کاسموپولیتیسم یا همان مکتب “جهان وطنی” به وسیله دو شاعر و نویسنده فرانسه “والری لاربو” و “پل موران” پایه گذاری شده است که مکتبی کاملا غربی میباشد. لازم به توضیح است که کاسموپولیتیسم به معنای مکتب «جهان وطنی» است، که معتقدند همه مردم جهان باید خود را هموطن یکدیگر و تمام جای دنیا را وطن خود بدانند. آنان هدفشان رسیدن به فرهنگ و ادبیاتی جهانی، به دور از هرگونه وابستگی ملی و تفاوتهای نژادی و فرهنگی است. آنان به دنبال همبستگی و اتحاد با ملل دیگرند و عقیده دارند این وحدت، اگر واقعیت سیاسی نیست، بواقع باید در زمینه فرهنگی و ادبیات به وجود آید.
با توجه به این که این مکتب ادبی است، ابزار ایدئولوژیکی-سیاسی ناکارآمدی برای مقابله با فعالیت هویتطلبانه و فرهنگی آذربایجان است. چرا که نه تنها هدف هیچکدام از برخی سیاسیون جمهوری اسلامی ایران در این راستا نبوده، بلکه با اختصاص سالیانه میلیاردها تومان از بیتالمال در جهت گسترش زبان فارسی در دنیا و معرفی آن به عنوان عنصر هویتبخش ایرانیان به مردم ایران(که بیش از ۷۰ درصد آن مردمی غیر فارس زبان هستند) و دنیا، انکاری واضح بر ایدئولوژی جهان وطنی میباشد.
غلامعلی حداد عادل در همایش بینالمللی گسترش زبان و ادبیات فارسی، زبان فارسی را سرمایه ملی و مایه اقتدار ایرانیان میداند. (همایش بینالمللی گسترش زبان و ادبیات فارسی – (چهارشنبه، ۲۸ دیماه))
به تاکید محمد دبیرمقدم – معاون علمی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی: با تاسیس دبیرخانهای به نام “دبیرخانهی میراث مشترک” در تاجیکستان و افغانستان که میکوشند میراث فارسی را حفظ و احیا کند.
همانگونه که به گفته غلامعلی حداد عادل: برای ما ایرانیان، زبان فارسی مایه اقتدار و افتخار و عنصر هویتبخش محسوب میشود.
همانگونه که در کشور پاکستان با صرف صدهامیلیون تومان هزینه از بیتالمال مرکز تحقیقات فارسی احداث میشود.
همانگونه که در حوزه آسیای مرکزی، ظهور کشور فارسی زبانی به نام تاجیکستان را فرصتی تازه برای زبان فارسی تلقی نموده و هزینههایی سرسام آور برای گسترش زبان فارسی اختصاص می دهند،
همانگونه که به گفته مدیر مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان زبان فارسی ” میراث مشترک جهانی” به شمار می رود.
همانگونه که با صرف هزینه هایی گزاف در مالزی نشست هم اندیشی آموزش وگسترش زبان فارسی برگزار می شود.
سخن گفتن از جهان وطنی برای جریان هویت طلبانه آذربایجان به سان تجویز واکسنی غیر مرتبط به جریان فرهنگی-مدنی آذربایجان است. در حالیکه صاحب و نیازمند اصلی این واکسن جریان پان فارسیسم- پان ایرانیسم میباشد که سالانه میلیاردها تومان از بیت المال را صرف گسترش زبان فارسی در اقصی نقاط دنیا میکند. درمانی که وضعیت آشفته آذربایجان را میتواند بهبود دهد بسترسازی برای بازیابی هویت انکار شده میلیونها ترک زبانی است که در اقصی نقاط ایران ساکن هستند.
به گفته عباسعلی وفایی(رئیس مرکز گسترش زبان و ادبیات فارسی) چنانکه اگر شما به کشورهای همسایه مثل تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان و کشورهای حوزه خلیج فارس و ارمنستان سفر کنید، به وضوح می بینید که ما در این کشورها تشکیلات بسیار قوی و منسجمی داریم!!!
