در احزاب تروریستی مثل پ. ک. ک. هستند، می دهند و فکر می کنند که شاهکار می کنند؟! ما علناً اعلام می کنیم که هرگز و به هیچ عنوان مخالف اهل تسنن، مخالف بهاییان، مخالف زردشتیان، مخالف یهویان، مخالف مسیحیان و مخالف هیچ دین و مذهب و عقیده و مرامی نیستیم که هیچ به عنوان انسانهای لائیک و سکولار (لائیک و سکولار حقیقی نه مثل پان ایرانیستها شیاد) اتفاقاً موافق روشنگریهایشان درباره مذهب سیاسی و باطل تشیع صلیبی مجوسی شعوبی پارسی هستیم؛ اما سرسختانه مخالف حضور فاشیسم صلیبی فارس، چه از نوع آریایی پرست کوروش پرست ضد تورک و ضد عرب و ضد انسان پهلوی و چه نوع فاشیسم صلیبی مجوسی شعوبی پارسی جمهوری شیطانی در این تلویزیون و همه تلویزیونهای مشابه فارسی زبان هستیم. پس هر کسی با هر عقیده و مرامی بر ضد انسانهای مظلوم ملت تورک ما و بر ضد آزربایجان عزیزتر از جان ما باشد، دشمن ما خواهدبود و این نه به خاطر مرام و عقیده دینی و مذهبی اش، بلکه صرفاً و دقیقاً به خاطر «مرام و عقیده و موضع فاشیستی تمامیت خواه متجاوز سیاسی اش» است. کل کتابهای من هم موحد بودنم را اثبات می کند و هم موضع شفاف و دقیقم را دربارۀ فاشیسم مذهبی تشیع شعوبی مجوسی پارسی- ایرانی را. ما در آزربایجان مستقل آینده هم به اهل تسنن احترام خواهیم گذاشت و هم اجازه ساخت مسجد و بلکه مسجدها را به آنها خواهیم داد بلکه خود دولت آزربایجان این مساجد را بنا به وظیفه خود خواهدساخت، «اما» و این «اما» اصل سخن و هشدار ماست: اگر جامعه اهل تسنن و سیاستگذاران و تئوریسینهای این جامعه بخواهند به بهانه اهل تسنن بودن از فاشیستهای ضد تورک، ضد عرب، ضد اسلام و ضد انسان پانفارس و پان ایرانیست و از تروریستهای صلیبی کورت که بر اساس دمدمۀ استعمار صلیبی ضد تورک غرب چشم طمع به خاک پاک آزربایجان دوخته اند، طبعاً حامیان این تروریستها دشمنان ما خواهندبود و ما هرگز با دشمنان خود آشتی نخواهیم کرد مگر این که «در عمل» و نه در حرف از موضع اشتباه خود بازگردند. آری، ما دقیقاً همه تلویزیونها را چه کسانی که مثل کمونیستهای پانفارس- مانقورت تلویزیون کانال جدید و دیدگاه، با ادعای آتئیست بودن و ضد دین بودن، به طرفداری از فاشیسم راسیست ایرانی- فارسی و ضدیت نژادپرستانه با حرکت ملی ملل تورک و تورکمن و عرب می پردازند و چه تلویزیونهایی که با ادعای تئیست بودن و الله مدار بودن و توحیدی بودن و اسلامی بودن به حمایت از فاشیسم راسیست ایرانی- فارسی و حمایت کورکورانه از تمامیت ارضی ایران اهریمن زده می پردازند، دقیقاً می بینیم و می شناسیم و با آنها نیز دقیقاً مثل فاشیسم راسیت فارس مبارزه و مقابله خواهیم کرد و این حق ماست.
