مطلبی که در یکی از کانال های تلگرامی به قلم آقای علی افسر شهبازی خواندم مملو از تناقضی بود که راقم جهت تنویر افکار سعی خواهم نمود با نوشته ی کوتاه به برخی از شبهات پاسخ یابم.
آقای شهبازی مطلب خویش را با شرح گزارشی از خبرگزاری کوردستان مدیا مربوط به حمله تروریستی گروه جیش العدل شروع می کند.و پس از متذکر شدن سفاهت دبیر حزب دموکرات کردستان ایران و هم حزبی هایش در سه پاراگراف بعدی به شرح فعالیت و تفکرات جیش العدل و بالتبع رهبر آن گروهک صلاح الدین فاروقی می پردازد.گو اینکه ارگان خبری حزب دموکرات کردستان ایران از موضوع و نحوه فعالیت این گروهک تروریستی بی خبرند و سهوا به انتشار گزارش یادشده پرداخته اند.
اما تناقض از آنجا شروع می شود که آقای خوجالی می نویسند «... البته تعریف و تمجید از گروهک تروریستی معلومالحالی مانند جیش العدل با اقدامات اخیر حدکا، همچون سفر اعضایش به عربستان...».شاید همین جمله به عدم آگاهی آقای خوجالی در رابطه با مسائل کردستان و تشکل های مرتبط با آن بسنده کند. ایشان تمجید حزب دموکرات کردستان ایران از جیش العدل را با اقدامات اخیر حزب مرتبط می دانند غافل از آنکه برای ریشه یابی سوالات مطرح شده تاریخچه فعالیتی حزب کوردی کلید پاسخ خواهد بود.حزبی که تاریخچه اش مملو از فعالیت های تروریستیست و به مراتب بیشتر از گروهک هایی همچون جیش العدل مسبب ریخته شدن خون افراد بی گناه می باشد، طبیعیست به تمجید گروهکی همسنخ خود بپردازد. مگر آذربایجان شهدی سولدوز و باتی آذربایجان را فراموش کرده است که آقای خوجالی این گزارش را مرتبط با اقدامات اخیر حزب کورد می داند. کسانی که با حزب دموکرات کردستان ایران آشنایی نداشته و برای اولین بار در این مقاله با نام این حزب تروریستی آشنا شوند بی اختیار حزبی در ذهنشان متبادر خواهد شد که با تمامی اصول حقوق بشری سازگار بوده و متاسفانه (از دید آقای خوجالی) پس از اقدامات اخیر سران حزب و سفر به عربستان برخلاف تاریخچه فعالیتیش کجروی هایی از جمله تمجید از جیش العدل را در کارنامه ش به ثبت می رساند.
در جمله بعدی که در مطلب آقای خوجالی به قلم آورده شده آنجا که می گوید: «... جالب اینکه همین ارگان خبری رسمی حزب دموکرات ایران،در سایت خود پکک را به خیانت به "ملت کرد" متهم می کند و در برابر حمله ارتش ترکیه به کردها در شمال عراق و سوریه به طور کامل سکوت میکند...» بی اختیار خواننده دچار سردرگمی می گردد.تحیر از اینکه ایشان به چه دلیلی از خائن نامیده شدن پ.ک.ک ناراحت گردیده و این عمل حزب دموکرات کردستان ایران را لایق مذمت می دانند.شاید لازم می بود حداقل در پانوشتی نظر شخصی شان را در رابطه با پ.ک.ک و مبارزه ترکیه با این گروه تروریستی بیان می نمودند.تا بر سردردی که خواننده از عدم فهم این نگاشته و تناقضات آن دارد مسکنی باشد. اما فارغ از ناراحتی ایشان در رابطه با سکوت حدکا از هلاکت تروریست های پ.ک.ک می توان گفت که نوشته فوق به عدم آگاهی ایشان از تاریخچه فعالیتی احزاب و تشکل های کرد مرتبط می باشد.منافاتی که آقای خوجالی در عملکرد حزب دموکرات کردستان ایران در رابطه با حمایت از عملکرد جیش العدل و محکوم کردن فعالیت های پ.ک.ک می بیند نشات گرفته از عدم اگاهیست. سازمانها و احزاب کرد از دیرباز مشکلات عدیده ی با همدیگر داشته اند و دارند.تاریخ احزاب کرد مملو از این مثال هاست .از اتحادیه میهنی کردستان به رهبری جلال طالبانی و دشمنی هایی که با حزب دموکرات کردستان عراق داشته(که در بیشتر موارد به درگیری های خونینی بین این دو حزب کردی منجر گردیده) تا روابط دشمن گونه حزب دموکرات کردستان و دیگر احزاب کردهای ایران از جمله کومله. شاید آقای خوجالی از پروژه حذف تشکل های ترکیه توسط پ.ک.ک از بدو اعلام موجودیت این سازمان تروریستی بی خبر هستند که این رفتار حزب دموکرات کردستان را با تحیر دنبال می کنند.
در پایان نوشته جمله ی نگاشته شده است که «... حزب دموکرات کردستان ایران در چند سال اخیر در مرحله ی غریبی از خودزنی سیاسی قرار گرفته است.» پس از خواندن این جمله بی اختیار افکاری در ذهن خطور می کند که شاید آقای خوجالی آرزو داشتند حزب دموکرات کردستان ایران برخلاف حمایت از گروهک های هم مسلکی مانند خود ( همچون جیش العدل ) با دیگر سازمان های کردی مانند پ .ک .ک عهد اخوت می بستند تا بلکه اقدامات تروریستی شان را بر علیه ملت ترک با توان بیشتری انجام دهند.
با تشکر
عسگر اکبرزاده