با فروپاشی اتحاد جماهیر شوری، رژیم ارمنستان با حمله به خاک کشور آذربایجان علاوه بر ناحیه قره باغ کوهستانی، هفت شهر و منطقه وسیع مجاور آن منطقه از خاک جمهوری آذربایجان را اشغال کرد.شورای امنیت سازمان ملل با صدور 4 قطعنامه(۸۲۲، ۸۵۳، ۸۷۴ و ۸۸۴) بر تامین حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان تاکید کرده و خواستار خروج فوری و بی قید و شرط نیروهای اشغالگر شده است.
مذاکرات صلح برای حل این نزاع طولانی با میانجیگری گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا با ریاست مشترک فرانسه ، روسیه و ایالات متحده سی سال بدونه هیچ نتیجه ای ادامه یافت. این کشورها خواهان حفظ وضع بودند به همین دلیل بدون امضا معاهده صلحی همچنان 20 درصد خاک ادربایجان در اشغال ماند.
ارامنه اصل تمامیت ارضی کشورها و حق حاکمیت ملی را در را بطه با قره باغ کوهستانی مشروع نمیداند بر قانون حق تعیین سرنوست تاکید میکنند. اگرچه حتی با دستاویز قراردادن حق تعیین سرنوشت در تجاور ارمنستان و جدا کردن قره باغ ، اشغال ۷ منطقه دیگر آذربایجان و پاکسازی نژادی-قومی با قتل عام و آواره کردن بیش از یک ملیون نفر از سکنه مسلمان این مناطق، همچنان توجیه ناپذیر مینماید.
اکنون بعد از حدود سی سال دور جدیدی از درگیری مرزی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان آغاز شده است. ابتدا تصور میشد به سان درگیریها با چند کشته و زخمی خاتمه یابد. اما پیشرویهای ارتش جمهوری آذربایجان در مناطق اشغالی نشان داد هرچند ارمنستان در همان وضعیت سی سال قبل خود باقی زده اما آذربایجان به مدد توسعه اقتصادی، تقویت ارتش و تجهیز جنگ افزارهای خود و صد البته با عزمی جزم تر وارد کارزار شده است.
حمایتهای ترکیه اینبار، قاطع تر و صریح تر بود. درهمان آغاز درگیریهای از ارمنستان خواست که فورا به اشغال این منطقه پایان دهد. وزیر خارجه ترکیه قول "همبستگی بیدریغ" به باکو داد و متعهد شد که جمهوری "آذربایجان هر تصمیمی که بگیرد در کنارش خواهیم ایستاد". در دیگر سوی اظهارات دیپلماتیک بیطرفانه کشور روسیه بعنوان حامی همیشگی ارمنستان و تأکید بر عدم تعلق منطقه قاراباغ به ارمنستان، نشان داد برگ تازه در معادلات منطقه قفقاز درحال ورق خوردن است.
جمهوری اسلامی ابتدا از موضع پدرسالارانه و با لحن آمرانه طرفین را به ترک فوری مناقشه فراخواند اما بعد از مدتی کوتاه سعی نمود خودش را با مواضع مسکو هماهنگتر سازد و برای اولین بار، البته پس از تأکید روسیه بر این امر که منطقه قاراباغ خاک ارمنستان محسوب نمیگردد و پس از مواجهه با اعتراضات عمومی در آذربایجان جنوبی، بر لزوم حفظ تمامیت ارضی آذربایجان اشاره نمود. با انتشار اطلاعیه چهار نفر از ائمه جمعه و نمایندگان ولی فقیه که قرهباغ جزو اراضی جمهوری آذربایجان و مسلمانان اقدام دولت آذربایجان در بازپسگیری اراضی غصبشده کاملا قانونی و شرعی میخواند دولت نیز همسو با آن وارد شد ولی همچنان بر لزوم حل مسأله از طریق مذاکره اصرار ورزید. با همه هیاهوها به نظر میرسد این موضع گیری ها تبلیغی بوده و هیچ تغییری در سیاست جمهوری اسلامی نسبت به مناقشه قره باغ صورت نگرفته است و بیش از آنکه تصحیح رفتار باشد تغییر گفتاربا هدف جلب افکار عمومی داخل و خارج است.
دولت مدرن درایران بر اساس اندیشه یک فرهنگ یک زبان بنا نهاده شده بود حتی بعد از انقلاب اسلامی نیز ادامه پیدا کرد. دراین اندیشه سایرفرهنگها و زبانها تهدید تلقی میشوند. سیاست فرهنگی ادامه داری که تنوع قومی- زبانی را انکار میکند و ایران را فقط مساوی با فارس و سایر اقوام شهروند درجه دوم میداند و فرهنگشان را بیگانه تلقی میکند نمودهای رسوخ این اندیشه در سیاست خارجی و فرهنگی داخلی جمهوری اسلامی را میتوان نوع نگاه به ترکان ایران و نوع رفتار با ارمنی و آذربایجانی به عینه دید.
ارامنه با جمعیت کم حدود 150 هزار نفر دارای دو نماینده مجلس هستند و با توجه به قانون اساسی که مقرر میدارد که خط و زبان رسمی باید به فارسی باشد اما ارامنه بالاتر از قانون اساسی با خط خاص ارامنه تدریس میشود و آنها تاریخ و ادبیات خاص خود را تدریس میکنند.