همه چیز در رسانه ها عیان است و ان کس که عیان است چه حاجت به بیان است؟
آری، دوستان و دشمنان ما، می دانید خوبی و لطف تکنولوژی، ماهواره، اینترنت و فضای ارزشمند مجازی چیست؟ مخصوصاً از میان همۀ اینها می دانید لطف و خوبی تلویزیون این جعبۀ جادوی ارزشمند چیست؟ در این است که همه چیز «رو» و آشکار و جلوی چشم است: صدا، تصویر، حتی تن صدا، حالتهای قیافه، وجنات و سکنات همه چیز رو و جلوی چشم است و چه کسی در این دنیای آشکار، آشکار و آشکار می تواند مثل خمینی سیک هندی جلاد مفعول صلیبی که 40 سال پیش قدرتهای صلیبی آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و روسیه با هماهنگی کامل قدرتهای صلیبی تمامیت خواه متجاوز ضدتورک، ضد عرب، ضد اسلام و ضد انسان، که او را حلوا حلوا حلوا و در آب و نمک پاریس و نوفل لوشاتو خوابانده وبا عزت و احترام سوار ایرباس فرانسه کرده و به بهشت زهرای تهران آورند و بر سرنوشت میلیونها انسان غافل که عکس او را ابلهانه در ماه می جستند، حاکم کند که فجایع تبریز و تورکمن صحرا و ... را بیافریند که فاشیسم فارس را این بار زیر عمامه و عبا و قبای تشیع مجوسی شعوبی پارسی و ریش و پشم مجوسیگری ماسونی شعوبی ضد تورک و ضد انسان حاکم سازد؟ آری ما دقیقاً و با وسواس تلویزیونهای سیاسی ماهواره ای را رصد و تحلیل می کینم و خوب می بینیم که تلویزیون سیاسی ضدجمهوری اسلامی به نام «آزادی» در ماهها و هفتۀ اخیر «دو قدم مثبت» به نفع ملت تورک آزربایجان و کل ایران برداشته است: 1. یکی پخش یک فیلم مستند راجع به حرکت ملی آزربایجان و به نفع ملت تورک آزربایجان و کل ایران، که واقعاً اگر کار خود دست اندرکاران جوان این تلویزیون هم نباشد و مبازران تورک آزربایجانی آن را ساخته باشند، پخش آن در تلویزیون آزادی آن هم در ساعت پربینندۀ شب، با توجه به شدت عقده و کینه و دشمنی صلیبی پانفارسهای خونخوار ضدتورک و ضد آزربایجان ایران، یک جسارت و شهامت قابل تحسینی طلب می کرد. آفرین بر تلویزیون آزادی و جوانان غیور و خوب و «دموکرات» به معنی حقیقی آن. 2. دعوت از مجید آراز، نمایندۀ تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان برای گفتگویی با خانم بیتا جوراب دوز (عضو محدودۀ خاکستری) که در اصل تریبونی بود برای این که مجید آراز ما بتواند خواسته های برحق میلیونها تورک آزربایجانی را مطرح کند و از این بابت از تلویزیون آزادی که به یکی از ما فرصت و تریبون داد، متشکریم. آری، ما دوستان و دشمنان خود را و کوچکترین قدم و نیم قدمی که به نفع و یا ضد ما بردارند، هرگز و هرگز و هرگز فراموش نمی کنیم. ما حتی تلویویزیونهایی که در زیرنویس خودشان اخبار دستگیری مبارزان قهرمان ما مثل عباس لسانی و سیامک میرزایی و سهند معالی و دکتر لطیف حسنی و دیگر مبارزان راه آزادی ملت تورک خودمان را پخش می کنند، رصد و از آنها قدردانی می کنیم . ما ملت قدرشناس و حق شناس تورک هستیم. ما هرگز و هرگز و هرگز فاشیسم فارس نیسیتم که خودشان و پدران و مادرانشان هزار سال نان و نمک شاهان و حکمرانان پلورالیست و با تولرانس تورک را خوردند و بر درگاه سلاطین تورک وجیزه نوشتند و شعر متملقانه سرودند و طلاها صله ها و پادشها دریافت کردند و خوش زیستند و پداران و مادران مبارز و جنگندۀ ما تورکان، از زبان و فرهنگ فارسی اینها که سهل است، بلکه از سوراخهای ماتحت نر و ماده شان، زن و دختر و عروس و پسر و مرد و زنشان، در مقابل هجوم دشمنان، مانند مغولها و پرتغالیها و روسها و انگلیسیها و ... با نثار و ایثار جان و خون و بدن خودشان دفاع کردند و پدران تاجدار ما تورکان زبان تاجیکی این تاجیکان را نه تنها قدغن نکردند، بلکه در کل منطقه و جهان از چین تا کنارۀ دریای مدیترانه گسترش دادند ولی به محض اینکه همین تاجیکهای احقر ارذل حق نشناس عقده ای کینه ای نورک صلیبی با حمایت انگلیس و روس، جای کفلشان بر تخت سلطنت ایران محکم شد، به دستور و حمایت اربابان صلیبی شان، شروع به خیانتها و خباثتها جنایتهای تاریخی و فراموش نشدنی در حق ملت صادق و بزرگ تورک کردند: همۀ کتابها و مجلات تورکی ما را سوزاندند، شاعران، نویسندگان، روشنفکران، معلمان