از آنجا که حجم عمده فعالیتهای رایزنی های فرهنگی در زمینه گسترش و آموزش زبان و ادبیات فارسی است و این رایزنی ها زیر نظر ادارات کل منطقه ای مثل آسیا، اقیانوسیه، آفریقا، اروپا و امریکا فعالیت می کنند، چطور می تواند از “جهان وطنی” سخن به میان آید؟ در حالیکه این اداره خود برنامه سالیانه و بودجه کاملا مستقلی دارد.
به گفته عباسعلی وفایی؛ در حال حاضر ما در بسیاری از کشورها از قبیل هند، پاکستان، روسیه مراکز تحقیقاتی داریم که استادان زبان فارسی ما در آنجا مشغول آموزش زبان فارسی به علاقه مندان غیرایرانی هستند.
برای مثال یکی از بخش هایی که باید درباره آن زیاد سرمایه گذاری کرده اند، سایت مرکز گسترش زبان (فارسی) سازمان فرهنگ و ارتباطات است . بخشی از این سایت قرار است به صورت کتابخانه ای پر محتوا برای استفاده دانشجویان و استادان سراسر دنیا طراحی و راه اندازی شود و بخشی دیگر به آموزش زبان و ادبیات فارسی تخصص دارد. به این ترتیب که استاد در تهران تدریس کند و استفاده کنندگان از راه دور از آن آموزش بهره مند شوند و در مراحل بعد قرار است برای جاهایی که به سیستم رایانه ای مجهز نیستند، امکاناتی قائل شوند تا آنها هم بتوانند رایانه خریداری کنند و به سایت وصل شوند و به صورت آزمایشی زبان فارسی را به آنها را در طی چند ساعت در هفته آموزش دهند. به طوری که مشاهده می شود حتی جریان پان فارسیسم – پان ایرانیسم حاضر است در اختیار اروپاییان رایانه قرار دهد تا راحت تر و با رغبت بیشتر به فراگیری زبان پارسی بپردازند! آیا صحبت در مورد “جهان وطنی” در مشکینشهر برای فعالین حرکت آذربایجان که نسبت به حفظ زبان مادری خود( و نه برای تحمیل یادگیری زبان ترکی برای دیگران) تلاش میکنند منطقی است ؟ آیا این بحث مناسب اقدامات افراط گرایی مرکز نشینان نمی باشد؟
طبق پیش بینی عباسعلی وفایی سعی می شود در سال آینده دو سه برابر بودجه خود را افزایش دهند تا بتوانند برنامه های در دست اقدام خود را انجام دهند. چرا “جهان وطنی” برای مقابله با جریان پان فارسیسم که میلیاردها تومان بودجه سالانه مملکت را هدر می دهند مطرح نمی شود؟
چطور در قبال حجم انبوه تبلیغات رسانه ای در دانشگاهها برای آموزش و گسترش زبان فارسی می توان سخن از جهان وطنی به میان آورد؟ و چرا این بحث برای من آذربایجانی مطرح می شود که با بیش از ۸۵ سال سرکوب شدید فرهنگی مواجه بوده ام؟ منی که سعی بر حفظ هویت و زبان خود دارم؟ برای مردمی که تاریخی چند هزارساله با زبان منحصر به فرد خود دارند؟ اگر بحث و بهانه گسترش تفکر شیعی-اسلامی است که زبان ترکی با گنجینه مفاخر و بزرگان مذهبی سالیان سال در جهت گسترش مذهب و تفکر اسلامی گامهایی بنیادین برداشته اند و اگر بحث زبان است چرا برای یک انسان آذربایجانی که در صدد حفظ زبان خود است “جهان وطنی” مطرح است، ولی برای اقدامات شوونیستها ی ایران چنین قضیه ای مطرح نیست؟؟؟
ائلیاس موسوی مشگینی