اما تورکهای ایران از داشتن کوچکترین حقوق خود محروم هستند. حتی هویت و وجود آنها به روش و انحاء مختلف انکار میشود. پان ایرانیسم حیات خود را درممات سایرین میبیند با پوشیدن لباس مذهبی سعی می کند اهداف خود را درپس نام دین جلو ببرد بعد از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی با تصمیمات شورای پاسداشت زبان فارسی و دستور وزیر ارشاد اسلامی! دستور منع استفاده سایر زبانهای ایرانی غیرفارسی میشود. این اندیشه حتی نام تورکی یک آبمیوه هم تاب نمی آورد و خواستار حذف تمامی نامهای غیرفارسی میگردد.
ساختار اندیشه ایرانی بر اساس دولت_ملت پارسی، تاثیر عمیقی بر انحراف سیاست خارجی جمهوری اسلامی داشته است.
این اندیشه نحوی نگاه جمهوری اسلامی را به دو کشور ارمنستان و آذربایجان را مشخص میکند و اشتراکات عمیق قومی زبانی فرهنگی و تاریخی کشور آذربایجان با حتی شیعه کشورآذربایجان نیز باعث نمیشود حکومت اسلامی ایران در مناقشه قره باغ جانب آذربایجان را بگیرد بلکه تقویت موضع ارمنستان درمقابل مناطق اشغالی در دستور کارقرار میگیرد تا آذربایجان تضعف شود. تاکنون رویکرد جانبدارانه خود در قبال تجاوز ارمنیها به خاک جمهوری آذربایجان را در رسانه ها حکومتی و فعالان شبکههای اجتماعی و برخی سطوح جامعه حفظ است.
اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی قواعد وقوانینی بنیادین، کلی ،ثابت و پایدار اعلام میشود اما عدم موضع گیری صریح نسبت به در مورد مسلمانان چین و روسیه نشان داد زیربنای موضع گیری سیاسی حاکمیت ایران در قبال ایغورها و مسله چچن متفاوت از خطوط کلی سیاست خارجی است این تقاوت در مورد آذربایجان عیان تر بود.
جمهوری اسلامی بر اساس سیاست خارجی خود در نقاط مختلف منطقه عربی_اسلامی با تقویت وتجهیز اقلیت های شیعه در درون کشور یا کنار مرزهای کشورهای عربی گروهای شبه نظامی نام "محورمقاومت" ایجاد کرد. ایران با ایجاد گروهای نیابتی مسرور از گسترش امپراطوری پارسی تا دریای مدیترانه، موجب وحشتی در میان این دول شد که دست دوستی به سوی دشمن دیرینه خود دراز کنند و بهطور رسمی توافقنامهٔ صلح و عادي سازي روابط با اسرائیل امضا کنند.
آغاز آزاد عملیات نظامی برای آزاد سازی قره باغ با حمایت لجستیکی اسرائیل نشان دهنده عمق همکاری های اقتصادی و نظامی دو کشور بود. تسلیحات و تجهیزات ساخت اسرائیل به ویژه پهپادها نقش مهمی در این درگیری داشت انتشار تصاویر انهدام ادوات جنگی ارتش ارمنستان و کشتار سربازان این کشور باعث تقویت روحیه آذربایجان در آغازین روزهای نبرد شد.
جنگ بین آذربایجان و ارمنستان دیگربار به وضوح نشان داد امور سیاسی را نمیتوان سیاه و سفید ویا حق و باطل تقسیم کرد بلکه حتی اسرائیل هم میتواند بنابر مصالح خود در جبهه حق و حقیقت بایستد. اسرائیل با کمک به جمهوری آذربایجان درنبرد کنونی، روابط رسمی به ارتباط معنوی بدل کرده وموجب تحکیم روابط استراتژیک شد. امروز قسمتی از جهان اسلام برای فرار از چنگال ایدولوژی پان ایرانیستی بر پابه مذهب دست به دامان اسرائیل شده است قسمتی دیگر از جهان اسلام برای آزاد سازی قره باغ را به سمت اسرائیل سوق میدهد.
درنگاهی کلان، دستیابی اسرائیل به مرزهای شمالی و جنوبی ایران را می توان به تغییرات در نظم جهانی و به تبع آن شکل گیری صف بندی های جدیدی مرتبط دانست. در این تغییر، امریکا با شراکت روسیه به دنبال قطع کریدور ارتباطی بین چین واروپا هستند و هیچ ارتباطی با اقدامات بی ثبات کننده ایران در در جهان اسلام ندارد بلکه هدف مهار چین میباشد.در این نگاه، استمرار تنش بین آرزبایجان و ارمنستان وسیله ای برای هدف بزرگتر میباشد که همانا تعمق شکاف داخلی و اختلافات منطقه ای متحد آینده و مطمئنترين منبع تامين انرژي چين است
غلبه اندیشه ناسیونالیزم افراطی بر تعیین خط مشی استراتژیک، دین را به خدمت خود گرفته و مذهب را به سطح تاکتیک تنزل داده است و در مورد آذربایجان ومسله قره باغ، دین و مذهب سیاست اعلامی جمهوری اسلامی بوده و اندیشه پان فارسی سیاست های اعمالی ایران است. با رشد آگاهی در بین ملل تحت ستم، حنای نژادپرستی با نام دین و مذهب رنگ باخته است بعد از چهل سال به بن بست رسیده اند حتی بدنه اصلی پان ایرانیسم(بخوانید پان فارس) نیز راه خود را جدا کرده و به دنبال مرکبی دیگر هستند.
این مطالب را نباید به ورود بی محابا به مناقشه قره باغ تعبیر و تفسیر کرد نباید انتظار داشت حاکمیت ایران بدون درنظر گرفتن ملاحظات امنیتی خود فدا کند. اما سیاستهای کلان فرهنگی و سیاست خارخی فعلی نسبت به ترکها و مناطق ترک نشین ایران هر نوع رویکر فعالانه همسو با منافع ملی را غیر ممکن کرده است
یازار:بهرام نورمحمدی