تورک ما را یا کشتند یا به بیرون از ایران تبعید کردند، تمامی عمارتها و کارخهای پدران تورک ما را که در هزار سال سلطنت پرافتخارشان ساخته بودند، ویران کرده و به جایش زندانهایی برای حبس کردن مبارزان آزادیخواه ملت تورک ساختند. انسانهای صادق و غیور و کاری ملت تورک را با ایجاد قحطیهای مصنوعی نسل کشی کرده و میلیونها میلیون را وادار به مهاجرت به شهرها و مناطق غیر آزربایجانی و آسیمیل و ذوب شدن در ملت ایران (بخوانید قوم جعلی پارس) کردند تا ایران یکدست پارس و پارس کن عاریایی بسازند! و هزاران جنایت و خیانت و خباثت دیگر که شرح اندکی از این ماجرا را در هزاران برق قلمی کرده ام بخوانید جوانان تورک و غیرتورک و بیدار شوید:
ایران یا اَرَن؟ بررسی تحلیلی تاریخ استعمار ملت آزربایجان
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=697
نژادپرستی ایرانی، پانفارسیسم و تورک ستیزی در کتابھای درسی جمھوری اسلامی
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2298
بیزیم دؤیوشوموز- آتشی بر جان اتحاد نژادپرستی ضدتورک ایران و جهان
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2299
تبرهای مقدس بیداری بر ریشه های شوم نژادپرستی ضد تورک ایرانی
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2115
مانقورت نامه
http://azoh.info/index.php?option=com_content&view=article&id=31607:---q-q----&catid=2:10&Itemid=18
http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2252
خیانتهای رضا شاه پهلوی به ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران
https://app.box.com/s/ifvsp11i6m0qcilmzoz8elucqr41yk60
من یک تورکم؛ من یک انسانم؛ حق دارم خودم را فریاد بزنم
حال برگردیم به تحلیل بازی رسوای شطرنج تلویزیون صلیبی صدای امریکا
جالب است مجریان و سیاستگذاران تلویزیون صلیبی ضد تورک و ضد عرب و فارس پرست صدای آمریکا با خودشان «شطرنج» بازی می کنند، و در این بازی شوم سیاسی اثری از «حریف» نیست! یعنی هیچ اثری از مبارزان استقلال طلب واقعی و حقیقی ایران، یعنی مبارزان استقلال طلب تورک آزربایجان، قاشقای، تورکمن و عرب در برنامه های سیاسی مربوط به ایران در صدای آمریکا، بی بی سی فارسی و تلویزیونهای سیاسی دیگر فارسی زبان نیست! در حالی که اصلِ اصیل دموکراسی و حقوق بشر این است که بازی شطرنج سیاسی را «در مقابل حریف » بازی کنی نه این که خودت با خودت بازی کنی! اگر صدای امریکا و بی بی سی فارسی و رسانه های فاشیستی صلیبی پارس پرست بر حق هستند؛ چرا از مبارزان صادق تورک آذربایجانی مقیم خارج از کشور مثل دکتر محمودعلی چهرگانی ، امیر مردانی، مجید آراز، علیرضا اردبیلی، ماشاالله رزمی و دیگر مبارزان از تورکها حتی از معتدلهایی مثل دکتر ضیا صدارالاشرافی برای مناظره و اظهار نظر و «بازی شطرنج» در مقابل فاشیستهای فارس استفاده نمی کنند و چرا از مبارزان واقعی ملت مظلوم عرب الاحواز، مثل یوسف عزیری بنی طرف را برای اظهار نظر به برنامه هایی مثل شطرنج صدای امریکا و پرگار بی بی سی فارسی دعوت نمی کنند تا فرق بین متفکر با شیاد نژادپرست و مانقورت ارذل احقر با یک مبارز واقعی راه آزادی انسان و رسیدن تمامی انسانها به حقوق بشر مشخص شود؟ آقای مهدی آقازمانی شیاد فاشیست پانفارس و همۀ دست اندرکاران تلویزیون فاشیستی راسیستی صلیبی صدای آمریکا وقتی خودتان با خودتان شطرنج بازی می کنید نتیجه اش این می شود:
حسین حقیقی مانقورت: «من به عنوان یک آذری با صراحت می گویم: در کل آزربایجان حتی به اندازۀ دو روستا، مردم آذری نمی خواهند از ایران جدا شوند»!!! (تو را به خدا آدم «تف» پیدا می کند که به روی سیاه این شیاد خبیث خائن به ملت تورک که خودفروشی مانقورتی اش او را کور و کر کرده و جمعیت 70 هزار نفری جوانان ملت غیور تورک آزربایجان را که در ورزشگاه تبریز فریاد «تبریز باکی آنکارا/ بیز هارا فارسلار هارا» سر می دهند نمی بیند و نمی شنود. آیا همین 70 هزار نفر جمعیت دو روستا نمی شود آی حسین حقیقی مانقورت ارذل احقر؟ خودت و وجدان نداشته ات را به چه فروخته ای مانقورت ساتقین خائن به مادر؟ به کدامین بها؟ به بهای خیانت به مادرت؟! من بارها گفته ام که ما باید لیست سیاهی از تمامی مانقورتهای خائن به ملت تورک آزربایجان داشته باشیم و اسامی امثال حسین حقیقی، مانقورت ارذل احقر را در آن ثبت کنیم و نباید هیچ خائنی را فراموش کنیم. در نظر ما امثال حسین حقیقی خیلی خیلی خیلی خطرناکتر و بدتر و پلیدتر از امثال شهرام همایون و اسماعیل نوری علا و جمشید چالنگی و عیرضا نوری زاده اند، چرا که امثال این مانقورتها ابزار دست فاشیسم راسیست صلیبی شده اند تا به ملت تورک آزربایجان خیانت کنند. من در کتاب مانقورت نامه خودم خدمت امثال عباس جوادی رسیده بودم و خوشحالم که حسین حقیقی نیز اسمش را در لیست مانقورتهای خائن رذل خبیث حقیر در فهرست سیاه ما جا داد. فردای آزربایجان و ایران نشان خواهدداد که ما ملت قهرمان و حق شناس تورک دوست و دشمن و خائن و صادق را یکسان نخواهیم گرفت. هرگز و هرگز و هرگز). برگردیم به اظهار فضل مانقورت ارذل احقر:
حسین حقیق مانقورت: خواست استقلال در آزربایجان وجود ندارد! استقلال طلبها در آزربایجان خیلی خیلی در اقلیت هستند و به 2 درصد هم نمی رسند!!! در زمان فرقه دموکرات مردم آزربایجان خودشان بساط فرقه را در هم پیچیدند!!! منِ آزربایجانی به چه دلیل از 2 درصد سهم نفت جنوب خودم چشم بپوشم و از ایران جدا بشم؟!! (مانقورت ارذل خیلی علاقه به عدد 2 دو دارد چون از نظر روانشناسی ذات کثیف خائنش دو چهره و منافق و شیاد است: خادم دشمنان مادرش و خائن به مادرش) من آذری، به چه دلیل از ایران جدا شوم؟!! پس خواست استقلال وجود ندارد (نتیجه هم گرفت: خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی؟!)!!! آزربایجان از ایران جدا بشود که چه بشود؟ به تورکیه بچسبد؟ به آزربایجان بچسبد که خیلی کمتر از خودش است؟ به روسیه بچسبد؟!!! اشتباه شاه و ملا این بود که یک بازپرس فارس برای آزربایجان می فرستاندند؛ آن بازپرس فارسی حرف می زد و مردم آزربایجان چون حرفش را نمی فهمیدند نمی توانستند حرف خودشان را در دادگاه بزنند!!! جوانان تبریزی رفتند قلعه بابک و سرود ای ایران خواندند! جوانان آزربایجان باید با اتکا به سرود ای ایران (؟!) باید تجزیه طلبی را رها کنند و جلوی تجزیه طلبان بایستند!!! اینها (تجزیه طلبهای آزربایجان) کمتر از دو درصد و کمتر از اهالی دو روستا هستند (تکرار حرفها چون اربابان صلیبی- پانفارس حرف جدیدی یادش نداده اند که بزند و طولی وار سخنانی که مأمور است بزند می زند). همه این تجزیه طلبان (دو درصدی!) کسانی هستند که پدران و اجدادشان در زمان سقوط فرقه کشته شده اند وگرنه جوانان آذری به ایران چسبیده اند (لابد مثل چسب دوقولو و چسب آهنی اصل). وقتی قاطر یک کولبر می کشند آن کولبر چه کار کند ان قاطر کل زندگی اوست؟!!!! (دارد از میلیونها جوان بیکار و دربه در غربت تورک آزربایجانی که از شدت بدبختی و بیکاری و فقر مطلق به اعتیاد و فساد و فحشا کشیده می شوند حرف می زند!!! با دفاع از قاطرهای کولبران کورت!!! آری چه خوب از جوانان مظلوم ملت تورک آزربایجان دفاع می کند!!!).
عسل پهلوان پانفارس فاشیست: ما نگیم کرد و بلوچ و آذری. ما باید همه با هم باشیم! من معتقدم که باید اتحاد بین کرد و آذری و لر و عرب را ایجاد کنیم. کردها از عباس لسانی حمایت کردند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! (جل الخالق. به حق حرفهای نشنیده!!! مادرم می گفت آدمیزاد اگر هر روز یک حرف، آن از نوع دروغ شاخدارش نشوند می میرد!!!). عسل پهلوان پهلوانانه و مثل گردآفرید به حرف دوشوکی نکون بخت می پرد: چرا شما می گید فقط بلوچها گرسنه و برهنه هستند؟! همۀ ایران گرسنه و برهنه هستند!!! مگر توی تهران و اصفهان و شیراز گرسنه کم است؟!!!
حسین خلیفه، جاش خائن چاپلوس کورت: شاهان شاهنامه ذواتِ خدایان ما یارسانها هستند!!! (این دیگر چه مذهبی است که ذات خداهایش کیومرث و جمشید و هوشنگ و تهمورث و سیامک هستند؟!) ما چرا باید از ایران جدا شویم؟ این ما بودیم که ایران را ایجاد کردیم! چرا باید جدا شویم و... این حرفها ان قدر تهوع آور هستند که نیازی نیست صفحۀ پاک و سفید کاغذ را بیش از این ، با آنها سیاه کنم.
