وقتی یک ترک، تحتِ شرایطِ حاضرِ معلوم، زبان ترکی خود را رها نموده و به زبانی غیر از ترکی (عموماً فارسی) تکلم کند اصطلاحاً میگوییم این شخص آسیمیله شده است. چنین فردی بیشتر ناآگاهانه، غیر ارادی و به دلیل حضور مداوم در محیط نامناسب از لحاظ زبانی آسیمیله میشود. لذا وی را «آسیمیلۀ زبانی» مینامیم. ابتلای این فرد نوعی «مانقوردیزم سطحی» بوده و با قرار گرفتن در محیطی مناسب قابل درمان است. چنین شخصی ممکن است در اثر تکانهای فکری متحول شده و حتی خدمات شایانی به ملت ترک ارائه کند. نمونههای مرتبط، حتی در حرکت ملی، کم نیستند.
اما نوع دیگری از آسیمیلگی وجود دارد که خطرناکتر و مخربتر میباشد. مایلم این نوع آسیمیلگی را که ابتلا به آن منجر به کوررنگی سیاسی و از دست دادن قوۀ تشخیص منافع ملی ملت ترک میشود، «آسیمیلگی فکری» بنامم. آسیمیلگی فکری نوعی «مانقوردیزم عمیق» است و تاریخ معاصر نشان میدهد که درمان این نوع آسیمیلگی، بسیار پیچیده و دشوار است.
آسیمیلگی فکری مشخصاتی دارد که «شخص مبتلا به» ممکن است دچار یک یا چند مورد آن باشد. ذیلاً به چند مورد اشاره میشود:
۱. یک شخص آسیمیلۀ فکری، معمولاً، قادر به تکلم یا تحریر به ترکی مدرن نیست. اگر هم گاهی مطلبی ترکی بنویسد، به شدت لهجهگرا، فاقد ساختار مناسب، محروم از جملهبندی سالم و شامل استعمال ناشیانۀ کلمات جدیدی خواهد بود که ممکن است به طور تصادفی از محیط اطرافش یاد گرفته باشد. (این سبک و شیوۀ نوشتار و گفتار ترکی یکی از مهمترین علل آسیمیلاسیون زبانی جوانان ترک است).
۲. یک شخص آسیمیلۀ فکری، (جز چند جملۀ منقطع و نامنسجم که محتملاً از فضای مجازی شنیده است)، اطلاعات بسیار اندکی از تاریخ عمومی ترک دارد. بیان تاریخ عمومی ترک را معادل علائق پانتورکیزم و تورانیزم تلقی کرده؛ و صرفنظر از پرش ناشیانهاش به اعماق تاریک هزارههای پیش از تاریخ، تاریخ ترک را در بابک و مشروطه و حکومت فرقه خلاصه میداند.
۳. یک شخص آسیمیلۀ فکری، در استعلامات، استخبارات و استدلالات خود به ندرت از منابع ترکی استفاده میکند. تکیۀ وی بر منابع غیرترکی است و لزومی به استفاده از منابع ترکی نمیبیند. در بیشتر موارد حتی با منابع ترکی آشنا هم نیست.
۴. یک شخص آسیمیلۀ فکری ممکن است تا سرحد جان نیز به ملت ترک، وطن ترکی و آزربایجان علاقهمند و وفادار باشد، اما این علاقه و وفاداری نه مبتنی بر علم و عقل، بلکه صرفاً از روی احساسات است. به عبارت دیگر، دوستی وی برای ترک و آزربایجان شبیه دوستی خالهخرسه بوده و ضررش بیشتر از نفعش میباشد.
۵. آنچه در حرکت به «استالینیزم» شُهره شده و فاقد عمق لازم در بینش برای آیندۀ ملت ترک میباشد، در واقع، نوعی آسیمیلگی فکری و کوررنگی سیاسی نسبت به منافع ملی ملت ترک است. قسمتی از «چپ ترک در آزربایجان» نیز که با تروریزم (کورد) مدعی خاک علیه آزربایجان سمپاتی دارد، به آسیمیلگی فکری مبتلاست. آن بخش از مردمان ترک نیز که تفاوت همکاری با گروههای سیاسی داخلی غیر ترک و دمجنبانی برای آنها را درک نمیکند به آسیمیلگی فکری مبتلاست.
۶. در آسیمیلگی فکری، «سیستمعامل» شخص مبتلا آلوده میشود و این در حالی است که شخص به ابتلای خود آگاه نیست و حتی ممکن است نسبت به اِخبار آن جبههگیری کند. در این نوع آسیمیلگی شخص زبان ترکی را فراموش نکرده، امورات روزمرۀ خود را به زبان ترکی اداره میکند، و ممکن است خود را یک میللیتچی یا حتی از رهبران حرکت ملی تلقی کند؛ اما فاقد جهانبینی ترکی، بینش ترکی و قوۀ (ادراک) سیاسی ترکی است.
ممکن است آسیمیلگی فکری شاخصههای دیگری نیز داشته باشد که فعلاً به ذهن حقیر خطور نکرده است. تذکر آنها موجب مزید امتنان خواهد بود.
--------------------------------------------------------
یوخاریداکی مطلبی یازیپ پایلاشدیقدان سونرا، بير زامانلار «میللی مبارزه ده ديل اؤنملی دگيل. پکک نین دا رسمی دیلی تورکچهدیر.» دیيه ن بیر دوستوم بو سؤزلری یازمیشدیر:
"بو آسمیله اولماغین بیریسی ده «تورکجه» یازماق یئرینه، «فارسجا» یازماقی سئچمک دیر!"
البتته کی تورک، تورکچه یازاجاق. آنجاق یاشادیغیمیز قوشوللاردا یازی دیلی بللی ندنلردن دولایی سئچیلیر. بوندان سبب يئری گلیر تورکچه، کیمی زامان فارسچا یاخود باشقا بير ديلده یازاجاغیق؛ بوندا سوْرون یوخ.
لاکین هانی یوخاریدا دوشونسل آسیمیله لیگین بلیرتئچلرينى سایارکن قونو مخاطب ینین تورکچه ایله تام ایلگی قورامادیغینی ايلک باشدا قابارتاراق یازمیشدیم. بوندان اؤتورو قوْنو مخاطبیمین، فارسچایی داها راحات آنلایاجاغی و سؤز یئرینه دوشهجهیی ندنییله یوخاریداکی یازییی فارسچا یازما قراری آلدیم.
ایلتریش قوتلوق