آذوح: رضا پهلوی فرزند شاه سابق ایران در یک سری از مذاکراتش با رهبران و نمایندگان جریانهای دیگر اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران، اخیرا در گفتگو با آقایان «حشمتالله طبرزدی»، «رضا حسینبُر» و «ویکتوریا آزاد» با اعلام ناآگاهی از چگونگی سیستم آموزشی چندزبانه و موضوع «تحصیل به زبان مادری»، سعی در به زیر سوال بردن این حق ملل غیر فارس در ایران کرد.
به گزارش آراز نیوز، ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان (دیرنیش)؛ فرزند شاه سابق ایران رضا پهلوی در یک گفتگوی اسکایپی با دیگر رهبران و نمایندگان جریانهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران که فایلهای صوتی آن درشبکههای اجتماعی منتشر گردیده است، در رابطه با حق تحصیل به زبان مادری ملتهای غیرفارس در ایران میگوید: «من همچنان منطق تحصیل به زبان مادری را درک نمیکنم. برای مثال شما فرض کنید یک کشور چندزبانهای دارید و یک مرتبه بگویند هر کس در این کشور میتواند به دلخواه به زبان مادری خودش تحصیل کند. سیستم آموزشی هر کشوری یک زبان کلیدی دارد و تا آنجایی که من به یاد دارم در ایران این زبان فارسی بود.»
این بازمانده دودمان پهلوی در رابطه با تحصیل به زبان مادری در ایران در ادامه میگوید: «این به این معنا نیست که زبانهای دیگر مانند کردی، آذری! و یا عربی و یا هر گویش! دیگری در کشور تدریس نشود. تدریسی که به حفظ آن زبان و یا قوم یا گویش کمک میکند.»
رضا پهلوی در ادامه میافزاید: «آن هم نه فقط در منطقه خودشان. بارها من مثال زدم فرض کنید یک خانواده پزشک از کرمانشاه در زاهدان یا مشهد مشغول به کار است. وی میتواند بخواهد که یک کلاس برای آموزش زبان کردی برای فرزندش فراهم شود.»
وی در ادامه گفت: «اما جریان تحصیل به زبان مادری به عنوان سیستم آموزشی سراسری این یک تولید اشکال خواهد کرد.»
به گفته رضا پهلوی اگر مهندسین به زبانهای مادری خود تحصیل کرده باشند نمیتوانند برای مثال یک پل را به صورت مشترک در ایران بسازند. این در حالی است که زبان علم و از آن جمله زبان فناوری انگلیسی است و در حال حاضر در تمامی کشورهای دنیا زبان مشترک فناوری و علم که پل ارتباطی بین مهندسین و دانشمندان در کشورهای مختلف را بر عهده دارد. علاوه بر آن زبان فارسی به اذعان زبانشناسان فارس از لحاظ گستره افعال و انعطاف زبان کاملی برای زبان علم و تکنولوژی نمیباشد.
وی در آخرین صحبتهای خود اعلام میکند که هنوز متوجه نیست که چگونه میتوان یک کشور را به سیستم آموزشی چند زبانه اداره کرد و از افراد جلسه میخواهد تا این موضوع را برای وی بیشتر توضیح دهند.
رژیم پهلوی در سال ۱۳۰۴ بعد از فروپاشی امپراطوری تورک قاجار قدرت سیاسی در ایران را به دست گرفت و بعد از آن با سیاستهای استعماری مبتنی بر نژادپرستی و محوریت زبان و فرهنگ فارسی، اقداماتی برای آسیملاسیون و تکفرهنگی شدن و تکزبانه کردن کشور پیاده شد. همین سیاستهای استعمار داخلی در ایران با انکار هویت ملل غیرفارس در ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ نیز ادامه پیدا کرد. بهطوریکهزبانهای تورکی، کردی، عربی و غیره با عنوان «گویش» و ملیتهای مختلف با عنوان تحقیرآمیز اقوام برای مورد خطاب قرار گرفتند.
استفاده از عبارات «گویش» برای زبانهای غیرفارسی در ایران، «قوم» برای ملتهای غیرفارس در ایران و زبان «آذری» به جای استفاده از «زبان تورکی» عباراتی است که وی در سخنانش به وفور ازآنها استفاده میکند. این عبارتها به عنوان کلیدهای نژادپرستی و استعمار داخلی در ایران همواره خط قرمز حرکت ملی آزربایجان بوده و بسیاری از فعالین ملی و مردم آزربایجان در اعتراض به آن به حبسهای طولانی مدت محکوم شدهاند.
استفاده از عبارتهای «گویش آذری» برای «زبان تورکی»، زبان ملت تورک آزربایجان میتواند به این معنی باشد که شخص رضا پهلوی از مطالبات حرکت ملی آزربایجان جنوبی اطلاعی ندارد و یا در صورت مطلع بودن باز هم سیاست انکار را پیش میگیرد.
از آن گذشته آنچه که رضا پهلوی در خصوص سیستم آموزشی برای ملل غیرفارس در ایران ارائه میکند همان مدلی است که هم اکنون در اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی موجود است و تا به اکنون بعد از ۴۰ سال اجرا نگردیده است. به عبارتی دیگر سخنانی که ایشان مطرح میکنند تفاوتی با جمهوری اسلامی ایران برای ملل غیرفارس ندارد.
به نظر میرسد جریان سیاسی حامی فرزند شاه سابق ایران اعتقادات به مراتب افراطیتر و نژادپرستانهتر از آنچه که وی خود به زبان میآورد دارند.
زبان مادری و تحصیل به زبان مادری یکی از حقوق به رسمیتشناختهشده در کنوانسیونهای بینالمللی حقوق بشر سازمان ملل میباشد که پایههای علمی و اثبات شدهای نیز دارد. مخالفت بازمانده دودمان پهلوی با حق تحصیل به زبان مادری برای ملل غیرفارس در ایران مخالفت با اصول حقوق بشر میباشد.
امروزه کودکان ملل غیر فارس در ایران به دلیل عدم تحصیل به زبان مادری با افت کیفیت تحصیلی مواجه شده و در بسیاری از موارد پدیده ترک تحصیل موجب افزایش کمسوادی و بیسوادی در این جوامع را به ارمغان آورده است. ممنوعیت تحصیل به زبان مادری در صد سال اخیر در ایران باعث شده است تا روحیه «عدم اعتماد به نفس جمعی» در جوامع غیرفارس پیریزی شود و پیشرفت فرهنگی و علمی در این جوامع نسبت به جوامع فارس را با مشکلات عدیدهای روبرو سازد.
امروز بعد از صد سال، سیاستهای استعماری حکومتهای نژادپرست تهران سبب شده است تا ملل غیرفارس در ایران در زمینههایی چون تکنولوژی، سینما، تئاتر، موسیقی انتشار کتاب و مجلات و تولید علم به زبان مادری خود با مشکلات ساختاری روبرو شده و زمینه عقبماندگی و مستعمرگی آنها فراهم شود.