نتیجۀ بازی سیاسی و سیاسی بازی «شطرنج» صدای امریکا:
هم عسل پهلوان و هم حسین حقیقی و هم حسین خلیفه و هم عبدالستار دوشوکی از انسانهای قوم کورت به بهانۀ «کولبر بودن» و مظلوم بودن دفاع کردند.
عبدالستار دوشوکی از انسانهای مظلوم بلوچ با نام «سوخت بر» حمایت کرد.
تنها مللی که هیچ سخنی از مظلومیت آنها نرفت: ملت تورک آزربایجان و کل ایران و ملت تورکمن و ملت عرب بود. چون این مظلومترین ملل ایران نماینده که نداشتند هیچ دشمنان سرسختی مثل حسین حقیقی مانقورت و مهدی آقازمانی وعسل پهلوان پانفارس داشتند.
نتیجه گیری از این نوشته
تلویزیون صلیبی صدای امریکا با برنامۀ شطرنج برای صدمین و بلکه هزارمین بار ثابت کرد که اساساً موجودیتی برای میلیونها انسان تورک، تورکمن و عرب در ایران قائل نیست و تورکان آزربایجان را هم به شرط مانقورت شدن، دقیقا مثل نمونۀ نوعی و تیپیکال انسان خودباخته و خودفروش و مادرفروش و وطن فروشی مثل حسین حقیقی، «موجود» می شمارد، وگرنه هدف قتل عام و نسل کشی ملل تورک و تورکمن و عرب را در صورت آزادیخواهی از چنگ اشغال و استعمار فاشیسم صلیبی ایرانی -فارسی و استقلال طلبی از ایران اهریمن زده دارد. مهر چینیهای تلویزیون صلیبی صدای آمریکا دقیقا مهره چینی تلویزیونهای صلیبی پانفارس بی بی سی فارسی BBC Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران اینترنشنال Iran International ، ایران فردا Iran-e- farda، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی و ... است و هیچ فرقی ندارد. پس اثری از دموکراسی و حقوق بشر در این تلویزیونهای نیست و اینها ضد تورک، ضد عرب و ضد اسلام و ضد انسان به معنی اعم و اخص کلمه هستند باید و باید و باید و باید و باید و باید و باید برای رسیدن به آزادی، استقلال و حقوق بشر با همه این تفکرات مبارزه کرد.
سیاست نژادپرستانۀ صلیبی امریکا در ایران آینده دقیقاً سیاست این قدرت در کل خاورمیانه است: انکار موجودیت عنصر تورک و عرب تأکید بر مظلومیت عنصر تروریست آلت دست کورت. همان گونه که در عراق و سوریه با حیله گری و مکر سیاسی و با تبلیغات صلیبی گسترده جمعیت این دو کشور را به «سنی» و «شیعه» و «کورت» (؟) و نه «عرب» و «تورکمان» و «کورت» تقسیم کردند و موجودیت عنصر تورکمان (تورک) را در این دو کشور جنگزده از بیخ و بن انکار کردند، و با طرحریزی و اجرای شوهای سیاسی- تبلیغاتی، وطن مادری تورکمانان را به کورتهای تروریست پیشکش کردند، در ایرانی که نصفش تورک است هم می خواهند همین برنامۀ نژادپرستانۀ صلیبی را اجرا کنند و برنامه های صدای آمریکا از جمله «شطرنج» نیز بر اساس آماده سازی افکار عمومی در ایران و جهان برای این هدف شوم است: نصف کردن ایران به صورت عمودی (از وسط) و تقسیم ایران بین عناصر نژادپرست صلیبی فارس و کورت و دادن خاک مقدس آزربایجان و الاحواز و لورستان (کل نیمۀ غربی ایران) به کورتهای تروریست و دادن کل نیمۀ شرقی ایران اهریمن زده به عنصر فارس. برای رسیدن به این هدف شوم و جنون آمیز فاشیستی- راسیستی ضدبشری کل تلویزیونها و رسانه های صلیبی بالا همدست و همصدا هستند. تمامی رسانه های صلیبی فارسی زبان، همه با هم همصدا و همفکر با نادیده گرفتن وجود و حضور بیش از 42 میلیون انسان تورک در ایران اصل موجودیت این ملت بزرگ و تاریخساز را انکار می کنند و با حربۀ کهنه و نخ نماشدۀ «ترک زبان» و «آذری» بودن تورکها، انها را جزو فارسها و جزو ملت جعلی ایران (شما بخوانید فارس) قلمداد کنند.
صدای امریکا و همۀ تلویزیونهای سیاسی ماهواره ای فارسی زبان، در اخبار و کلیه تحلیلهایشان می کوشند به ذهن مخاطبانشان در ایران و جهان حقنه کنند که در ایران فقط و فقط و فقط این کورتها هستند که مظلوم و کولبر هستند و در این ایران 80 میلیونی حتی یک نفر تورک و تورکمن و عرب نیست و اینهایی که در ورزشگاههای تبریز هفتاد هزار و هفتاد هزار شعار تورکی و آزربایجانی می دهند، اینها همه آذریها (شما بخوانید فارسها)ی ایرانی هستند! صدای امریکا و همه تلویزیونهای سیاسی ماهواره می کوشند به ذهن مخاطبانشان به زور حقنه کنند که «در آزربایجان خبری نیست». شهر در امن و امان است . همه ملت آزربایجان شاد و ثروتمند و برخوردار هستند. اثری از بیکاری گسترده و استخوان خرد کن جوانان و فقر و بدبختی و فساد و اعتیاد و در نهایت خودکشی حاصل از ان نیست. می خواهند در ذهن مخاطبانشان به زور فرو کنند که همۀ تورکها و تورکمنها و عربها و لورها در ایران شاد و خوشبخت هستند و فقط و فقط و فقط «کورتها»، «کولبر» و بدبخت هستند و رژیم جمهوری اسلامی ایران فقط این مظلومترین مظلومان را می کشد؛ و در ایران ملتی به نام فارس نیست و جمهوری اسلامی ایران و قبل از ان حاکمیت پهلوی هیچکدام فارس و پانفارس نبوده و نیستند و در حالی که حقیقت این است که همان طور که کورتها کولبر دارند (و البته خیلی از کولبران برخلاف ظاهرشان تروریست ضد تورک کورت هستند)، بلوچها هم «سوخت بر» مظلوم دارند، تورکمنها هم «صیاد» بدبخت مظلوم دارند که برای سیر کردن شکم خودشان و زن و بچه هایشان به دریا می زند و به طور مستمر توسط حاکمیت ضد تورک و ضد تورکمن ایران کشته می شوند و البته تورکها و لورها و عربها هم «بیکار مطلق» مظلوم دارند. کاش به جوانان بدبخت و دربه در ما تورکها و لورها و عربها هم امکان کولبر بودن داشتند. بی هیچ شک و شبهه ای بر اساس سیاستهای ظالمانه، ضدبشری، تبعیض آمیز و خبیثانۀ حاکمیت فارس در صد سال اخیر، دقیقاً از زمانی که استعمار صلیبی انگلیس رضا پالانی را حاکمیت رساند، تا کنون، این حاکمیت (چه پهلوی و چه جمهوری اسلامی) تمامی ثروتهای مملکت را در شهرها و استانهای مرکزی تهران، اصفهان، مشهد، یزد، شیراز و به تازگی کرمان سرمایه گذاری کرده است: اصفهان نه امروز بلکه در زمان رضا پالانی به «منچستر ایران» شهرت یافت و دو حاکمیت فارس پرست ضد تورک و ضد عرب و ضد لور و ضد تورکمن و ضد انسان پانفارس پهلوی و جمهوری اسلامی، آن قدر شرکتها و کارخانجات مادر و مولد در این شهرها زده اند که علاوه بر پسران و مردان حتی زنان و دختران فارس نیز با مدرک دیپلم در یکی از هزاران هزار شرکت و کارخانه شاغل می شوند و در عوض سهم انسانهای تورک، تورکمن و لور و عرب از این ثروتهای ملی حاصل از فروش نفت از زیر پای اعراب و لورها و طلا و مس از زیر پای انسانهای تورک آزربایجان ای است: بیکاری و بدبختی دمار از روزگار میلیونها انسان تورک و تورکمن و لور و عرب و بلوچ درآورده در حالی که میلیونها فارس نورچشمی در هزاران کارخانه مادر و شرکت در اصفهان و کرمان و یزد و مشهد و بوشهر و عسلویه و پارس جنوبی و غیره همراه با خانواده کار کنند و حقوق و مزایای چند میلیونی دارند و جوانان لیسانس و فوق لیسانس و دکترای منِ تورک، دختر و پسر، با وجود این که سرزمین مادری شان دارای ثروتهای طبیعی و خدادادی وافر و بی پایانی هست، و مس و طلا و تمامی معادن روزمینی و زیرزمینی سرزمین مادریشان آزربایجان صد سال است توسط فاشیسم فارس به نفع قوم نورچشمی مرکزنشین فارس غارت و چپاول بی رحمانه می شود، از زور بیکاری و فقر و بدبختی هزاران هزار، به فقر و فساد و بدبختی و اعتیاد و خودفروشی مبتلا شوند و میلیونها انسان تورک آوارۀ غربت شوند و سر آخر از درد و رنج و سیاه روزی حاصل از بیکاری و فقر و غربت و دوری از خانواده و وطن به خودکشی و خودسوزی و زن سوزی و بچه سوزی رو بیاورند و توقع دارند حرفهای مکارانۀ امثال حسین حقیقی مانقورت و اربابان پانفارس صلیبی او را که مردم آذری همه راضی و خوشبختند و هیچکس به فکر استقلال نیست، قبول کنند؟
آری، ما انسانهای ملت تورک، تورکمن، لور و عرب نیز مثل ملت بلوچ و کورت در سدۀ اخیر قربانی حاکمیت نژادپرستانۀ فارس ایران هستیم. علیه انسانهای هر ملتهای تورک و لور و گیلک به دستور مستقیم رضا پالانی و توسط رکن دو ستاد ارتش او، جکهای ناجوانمردانه ساختند و پراکندند، نفت و مس و طلا و مواد معدنی ارزشمند و عتیقه جات باستانی و آثار تاریخی و فرهنگی ارزشمند و جبران ناشدنی ملل تورک و عرب و لور را از زیر پای این ملل، توسط دو حاکمیت ضد تورک، ضد تورکمن، ضدلر و ضد عرب پالانی و جمهوری اسلامی بی محابا و پیوسته غارت و به انگلیس و دیگر کشورهای ایرانخوار ترانزیت شد و در عوض نصیب این ملل نگون بخت از حاکمیت نژادپرستان فارس چه بود؟ قدغن شدن تدریس زبان مادریشان و حذف و نسل کشی گاه به گاه سیاسی و نسل کشی دائم زبانی و فرهنگی، بیکاری و فقر و درد غربت و نوکری فارسها در شهرهای فارس نشین، اعتیاد و فساد و خودکشی برای جوانان این ملل. آری وقتی که حاکمیت پانفارس ضدانسان در ایران در سدۀ اخیر، تمامی کارخانجات و شرکتهای مادر و مولد را در شهرها و مناطق فارس نشین اصفهان، یزد، کرمان، بندرعباس، بوشهر (عسلیویه)، و جنوب ایران (پارس جنوبی) و غیره سرمایه گذاری می کند و جوانان غیرفارس تورک و تورکمن و لور و عرب و بلوچ و دیگر ملل غیرفارس مجبورند برای پیدا کردن شغل مناسب ترک شهر و دیار کنند و غم غربت بچشند یا از زور بیکاری و فقر به اعتیاد و فساد و خودکشی رو می آورند. آری قبلا هم گفته ام و هزار بار دیگر می گویم: چارۀ تمامی ما ملل غیرفارس تنها و تنها و تنها استقلال از ایران اهریمن زدۀ فاشیستی است.شما انسانهای ملل غیر فارس باید بدانید و بفهمید که زندگی کردن در کشور کوچک خودتان که در آن زبان مادریتان رسمی است و پرچم کشور خودتان برافراشته و در اهتزاز است و تمامی منابع و ثروتهای زیرزمینی و روزمینی و گنجینه های انسانی سرزمین مادریتان مال خودتان و در جهت منافع ملی ملت خودتان باشد، خیلی خیلی خیلی بهتر از این است که در مملکت اهریمنی درندشت بزرگ فارس پرست تروریست پرور به اسم ایران، انسانهای ملتتان با بیکاری و گرسنگی و فساد و اعتیاد و خودفروشی و بدن فروشی و کلیه فروشی و نوزادفروشی خودکشی و در به دری و بدبختی کامل زندگی کنند و تنها دلخوشی مسخره شان این باشد که ملت آریایی و شیعه (؟) هستند و جلوی آمریکا و اسرائیل (؟) ایستاده اند! در حالی که در پشت صحنه هم آمریکا سهم کامل و بی کم و کاست از غارت ایرانخواران ضد انسان جمهوری اسلامی ایران می برد هم اسرائیل، هم انگلیس خبیث، هم روس خبیث، هم فرانسه، هم آلمان، هم چین خبیث و تنها کسانی که سهمی از این حاکمیت شیطانی نمی برند، انسانهای ملل مظلوم غیر فارس ایران است. اگر ایرانخواران سهم نمی بردند هرگز راضی نمی شدند که این حاکمیت شیطانی ضدبشری قرون وسطایی یک روز بپاید. شما که باهوش هستید و اینها را بهتر از ما می دانید. چرا ملت خود را بیدار نمی سازید؟ آری! در مملکت اهریمن زده ایران در سدۀ اخیر فقر و بدبختی و بیکاری و در به دری و فساد و خودکشی نصیب ما میلیونها انسان غیر فارس است و لذت و عشق و حالش مال ملت عزیزدردانۀ فارس در اصفهان و کرمان و یزد و مشهد و تهران است که تمامی کارخانجات مادر و شرکتهای بزرگ تولیدی و اقتصادی در این شهرها متمرکز است و حتی دختران و زنان فارس هم با حقوقهای مکفی شاغل هستند و اصلا و ابدا خبری از بیکاری و فقر و اعیتاد و خودکشی در آنها نیست.دو حاکمیت خبیث فارس و فارس پرست ضد تورک پهلوی و جمهوری اسلامی ایران، که در طول این صد سال سیاه اهریمنی حاکمیت فارسها بر ایران، اکثریت انسانهای ملت تورک آزربایجان و تمامی تورکان ایران را بیکار و در به در کرده اند، در چهار سال اخیر ریاست جمهوری حسن روحانی، نان کارگری را هم از انسانهای تورک گرفته اند تا آنها به مرگ تدریجی یا خودکشی نابود شوند. این یک حقیقت و یک فاجعۀ عیان است. از سال 1392 تا کنون بیشترین خودکشی و خودسوزی در میان انسانهای بیکار و دربدر ملت تورک آزربایجان، مخصوصا جوانان اتفاق افتاده است. حجم خودکشیهای انسانهای ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران در این سالهای سیاه حاکمیت روحانی شیاد دروغگو آن چنان بالاست که مثلا در شهرستان اردبیل یک خبرنگار جوان که بنا به مسئولیت شغلی خود به بیمارستان امام خمینی و پزشکی قانونی مراجعه کرده و گزارش تهیه کرده بود، از زیاد بودن تعداد خودکشیهای اردبیل در سالهای اخیر بهت زده شده بود، توسط مأموران وزارت اطلاعات رژیم دستگیر و شکنجه شده و دوربین و مدارکش ضبط و شکسته و سوزانده و نابود شده است و به او با تهدید جانی اخطار داده شده است که «این مسئله امنیتی است و اگر در این کارها فضولی کنی خودت و اعضای خانواده ات را سر به نیست می کنیم!» و مجبورش کردند که بنویسد که «در اردبیل، پایتخت حسینیت ایران (!) همه مردم خوشبخت و پولدار هستند و هیچ بیکار و گرسنه و تیره روزی نیست»! واقعیت این است که هرچند در میان ملتهای دربند دیگر ایران، ملت لر نیز از خودکشیهای گستردۀ جوانان دربدر و بیکارش رنج می برد، مقام نخست در خودکشی جوانان را در ایران با توجه به کثرت مطلق جمعیتش، بی شک ملت تورک آزربایجان دارد. خودکشی را جوانان دختر و پسر تورک ملت تورک ما می کنند که با وجود داشتن مدارک لیسانس، فوق لیسانس و حتی دکتری هیچ شرکت و کارخانه در شهرهای آزربایجان نیست که آنها را برای کار جذب کند و چون در عرف ملت تورک این وجود دارد که خانواده ها گناه بیکاری و پول درنیاوردن جوانان تورک را بر گردن بی عرضگی خود آنها می اندازند، آنها یا مجبور می شوند برای کار به جهنم جنوب ایران و عسلویه و شهرهای بندرعباس و بوشهر و کارخانجات و شرکتهای انبوه جنوبی ایران بروند و به صورت قراردادی و بدون هیچ تضمین کاری با حداقل حقوق کار کنند و غم سنیگن و جانکاه غربت و نوستالژی دوری از خانواده و نزدیکان و زن و بچه و پدر و مادر و برادر و خواهر و عزیزان و دلبندان را تجربه کنند و یا اگر دختر یا زن باشند به اکراه و بر اثر درماندگی به خودفروشی روبیاورند یا این که از شدت بیچارگی و استیصال خودکشی کنند یا این که این که برای فراموش کردن درد و غم سنگین بیکاری و فقر، به مواد مخدر روبیاورند و معتاد شوند که البته این نیز گونه ای خودکشی است؛ یک خودکشی کثیف با جان کندن تدریجی. هیچ فرقی با خودکشی آنی ندارد. پس چارۀ ما میلیونها انسان تورک آزربایجان به رغم تبلیغات سیاسی سر تا پا و پا تا سر دورغ تلویزیون صلیبی صدای امریکا و همۀ تلویزیونهای سیاسی فارسی زبان ماهواره فقط و فقط و فقط استقلال آزربایجان جنوبی است. فقط همین و بس. این قدرتها باز هم بر آن فکر صلیبی شوم هستند و دل به هزاران هزار مانقورت تورک بسته اند که مثل سال سیاه 1325/ 1946 بهترین و پاک ترین و حق طلب ترین انسانهای ملت تورک را که مام آزربایجان و کوه مقدس ساوالان در این 75 سال با خون دل پرورده است، نسل کشی کنند و باز سیاست شیطانی یک ملت (ملت جعلی ایران) و یک زبان (زبان جعلی فارسی) را ادامه دهند و فاشیسم فارس را بار دیگر در هیئتی جدید بر جان و مال و ناموس و خاک و ثروتهای خدادادی سرزمینهای غیرفارس حاکم سازند که به نفع قوم جعلی فارس و اربابان صلیبی اش غارت و چپاول کند، که کور خوانده اند. باید از روی نعش میلیونها انسان حق طلب تورک مثل من بگذرند.
به امید آزادی ملت تورک- تورکمن آزربایجان و کل ایران و ملت عرب و تمامی ملل غیرفارس ایران از اشغال و استعمار ایران اهریمن زده و فاشیسم صلیبی فارس.
اوجالان ساوالان- جمعه 14 تیرماه 1398- 5 ژوئیه 2019- 2 ذوالقعده 1440